گروه بینالملل دفاع پرس- سیروس فتحاله اتیکندی: در روز 11 نوامبر (21 آبان) هر سال، مراسمی تحت عنوان «یوم الشهید» (روز شهید) در لبنان برگزار و طی آن از مقام شهیدان جنبش حزبالله لبنان، خصوصا شهید «احمد قصیر»، که در این روز طی عملیاتی شهادتطلبانه، مقر فرماندهی ارتش اسرائیل در شهر صور را با خودرویی بمبگذاری شده هدف قرار داد، تجلیل میشود.
در همین راستا، دفاع پرس در گفتوگو با «محمدجواد مهدیزاده»، پژوهشگر مسائل بینالملل و جهان اسلام، به بررسی ابعاد عملیات شهید احمد قصیر و تأثیر آن در موقعیت کنونی حزبالله می پردازد.
با عرض سلام و وقت بخیر، لطفا در مورد عملیات شهید احمد قصیر برای ما توضیح دهید.
باید اشاره کنم که عملیات شهید احمد قصیر یک عامل تغییردهنده در روند مقاومت علیه نیروهای اشغالگر، خصوصا ارتش اسرائیل، در جهان اسلام محسوب میشود. با این که اکنون 36 سال از روزی که این جوان 18 ساله لبنانی ساختمان 8 طبقه ستاد فرماندهی ارتش اسرائیل در منطقه «جل البحر» بندر صور در جنوب لبنان را هدف قرار داد، می گذرد اما با وجود گذشت این میزان از زمان، همچنان احمد قصیر یکی از مهمترین شخصیتها در بررسی تاریخ مقاومت، خصوصا جبهه مقاومت ملی لبنان و بعدها جنبش حزبالله لبنان است.
زمانی که این شهید تصمیم به اجرای این عملیات گرفت، هنوز چیزی مانند آنچه به عنوان حزبالله لبنان میشناسیم، تشکیل نشده بود و گروههایی تحت عنوان جبهه مقاومت ملی وجود داشتند که شامل طیف وسیعی از نیروهای چپگرا تا اسلامگرا را میشدند. گروهی که شهید احمد قصیر با آنها همکاری داشت، متشکل از جوانان شیعه بود که با نیروهای ایرانی سپاه پاسداران، که در منطقه بقاع در شمال شرق لبنان مستقر بودند، ارتباط نزدیک داشتند. بعدها این هستههای مقاومت مستقر در مناطق اشغالی، به «مقاومت اسلامی لبنان»، که شاخه نظامی حزبالله لبنان است، تبدیل شدند.
شهید احمد قصیر طرح عملیات خود را با چندین نفر در میان گذاشت که یکی از مهمترین این افراد، شهید عماد مغنیه بود که با وجود سن کم خود (عماد مغنیه در آن زمان تنها 20 سال سن داشت)، طرح را ارزیابی کرد و چند جلسه با احمد قصیر در یکی از خانههای امن هستههای مقاومت در جنوب بیروت به بحث و تبادل نظر نشست تا این نقشه به طور کامل تصویب شد.
چند صد کیلوگرم ماده منفجره تیانتی درون یک خودروی پژو قرار داده شد تا انفجاری بسیار مهیب، که برای انهدام ساختمان هشت طبقه فرماندار نظامی اسرائیل در صور لازم بود، شکل بگیرد.
با این حال، احمد قصیر به دلیل عقاید دینی خود، لازم میدانست که قبل از عزیمت برای عملیات، حتما با قرآن استخاره بگیرد. چند بار این استخاره بد آمد و فرماندهان هسته عملیاتی وی شک کردند که ترسیده است. تا این که سحرگاه ابری روز 11 نوامبر سال 1982 (21 آبان 1361) استخاره خوب آمد و وی در حالی که غسل شهادت کرده بود، به سرعت با پژوی بمبگذاری شده به طرف ساختمان هدف عملیات رفت.
هنگام ورود به ساختمان به دلیل سرعت بالای وی هنگام رانندگی، دژبانی اسرائیلیها نتوانست مانع عبور وی از دروازه شود و احمد طبق نقشه، خود را به درون ساختمان رساند و ماشین را به دیوار طبقه همکف کوبید.
