به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، دل خوش کردن به شکست حزب جمهوریخواه آمریکا، که حزب ترامپ است، در انتخابات میان دورهای کنگره با این تصور که رئیس جمهور افراطی آمریکا ممکن است تا حدودی مهار شود و حزب دموکرات با در اختیار داشتن اکثریت کنگره ترمزی برای زیاده رویهای او محسوب شود، کاملاً بیهوده است. آمریکا توسط یکنفر اداره نمیشود که این قبیل رویدادها بتوانند در سیاستش تاثیرگذار باشند.
مدیریت آمریکا و تعیین خط مشی کلّی آن به ویژه در سیاست خارجی با یک مجموعه است که استکباری و سلطهگری محور اصلی روش ساختاری آنست. به همین دلیل، ما نباید در هیچ زمانی به تحولات داخلی آمریکا امیدی داشته باشیم. آنچه میتواند ما را از گزند دشمنان خارجی از جمله آمریکا حفظ کند، سیاست صحیحمان در مدیریت کشور است، سیاستی که برپایه اصول و آرمانهای انقلابی منطبق بر رهنمودهای بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی باشد.
اکنون در چهلمین سال عمر انقلاب و نظام اسلامی و با گذشت سه دهه از رحلت پیشوای بزرگ باید در یک ارزیابی واقعی از عملکردها به این سوال پاسخ بدهیم که آیا در چارچوب ترسیم شده از انقلاب و نهضت امام خمینی قرار داریم یا از آن فاصله گرفتهایم؟ این پاسخ را بعد از شناختن دقیق ماهیت نهضت و انقلابی که به نام اسلام در این کشور رخ داده میتوان به دست آورد. امام خمینی بارها با صراحت این نکته را گوشزد کردند که کسانی که در یک نظام اسلامی عهدهدار مسئولیت میشوند هرگز نباید به ثروت و امکانات و یا نیروی افراد مرفه و سرمایهدار دل ببندند و به آنها روی آورند و ارزش و اعتباری برای آنها قائل و از محرومین غافل شوند، زیرا این سیاست انقلاب و نظام را از مسیرواقعی منحرف میکند.
امام خمینی در این زمینه هشدارهای جدی و صریح میدادند از جمله اینکه: «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روی آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذالله که با سیره و روش انبیا و امیرالمومنین و ائمه معصومین علیهم السلام سازگار نیست. دامن حرمت روحانیت از آن منزه است و تا ابد هم باید منزه باشد.»
آیا امروز سیاست مسئولین کشور دفاع از محرومین است یا پشت کردن به دفاع از محرومین؟
از فربهتر شدن پولدارها و لاغرتر شدن فقرا، که در جامعه ما به روشنی مشهود است میتوان فهمید آن روز که امام خمینی درباره آن هشدار میداد فرا رسیده است. سیاست اقتصادی کشور – نه فقط در این دولت یا دولت قبل - بلکه بطور کلی بر دفاع از محرومین مبتنی نیست. کشوری که سیاست اقتصادی مبتنی بر دفاع از محرومین دارد، میلیونها خانواده زیر خط فقر ندارد. کشوری که آنهمه ذخایر نفتی و معدنی و امکانات دیگر دارد، نباید میلیونها بیکار داشته باشد. در کشوری که نظام حکومتی آن برپایههای یک انقلاب مردمی مبتنی بر اسلام و عدالت استوار است نباید فاصله طبقاتی وحشتناکی که ما امروز در تهران و تمام شهرهای بزرگ شاهد آن هستیم داشته باشد. برجهای دارای آپارتمانهای سوپرلوکس شمال تهران را با خانههای مخروبه جنوب همین شهر تهران مقایسه کنید و به فاصله طبقاتی تکان دهندهای که جامعه انقلابی و اسلامی ما از آن رنج میبرد پی ببرید. این فاجعه هنگامی بیشتر خودنمائی خواهد کرد که بدانیم در مرکز کشوری که برای برقراری عدالت انقلاب کرده و در بیخ گوش مسئولین، خانوادههائی زندگی میکنند که نمیتوانند شکم بچههای خود را سیر کنند و بسیاری از آنها شبها با شکم گرسنه میخوابند و یا در اثر سوءتغذیه به انواع بیماریها و نارسائی جسمی مبتلا هستند. در کنار این خیل عظیم محروم، کسانی در همین تهران وجود دارند که فقط برای شستشوی سگ هایشان میلیونها تومان هزینه میکنند و خودروهای چند میلیاردیشان هر سال چند بار تغییر میکند.
این فاصله طبقاتی شرم آور در شرایطی هر روز بیشتر میشود که جناحهای اصلی و مطرح سیاسی کشور در اوج برخوردار بودن از بهترین امکانات زندگی هر روز بر طبل اختلاف میکوبند و برای تصاحب قدرت به جدال مشغولند. به زندگی جناحهای سیاسی مطرح کشور نگاهی بیاندازید و ببینید که اکثر آنها بالای شهرنشین هستند، بهترین خانهها و امکانات رفاهی را در اختیار دارند و مشکلی از نظر مادی ندارند. این افراد چگونه میتوانند از درد محرومین با خبر شوند و برای حل مشکلات آنها اقدامی نمایند.؟ این، یعنی همان روزی که سیاست مسئولین ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روی آوردن به حمایت از سرمایهداران است.
تا زمانی که این مسیر ادامه مییابد، نمیتوانیم به پیروزی در مبارزه علیه دشمنان خارجی امیدوار باشیم. در چنین شرایطی اصولاً مبارزهای وجود نخواهد داشت تا سخن از پیروزی به میان آید. مبارزه علیه دشمن زمانی وجود خواهد داشت که مسئولان کشور با تمام وجود در کنار محرومین قرار داشته باشند و سیاست همیشگی آنها دفاع از محرومین باشد. سیاست دفاع از محرومین، هرگز به معنای مقابله با سرمایهگذاری و تلاش برای گسترش آن نیست، بلکه بدین معناست که سیاست اقتصادی بگونهای باشد که ثروتها عادلانه تقسیم شود و کسی نتواند با استثمار دیگران به جمعآوری ثروتهای بادآورده بپردازد. ما امروز از چنین سیاست اقتصادی عادلانهای برخوردار نیستیم و جناحهای سیاسی که بر سر قدرت با هم درگیر هستند به دلیل برخوردار بودن از زندگی مرفه اصولاً فرصت رفتن به سراغ چنین سیاستی را ندارند.
اگر خواهان پیروزی بر آمریکا هستیم، باید با بیعدالتی در کشورمان مبارزه کنیم. راه پیروزی بر آمریکا از برقراری عدالت در داخل کشور میگذرد. عدالت، گمشده امروز جامعه ماست.
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی