گروه استان‌های دفاع پرس - رامین محمّدزاده؛ هشت سال جنگ تحمیلی یا دفاع مقدس، یکی از دوره‌های طلایی تاریخ جمهوری اسلامی ایران است، دورانی که مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) از آن به‌عنوان گنجینه‌ای ارزشمند نام می‌برند.
جنگ، ازجمله سخت‌ترین تجربه‌های زندگی یک انسان به شمار می‌رود و می‌تواند یکی از پرچالش‌ترین روز‌های زندگی هر فردی باشد؛ اما اینکه چطور شده که این دوران پرچالش، تبدیل به یکی از دوران‌های طلایی انقلاب اسلامی ایران شده است، نکته‌ای است که در ادامه به آن می‌پردازم.
مسیر پیش رو در ابتدای انقلاب اسلامی بسیار سخت و مبهم به نظر می‌رسید، اینکه دنیا چگونه بتواند با یک کشور متحول شده روبه‌رو شود و ما چگونه بتوانیم یک ساختار جدید را با نیرو‌هایی که در سطح کلان تجربه کار مدیریت کشور را نداشتند مدیریت کنیم، خود چالشی بزرگ بود، چه برسد به اینکه بحران جنگ و تهاجم نظامی هم به آن اضافه شود.
جنگ، به خودی خود مجموعه‌ای از چالش‌های متنوع را پیش روی مدیران می‌گذاشت؛ چالش‌هایی که شاید با توجه به بحرانی بودن شرایط، فرصت چندانی برای تصمیم‌گیری نبود تا بتوانند صحنه را مدیریت کنند.
ازطرفی نیز این فرصت کم و تجربه جدید که بر عمق حساسیت آن می‌افزود، باعث می‌شد تا ضریب اشتباهات بالا رود.
صدام از راه‌اندازی جنگ، اهداف مختلفی داشت و با توجه به حمایت‌هایی که شده بود، شاید هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد جنگی که او آغازگر آن است و امیدوار است تا بتواند چند روزه تهران را فتح کند، تبدیل به باتلاقی برای نابودی خودش و آرزوهایش بشود، جنگی که طولانی‌ترین جنگ قرن لقب گرفت.
وی که هدفش از راه‌اندازی جنگ، ضربه‌زدن به انقلاب و نظام اسلامی بود، اگر می‌دانست با این کار باعث تقویت و استحکام پایه‌های این نظام می‌شود، شاید هیچ‌وقت دست به این کار نمی‌زد.
اما یکی از دلایل مهم شکست صدام و حامیانش در جنگ که در معادلات فرماندهان آن‌ها خیلی روی آن گزینه حساب باز نشده بود، رهبری دینی و سیاسی قدرتمند ایران بود.
همان رهبری که توانسته بود حکومت ۲ هزار و ۵۰۰ ساله شاهنشاهی را در ایران ازبین ببرد و نظامی مبتنی بر نصّ صریح قرآن ایجاد کند.
اگرچه فرماندهان نظامی همیشه به توان لجستیکی و نظامی نیرو‌ها در جنگ بهای زیادی می‌دهند، اما در مقابلِ ایران، باید عامل دیگری نیز به محاسبات آن‌ها اضافه می‌شد که البته خیلی تاثیرگذار است؛ عاملی که بالاترین جایگاه در قانون اساسی کشور به آن اختصاص یافته و آن «ولایت فقیه» است.
انقلاب اسلامی یک انقلاب مردمی و مبتنی بر اندیشه بود. در واقع از انقلاب ایران به‌عنوان یک انقلاب فکری فرهنگی یاد می‌شود؛ چراکه ابتدا باعث تحول و دگرگونی فکری و سپس ساختاری شد.
عاملی که توانست این انقلاب را مدیریت کند، ولی فقیه بود و از این روی بود که انقلاب، ابتدا اندیشه‌ها را و سپس جامعه را درنوردید؛ و همان عامل قوی مرجعیت دینی و ولایت فقیه نیز توانست جنگ را مدیریت کند و به سرانجام مطلوب برساند؛ چیزی که شاید خیلی روی آن حساب ویژه‌ای باز نشده بود.
