به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، نمایش «دلارام ناآرام» به نویسندگی «مصطفی جعفری خوزانی» و «نرگس صابری» و کارگردانی «نرگس صابری»، با محوریت مبارزات زنی جوان به نام «دلارام» روی صحنه رفت.
این نمایش یکی از متفاوتترین آثاری بود که در شانزدهمین جشنواره سراسری تئاتر مقاومت روی صحنه رفت و توانست جوایز متعددی را کسب کند. به دلیل نگاه تازه نویسندگان و کارگردان این اثر به مساله انقلاب و نقش زنان در آن، خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس مصاحبهای با کارگردان و بازیگر آن «نرگس صابری» انجام داده که در ادامه میخوانید:
دفاع پرس: لطفا درباره ایده اصلی نمایشنامه «دلارام ناآرام» توضیح دهید؟
نمایشنامه «دلارام ناآرام» اقتباسی از نمایش «سارا چریکه» است که قبلا در آن بازی کرده بودم. متن این اثر را هم «مصطفی جعفری خوزانی» نوشته بود. ایده اصلی کار هم این بود که میخواستم نقش یک دختر چریک را بازی کنم. یک سری داستانهایی هم داشتم که با جعفری خوزانی، نویسنده کار صحبت کردم و سفارش کار نگارش متن را دادم. حدود یکسال بعد از اجرای «سارا چریکه» تصمیم گرفتم که این نمایش را روی صحنه ببرم.
برای اجرای صحنهای «سارا چریکه» لازم بود ایدههای دیگری وارد کار شود، جعفری خوزانی هم اجازه داد که خودم متن را اصلاح و بازنویسی کنم. بعد از مدتی از دل یک متن خیابانی، نمایشنامه «دلارام ناآرام» بیرون آمد.
دفاع پرس: دغدغه پرداخت به نقش زنان و حضور آنان در اجتماع به خصوص در جریان انقلاب از کجا شکل گرفت؟
من قبلا دبیر جشنوارههای متعدد تئاتر و فیلم مثل «اندیشه»، «عاشورائیان»، «کیش» و «زنده رود» اصفهان، بودم. خلاء چنین مضمونی را حس میکردم. دوست داشتم روی نمایشی با این موضوع کار کنم. از طرفی تجربه حضور در کنار پدر جانبازم هم که چند سال پیش فوت شد، مرا به این موضوعات حساس کرده بود. گذشته از این مدت زیادی است که درگیر مساله «حقوق زنان» هستم. اصرار داشتم که در کنار پرداختن به انقلاب، به نقش زنان هم بپردازم. یعنی از زنانی بگویم که در جریانهای سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار بودند.
همیشه همین طور بوده که هر گروه سیاسی که میخواهد روی کار بیاید، شعارهای به ظاهر زیبایی در مورد حقوق زنان، برابری زن و مرد، اقدام موثر در مورد خشونت علیه زنان و ... سر میدهند که به روی کار آمدن همان گروه سیاسی، اغلب فراموش میشوند. همه این موارد در کنار هم قرار گرفت تا داستان نهایی «دلارام ناآرام» پایه ریزی شد. همه سعیام این بود بدون شعارزدگی و از ظن خودم به این مسائلی که اشاره شد، بپردازم.
دفاع پرس: آیا شخصیت نمایش خیابانی «سارا چریکه» یا شخصیت نمایش «دلارام ناآرام» ما به ازای بیرونی داشت؟
نه. ولی طی تحقیقاتی که انجام دادیم به شخصیت «خانم فرمانده» رسیده بودیم. خانم فرمانده همان «مرضیه حدیدچی» است که اولین زن فرمانده سپاه همدان بود. شخصیت این زن مبارز برای شخص من خیلی جذاب بود. حدیدچی همیشه یک زن مبارز بوده اینکه چگونه توانسته با وجود همه موانع جلو برود و به این جایگاه برسد جالب بود. البته اینکه چقدر به زنانی مشابه حدیدچی پرداخته شده است جای بحث دارد. در کنار این متوجه شدیم زنانی که در نوفل لوشاتو به دیدار امام خمینی (ره) میرفتند بازرسی نمیشدند. این موضوع اصلیترین ایده نمایش «دلارام ناآرام» بود.
این که زنی میتوانسته با حمایت ساواک امام را ترور کند، موضوع جالبی است. اگر زنی چریک رهبر انقلاب را ترور میکرد چه اتفاقی میافتاد. همین موضوع را جعفری خوزانی پردازش کرد. این زن به نوفل لوشاتو برای ترور امام خمینی (ره) میرود اما چیزی که میبیند با چیزی که قبلا شنیده را متفاوت می یابد. دلارام نامهای عاشقانه از امام به همسرش پیدا میکند که جز احترام به زن چیز دیگری نیست. همین دریافت آن زن از امام سبب میشود که تصمیم دیگری بگیرد.
دفاع پرس: مسالهای در مورد نمایشهایی مثل «دلارام ناآرام» مطرح میشود واقعیت تاریخی و نگاه هنرمندانه به تاریخ است. اشاره به اقدام تروریستی مجاهدین خلق در جشن هنر شیراز و بعدتر که ترور امام خمینی (ره) مطرح میشود در تاریخ وجود ندارد. نگاه شما به این مساله چگونه است؟
در جشن هنر شیراز برنامه تروریستی از سوی مجاهدین خلق ریخته شد که قبل از انجام عملیات، عوامل ترور دستگیر میشوند و اعتراف هم میکنند که جزو کدام گروه سیاسی هستند. در نمایش «دلارام ناآرام» هم همین موضوع را دیدیم با این تفاوت که خود دلارام از انجام عملیات ترور منصرف میشود. این شخصیت متوجه میشود مجاهدین خلق به شعارهای خود در مورد حقوق زنان عمل نکرده و نگاهشان به زن ابزاری است. برای همین دلارام از آنها جدا شده و به ساواک ملحق میشود.
