به گزارش دفاع پرس از کرمانشاه، ۱۹ آبانماه سال ۱۳۳۴ بود که در شهر «کنگاور» به دنیا آمدی. پدرت «سید امیر حسین زمانی موسوی» از روحانیون سرشناس کنگاور بود که همزمان با آغاز نهضت امام خمینی (ره) به جرگه یاران ایشان پیوست.
مادرت «فاطمه خانم» با وجود آن که سواد چندانی نداشت، اما زن مومن و باایمانی بود. همان که تو را در دامان خود پرورش داد و از همان کودکی تو را مقید به حفظ حجاب و رعایت مسائل دینی کرد؛ اما نه تو کسی نبودی که تحت تاثیر خانواده حجاب را انتخاب کنی! تو همان دختری بودی که راحت حرف دلت را میزدی و روی عقیدهات پافشاری میکردی؛ حتی اگر به قیمت اخراجت از دبیرستان تمام میشد.
راستی یادت هست؟ توی دبیرستان دخترها را به داشتن حجاب تشویق میکردی و پای ثابت برنامههای مذهبی مدرسه بودی؟ یادت هست مدیر مدرسه با وجود آن که میدانست تو شاگرد ممتاز هستی، اما به خاطر سماجتت در حفظ حجاب پروندهات را داد دستت که یعنی...
وقتی در رشته شیمی دانشگاه مشهد قبول شدی، برق شادی تو نگاهت موج میزد. حالا بهتر میتوانستی حرف دلت را بزنی. بهتر میتوانستی توی دانشگاه فعالیت سیاسی داشته باشی و از کسی طرفداری کنی که همه او را به نام «آیتالله خمینی» میشناختند.
مردی که از اساس با حکومت ستمشاهی مخالف بود و میخواست ابراهیموار بتکده شاه و اربابانش را ویران کند.
تو همان دختری بودی که دانشجویان را تشویق میکردی تا بدون ترس از گلولههای دژخیمان بیایند و شعار «مرگ بر شاه» سر بدهند.
راستی زلزله طبس را یادت هست؟ وقتی شنیدی، برای کمک به مردم زلزلهزده سر از پا نشناختی و یک ماه تمام درس و دانشگاه را رها کردی تا به کمک مجروحین حادثه بشتابی و زینبوار مرحمی بر دردهایشان باشی.
یادت هست عکسهای زیادی از آن حادثه گرفتی؟ میخواستی به کمک دوستانت از آن عکسها و عکسهای دیگری که از راهپیمایی مردم گرفته بودی نمایشگاه بزنی.
۱۷ دیماه سال ۱۳۵۷ را یادت هست؟ آری مطمئن هستم یاد هست! همان روزی که از خانه بیرون زدی تا در تظاهرات مردم کنگاور شرکت کنی. آن روز دلواپسی مادرت هم نتوانست تو را از رفتن منصرف کند. تصمیمت را گرفته بودی. شاید هم بیمحاباتر از گذشته شده بودی! یادت هست چطور مشتهایت را گره کرده بودی و همان ردیف اول فریاد «مرگبر شاه» میدادی؟ شاید همین جسارت و شجاعتت بود که مزدور ساواکی را جریحتر کرد تا قلب تو را نشانه برود و انگشتاش را روی ماشه فشار بدهد و بعد...
و امروز با گذشت سالهای زیادی از جنگ، تقویم خاطراتم دوباره ورق خورد و روی ۱۹ آبان ایستاد. روز میلاد دختری که سنبل مقاومت و شهامت شهر و استان من است؛ و من به رسم ادب شاخه گلی را بر روی مزارت میگذارم و میگویم: تولدت مبارک شهیده «طیبه سادات زمانی موسوی».
انتهای پیام/