اگرچه توان نظامی ایران در ابتدای انقلاب در حد و اندازه‌ای نبود که بتواند مقابل حمایت‌های مالی و سیاسی کشور‌های قدرتمند دنیا بایستد و همین هم باعث شد که در اولین حملات رژیم بعث، بخش زیادی از خاک شهر‌های ما به دست صدامیان بیافتد، اما در ادامه، این قدرت رهبری و نفوذ کلام وی در دل‌های مردم بود که باور خفته سربازانش را بیدار کرد و از آن‌ها کوه‌هایی در برابر حملات دشمن ساخت.
آری سرابازانی که قدرت ایمان‌شان کوه‌ها را می‌شکافت و با اعتقاد راسخ در مقابل متجاوزان قد عَلَم می‌کردند، از برکت وجود رهبری امام خمینی (ره) و کلام نافذ ایشان بود که خودباوری و ایستادگی را به آنان می‌آموخت.
اینگونه بود که ارتفاع ایمان آن‌ها از ارتفاع تانک‌ها و سنگرها و دژهای دژخیمان بالاتر رفت و فاتحان جنگ لقب گرفتتد.
آری این امام خمینی (ره) که با انقلابی که ایجاد کرده بود، فطرت خفته انسان‌ها را بیدار کرد تا در مقابل شیاطین زمان بایستند و حماسه‌آفرین باشند.
«قدرت نرم» انقلاب اسلامی بعد از امام خمینی (ره) به دست رهبری‌های حکیمانه امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) روزبه‌روز گسترده‌تر و بیشتر شد، تاجایی که امروز بسیاری از کشور‌های دیگر منطقه با اقتدا و تکیه به جمهوری اسلامی ایران، از شرّ قدرت‌های استکباری نجات پیدا می‌کنند و طعم شیرین عزت و ایستادگی را می‌چشند.
آری اگر روزی مرز‌های استراتژیک ما فقط به مرز‌های خاکی دور کشورمان ختم می‌شد، امروز و بعد از گذشت ۴۰ سال، با رهبری مقتدرانه امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای عمق استراتژیک ما به ۲ هزار کیلومتر دورتر از مرز‌های خاکی‌مان رسیده است؛ یعنی جایی که به فلسطین اشغالی ختم می‌شود و این همان موفقیتی است که امروز دشمن نمی‌خواهد بگذارد در ذهن جوانان ما جا بیافتد.
ملتی که روزی توان دفاع از شهر‌های خود را در برابر تانک‌های دشمن نداشت و سرباز‌های دشمنان با چکمه‌های خاکی خود بر روی فرش‌هایش قدم می‌گذاشتند، امروز با صرف هزینه‌های بسیار زیاد و تلاش‌های شبانه‌روزی در اتاق‌های فکر خود، حتی جرأت توهین به ملتی بزرگ را به خود نمی‌دهند.
حال دیگر تجربه افتخارآمیز «دفاع مقدس» نیز با عامل قدرتمند «رهبری» جمع شده و بیش از پیش به توان انقلاب افزوده است و از سربازانی بی‌تجربه، فرماندهانی کارآزموده، لایق و شجاع تربیت کرده است تا بتوانند بسیاری از تهدیدات را در نطفه خفه کنند.
امروز ناو‌های غول‌پیکر آمریکایی برای حرکت در خلیج همیشه فارس، سایه پرقدرت ایران را بر سر خود حس می‌کنند و ورودشان در این آب‌های آبی، همواره با ترس و دلهره همراه است و تحت رصد سربازان این انقلاب هستند.
این اقتدار و سربلندی ۴۰ ساله انقلاب در سایه رهبری‌های داهیانه امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای عزیز و ولایتمداری سربازان غیور این آب و خاک رقم خورده است و امروز بیش از گذشته خار چشم دشمنان این آب و خاک است.
۴۰ سالی که با همه سختی‌ها و فرازوفرود‌هایی که داشته است، اما سراسر نور و سربلندی و برگی زرین از تاریخ اسلام و قرآن است.
انتهای پیام/
عالی بود 