ساواک و در رأس آن رژیم پهلوی شعارهای به ظاهر زیبایی در مورد حقوق زنان میدهند. دلارم تصمیم میگیرد دستورات ساواک را مبنی بر ترور امام خمینی (ره) عملی کند، چرا که تبلیغاتی عیله امام شکل گرفته که برای زن ارزشی قائل نیست. دلارام برای اجرای ترور امام به فرانسه میرود که این اتفاق نمیافتد.
در بحث نگاه هنرمندانه به تاریخ باید بگویم که اگر من قرار باشد عین به عین تاریخ را نقل کنم در واقع تاریخ نگاری کردهام. بخش مهم کار هنرمند در مواجه با تاریخ، تحلیل تاریخ است. یعنی رها شدن در فضا و اتمسفری که در تاریخ وجود دارد. میتوان شخصیتهای فراوانی خلق کرد که وجود تاریخی ندارند اما تاریخ را هم تحریف نمی کنند. حتی ممکن است که وقایع نمایش هم با اصل تاریخ تفاوتهایی داشته باشد یا اصلا اتفاق نیافتاده باشد، اما مسیر تاریخ عوض نشود و آن را جعل نکند.
هنرمند با این دید باید پیش برود که چه بسا احتمال وجود وقایعی در تاریخ وجود دارد. اگر تحلیل در مورد گروههای سیاسی داشته باشیم متوجه این نکته خواهیم شد که این گروهها میتوانستند اقداماتی را انجام دهند اما موفق نشدند. ما در نمایش «دلارام ناآرام» این احتمالات را به نمایش گذاشتیم. اگر قرار باشد نمایش تاریخی تجسم تاریخ باشد میتوان نشست کتابخوانی تاریخی برگزار کرد.
در نمایشنامه باید اصول درام حفظ شود، تضاد وجود داشته باشد، نیرویی با نیرویی دیگر درگیر و هدفی دنبال شود. در هر ژانری از نمایشنامه باید این اصل در نظر گرفته شود. اصل دیگر نمایشنامه این است که تماشاگر به اثر جذب شود. پس نمیتوان صرفا به روایت تاریخ اکتفا کرد. به عنوان هنرمند باید بدانیم وظیفه ما نسبت به تاریخ و مخاطب امروز چیست؟ باید چه واکنشی به یک اتفاق تاریخی نشان بدهیم.
در نمایش «دلارام ناآرام» تحلیل خودمان را از تاریخ ارائه کردهایم. یعنی یک اتفاق تاریخی افتاده است، زنها چه نقشی در این رویداد مهم دارند. این زنان که نمونه آنها خانم حدیدچی است راه خود را پیدا کردند. آنها دنبال نقش مردانه در جامعه نبودند، بلکه میخواستند در کنار زن بودن در جریانهای اجتماعی هم حضور موثر داشته باشند. در گذشته تاریخی آن قدر بر ضعیف بودن زن تأکید شده که خود زن هم به این باور رسیده که واقعا ضعیف است. من سعی داشتم این باور از بین برود.
دفاع پرس: طراحی صحنه «دلارام ناآرام» قابل توجه است و با کلیت اثر هماهنگ است. چگونه به این نوع از طراحی رسیدید؟
این نوع از طراحی پیشنهاد من بود و از همان ابتدا میدانستم چه چیزی میخواهم. در متن نمایشنامه هم به چهار کیوسک اشاره شده بود. من چهار کیوسک متلاشی شده میخواستم با گوشیهای تلفنی که در فضا معلق هستند. این کیوسکها به آرامی به هم نزدیک میشوند تا در نهایت به یک سلول انفرادی تبدیل میشوند تا دلارام را در خود محبوس کنند.
دفاع پرس: اگر متن نمایشنامه «دلارام ناآرام» را یک زن مینوشت آیا تغییری در آن به وجود نمیآمد؟
اگر از همان ابتدا یک زن این متن را مینوشت قطعا تغییراتی به وجود میآمد. اما بعد از اتمام کار جعفری خوزانی به من گفت متن را خودم بازنویسی کنم. من هم با نگاه و دغدغههایم متن را بازنویسی کردم تا نگاهم به عنوان یک زن در اثر مشهود باشد.
دفاع پرس: این تغییرات تا چه اندازهای بود؟
در نمایش «سارا چریکه» انتهای نمایش جایی است که نامه امام را میدید و با ورود به جمع یاران امام نمایش تمام میشد، پایان بندی کاملا متفاوتی هم داشت. در نمایش «دلارام ناآرام» انتهای نمایش فرق کرد. من معتقد بودم که ادامه ماجرای این زن مبارز را باید ببینیم. دلارام زن قدرتمندی است، اگر او امام را ترور نمیکند به خاطر ترس و ضعف او نیست. دلارام به خاطر آگاهی و درکی که به آن رسیده امام را ترور نمیکند چرا که متوجه شده در مسیر اشتباهی گام برداشته بود. برای همین دلارام اعتراف میکند برای چه کاری به نوفل لوشاتو آمده است.
انتهای پیام/ 161