یادداشت/

وقتی امر فردی در مقابل امر ملی قرار می‌گیرد

«تو می‌مانی و چشم‌ها» با طرح موضوع انتقام از یک درجه‌دار عراقی که امری فردی است، بدونِ در نظر گرفتن مناسبات سیاسی ایران و عراق آن را در مقابل امر ملی قرار می‌دهد.
کد خبر: ۳۲۱۲۵۲
تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۷ - 30November 2018

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس- رسول حسنی؛ «تو می‌مانی و چشم‌ها» به نویسندگی «رسول حق‌جو» و کارگردانی «رضا حیاتی» در تالار حافظ روی صحنه رفت. این به یکی از موضوعات مهم در شرایط امروز مردم ایران و عراق می‌پردازد.

ابراهیم پزشک اعزامی به جبهه جنوب است. او به همراه همرزمانش توسط نیروهای عراقی به اسارت درمی‌آید. همرزمان ابراهیم توسط یکی از درجه داران عراقی کشته می‌شوند و ابراهیم را هم وادار می‌کنند این صحنه را ببینند.

سال‌ها بعد و در زمان حمله داعش به حله عراق، پسر و همسر ابراهیم نیز در حمله‌ای انتحاری شهید می‌شوند. چند روز بعد ابراهیم که به مشهد رفته همان درجه‌دار عراقی را می‌بیند و او را با ماشین زیر می‌گیرد. ابراهیم عراقی مجروح را به خانه می‌آورد و در حال کلنجار رفتن با خود است که آیا این درجه‌دار را به انتقام همرزمان و پسر و همسرش بکشد یا نه. در پایان نمایش ظاهرا مشخص نمی‌شود که او درجه‌دار عراقی را می‌کشد یا او را می‌بخشد؛ اما صحنه‌ای که حضور روح همرزمان شهیدش و همسر و پسرش را در ذهن ابراهیم تداعی می‌کند، می‌تواند نشانه این باشد که او درجه‌دار عراقی را خواهد کشت.

موضوع این نمایش یکی از بحث انگیزترین موضوعاتی است که باید به آن پرداخته شود. بازی‌ها، طراحی صحنه، نور و... فضایی وهم آلود ایجاد کرده است و همین امر سبب می‌شود که دغدغه شخصیت اصلی نمایش که همان ابراهیم است، بیش از حد مهم تلقی شود.

هرچند موضوع مورد بحث ظاهرا ملی است، اما این ملی بودن رفته رفته به امری فردی تبدیل می‌شود و در نتیجه مخاطب نمی‌تواند تصمیم درستی بگیرد؛ هر تصمیم ممکن است عواقبی را متوجه تمامیت کشور کند؛ اینکه یک بعثی‌ جانی توسط یک ایرانی کشته شود تا از این طریق خون جوانان ایرانی به هدر نرفته باشد، یک موضوع ملی است و طبعا ابراهیم به تنهایی نمی‌تواند درباره آن تصمیم بگیرد. مناسبات سیاسی بین دو کشور در این امر دخیل است و نباید نادیده گرفته شود.

«تو می‌مانی و چشم‌ها» بیش از حد موضوع را فردی کرده است. کارگردان هم با همه توان سعی دارد که همه چیز را منطقی جلوه دهد؛ در حالی که باید در نظر داشت چه زمانی همسر و پسر ابراهیم کشته شدند. حضور مدافعان حرم در کشور عراق - که زمانی به خاک ایران تجاوز کرد - چه معنایی می‌تواند داشته باشد؛ چرا کشته شدن دو ایرانی مطرح می‌شود اما از شهادت مدافعان ایرانی و عراقی در دفاع از داعشیان حرفی به میان نمی‌آید.

نمی‌توان با طرح موضوعی مهم یعنی انتقام از درجه‌داری که جوانان ما را به خاک و خون کشید، موضوع مهم‌تر از آن، یعنی حضور مدافعان حرم در کشور عراق را نادیده گرفت. برای همین «تو می‌مانی و چشم‌ها» نقض غرضی است که خودش را زیر سوال می‌برد. این نمایش عملا این نکته را طرح می‌کند که ما چرا در عراق علیه داعش می‌جنگیم و از مردم آن کشور دفاع می‌کنیم.

طرح چنین موضوعی بجا بود؛ به شرط اینکه این معنی منتقل می‌شد که میان امر فردی و ملی کدام اهمیت بیشتری دارد. بحثی که رضا حیاتی مطرح کرده، مهم است و باید روی صحنه نمایش نیز طرح شود؛ اما همه جوانب آن باید در نظر گرفته شود.

از همین جهت «تو می‌مانی و چشم‌ها» اثری ضد ارزش‌های دفاع مقدس است که روشنفکرمآبانه سعی دارد حرف‌های مهم بزند. هیچ‌یک از شهدای ما به خاطر فردیت خود نجنگیدند، پیروزی ما در جبهه‌ها نیز به خاطر این نکته بود که فردیت خود را زیر پا گذاشتند. اگر قرار است انتقامی گرفته شود، باید همه مردم ایران در آن دخیل باشند.

چگونه است که رزمندگان ما در اوج جنگ و زیر آتش خمپاره‌ها سهم آب و غذای خود را با بعثی‌ها تقسیم می‌کردند، اما همان رزمنده در اوج امنیت کشور و صلح میان ایران و عراق به انتقام فکر می‌کند؟! هرچقدر که لایه‌های نمایش بازتر شود، سوالات بیشتری مطرح می‌شود که جواب آن مفاهیمی را زیر سوال می‌برد که جای درنگ و تامل دارد.

کاش هنرمندان ما قبل از آنکه بخواهند موضوعی را دستمایه کار خود کنند، به تفاسیری که از اثرشان متبادر می‌شود، فکر کنند.

انتهای پیام/ ۱۶۱

نظر شما
پربیننده ها