شدت انفجار به حدی بود که تمام شهر صور و برخی مناطق حومه آن، صدا را به وضوح شنیدند. لحظاتی بعد، مقر نظامیان صهیونیست به طور کامل روی زمین ریخت. اسرائیلیها به کشته و مفقود شدن بیش از 100 نفر در این انفجار اعتراف کردند اما منابع مقاومت اسلامی تأکید میکنند که بیش از 140 نفر در این انفجار به هلاکت رسیدند.
این شیوه عملیاتی بعدها توسط رزمندگان دیگری به اجرا درآمد که تا عقبنشینی ارتش اسرائیل از جنوب لبنان در سوم خرداد 1379 (24 می 2000)، تلفات سنگین انسانی و بیشتر از آن روانی، هم به ارتش اسرائیل و هم جامعه صهیونیست وارد کرد. مهمتر این که الگویی قابل توجه برای رزمندگان فلسطینی شد که در نهایت رژیم صهیونیستی وادار به ساخت دیوار حائل بین سرزمین اصلی فلسطین (اراضی 1948) و کرانه باختری کرد.
چرا با وجود این تأثیرگذاری قابل توجه، اجرای عملیات استشهادی متوقف شد و دیگر نمونهای از آن را در جنگ 33 روزه یا نبردهای حزبالله در سوریه و عراق شاهد نبودیم؟
دو دلیل مهم برای این موضوع وجود دارد. اولین و مهمترین این است که حرمت این عملیات همچنان وجود دارد و برخی از علمای شیعه آن را حرام میدانند اگرچه تعداد آنان در مقایسه با فقهای قائل به جواز این شیوه عملیاتی، چندان زیاد نیست.
در زمینه تبلیغاتی نیز با وجود الگوبرداری منفی گروهکهای ناصبی تندرو (مانند القاعده، داعش و نظایر آنها) از عملیاتهای استشهادی و اجرای صدها عملیات انتحاری توسط آنان از زمان ورود آمریکا به افغانستان و عراق در اوایل دهه گذشته میلادی تا امروز، که عملیاتهای انتحاری بارها توسط تروریستهای تکفیری در نقاط مختلف جهان بویژه عراق، سوریه و افغانستان به اجرا درآمده است، این ضرورت را ایجاب میکند که برای جلوگیری از ایجاد سوءتفاهم در میان مخاطبان بینالمللی، از اجرای این شیوه تا جای ممکن پرهیز شود.
دومین دلیل نیز پیشرفت نظامی قابل توجه حزبالله لبنان است. در گذشته حزبالله به دلیل عدم دسترسی به امکانات نظامی پیشرفته در زمینه شناسایی، رصد، تخریب و آتشباری، ناگزیر از وارد کردن ضربهای سخت به صهیونیستها با استفاده از اقدامات شهادتطلبانه بود تا علاوه بر جبران عدم توازن نظامی، فشار روانی قابل توجهی نیز به نظامیان اسرائیلی و جامعه صهیونیست ساکن در فلسطین اشغالی وارد کند.
امروزه با امکانات گستردهای که حزبالله از طریق حامیان داخلی و خارجی خود به آن دست پیدا کرده است، لزومی برای استفاده از تاکتیک عملیات استشهادی، مانند آنچه در گذشته اتفاق افتاد، از سوی فرماندهان مقاومت اسلامی و در رأس آنها سید حسن نصرالله دیده نمیشود. با این حال، حزبالله همچنان یگانهای شهادتطلب خود را حفظ کرده است.
با وجود توقف شیوههای شهادتطلبانه در تاکتیکهای رزمی مقاومت اسلامی لبنان، چرا حزبالله همچنان این یگانها را حفظ کرده است؟
عنصر غافلگیری چیزی است که حزبالله همواره در عملیاتهای خود روی آن تکیه میکند. یگانهای استشهادی حزبالله دارای ساختارهای عملیاتی مختلفی هستند که عامل مشترک در میان تمام آنها، آشنایی کامل رزمندگان دوره دیده در این واحدها با اجرای عملیات استشهادی، چه با استفاده از خودروی بمبگذاری شده و چه با چه با حمل مواد منفجره روی دوش رزمنده، است. البته حزبالله یگانهای استشهادی دریایی نیز دارد که جزو مسائلی هستند که کمتر تمایل به گفتوگو از سوی فرماندهان و مسئولان حزبالله در مورد آنها وجود دارد.
ادامه دارد ...