خبرگزاری دفاع مقدس: سینمای جنگ در ایران صرف نظر از یکی دو نمونه بی ارزش در قبل از انقلاب به طور تمام و کمال در بعد از انقلاب شکل گرفت. اولین فیلمهای این ژانر مرز (1360) وعبور از میدان مین (1361) و کیلومتر پنج (1361) بودند که آنها را نمی توان آغاز روشنی برای سینمای دفاع مقدس دانست.
سینمای دفاع مقدس با فیلم های فوق شروع بدی را تجربه کرد؛ اما این شروع بد به تدریج در مسیر اصلی خود افتاد و پس از تولید تعدادی فیلم متوسط به نقطه ای رسید که توانست فیلم های بسیار خوبی در این حوزه تولید کند و بیش از دویست فیلم را در کارنامه خود به ثبت برساند.
سینمای دفاع مقدس علاوه بر آنچه گفته شد ارزشهای دیگری هم دارد؛ این سینما تنها ژانر سینمایی است که نسل انقلاب و جوانان مذهبی را وارد پیکره سینمای ما کرده و موجب پدید آمدن جریانات فکری متفاوتی در سینمای ایران شده است.
این سینما باعث شده اقشاری از جامعه که همیشه با دیده سوء ظن به سینمای ایران می نگریستند داخل سالن های تاریک سینما شوند. سینمای ما از ورود جوانان مذهبی و معتقد به هیچ وجه ضرر ندید، جوانانی آرمانگرا که اغلب از صحنه های جنگ وارد سینما شدند و روح یک نوع آرمانگرایی اصیل و فراموش شده را در تن سینمای ایران دمیدند.
جوانانی که می کوشیدند به هر شکل ممکن تجربیات و احساسات خود را در خطوط مقدم جبهه ها بر پرده سینما به تصویر بکشند و دیگران را نیز در این حال و هوا با خود شریک و همراه سازند.
جوانانی که می خواستند احساس دریغ آلود از دست دادن ناگهانی یک دوست به هنگام نبرد و آن احساس عجیب رودررویی با مرگ و به پیشتاز آن رفتن را به تصویر بکشند، جوانانی که می خواستند تمام آن بوی باروتی که در جبهه ها همنشین آنها بود را برای دیگران و شاید هم فقط برای خود و هم رزمانشان تداعی کنند.
جوانانی که می خواستند یک بار دیگر احساس وداع با دوستی که می دانستند دیگر او را نخواهند دید بچشند و بچشانند. تکنیک سینما هم در این میان چندان مهم نبود و می توانست پی کار خودش برود!
پس فیلم ساختند و فیلم ساختند... فیلم بد و فیلم متوسط و چند تایی هم فیلم خوب و کم کم یاد گرفتند که سینما را نیز به تجربیات با ارزششان اضافه کنند و چنین شد که چیزی به اسم سینمای دفاع مقدس را پدید آوردند. دیارعاشقان (1364)، پرواز در شب (1366)، دیده بان (1367)، مهاجر (1368)، عبور (1368)، چشم شیشه ای (1369)، هور در آتش (1370) و غیره از آن دست فیلم ها هستند.
منتقدان سینمایی آن دوران هیچ گاه نخواستند ارزشهای این فیلم ها را بپذیرند، شاید هیچ کدامشان باور نداشتند که این تازه از راه رسیده ها قادر به خلق لحظات تاثیرگذاری باشند که خلق آنها از استخوان خرد کرده های سینمای ما هم بر نمی آمد، اما اینگونه شد و این جوانها موفق شدند بار دیگر و پس از سالها سینمای حماسی را زنده کنند و روایت مردانی را به تصویر بکشند که همچون پهلوانان حماسی جان در راه آرمانهایشان گذاشتند و در مقابل هجوم دشمن یک تنه قامت راست کردند.