به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس به نقل از فارس، مهدی فضائلی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی پیرامون فتنه ۸۸ نوشت: ۹ سال پیش در چنین روزهایی کشورمان شاهد رویدادی بزرگ و معجزه گونه بود!
رویدادی که اهمیت آن براحتی برای همه قابل درک نیست و آنانی عمق آنرا فهم میکنند که تاریخ را، مردم را، توطئههای دشمن را و دستهای نامرئی امداد الهی را بشناسند.
روزهای هفتم، هشتم و نهم دیماه سال ۱۳۸۸، ایران شاهد حضور شگفت انگیز مردم در سراسر کشور بود، حضوری خود جوش، ناشی از بصیرت، گسترده، به هنگام و پایان بخش فتنهای پیچیده و خطرناک.
ابعاد متنوع و تو در توی فتنه ۸۸ را نمیتوان در مجالی کوتاه مورد توجه و کنکاش قرار داد، اما نمیتوان و نباید آنرا فراموش هم کرد، چون فتنه ۸۸ از مهمترین و پرخسارتترین و در عین حال عبرت انگیزترین مقاطع چهل ساله انقلاب اسلامی است.
در جریان فتنه ۸۸ ظلمی بزرگ اتفاق افتاد؛ این ظلم چه بود؟ یادداشت حاضر تلاش میکند فقط بخشی از این ظلم را مورد مداقه قرار دهد.
در تاریخ همه ملتها فراز و فرود وجود داشته و دارد. همه ملتها مسیرهای هموار و ناهموار را تجربه کرده و میکنند و همه جوامع تلخ و شیرینهای متعددی را چشیده و میچشند.
ملتهای هوشیار فرودها، ناهمواریها و تلخیها را نه فقط تحمل میکنند بلکه با زیرکی از آنها فرصتی میسازند برای عبرت گرفتن و با انگیزهتر شدن و سرانجام قویتر عمل کردن.
ملتهای هوشیار همچنین در فرازها، همواریها و شیرین کامیها بدون مغرور شدن، سرعت شان برای پیشرفت را بیشتر میکنند و اندوختههای خود را برای ایام عسرت فزونی میبخشند.
حال اگر عدهای در شرایط هموار و در یک فراز تاریخی و در دوران شیرین یک ملتی، بخاطر خودخواهیها و لجاجتها نه تنها اجازه کام گرفتن را از ملت سلب کنند بلکه به جای آن تلخی و ناکامی و اسباب تشدید فشارهای دشمن را فراهم آورند، این آن ظلم بزرگی است که نمیتوان و نباید آنرا فراموش کرد!
در سال ۸۸ دقیقا چنین اتفاقی برای ملت ایران رخ داد!
در پی پیروزی غرورآفرین حزب الله لبنان در تابستان ۲۰۰۶ میلادی و حماسه حماس در پاییز ۲۰۰۹ میلادی، شرایط منطقه برای دشمنان انقلاب اسلامی سخت و دوران فتوحات منطقهای ایران نقطه عطفی را تجربه میکرد.
دستاوردهای هستهای ایران و بی تاثیر ماندن فشارها نیز دشمنان انقلاب اسلامی را وادار به کوتاه آمدن کرده بود تا جاییکه برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه و آلمان که چند سالی بود مراودات دیپلماتیک خود را حتی در سطح معاون و مدیر کل وزارت امورخارجه متوقف کرده بودند از وزیر امورخارجه کشورمان برای سفر به کشورشان دعوت کرده بودند و مهمتر از اینها اوباما رئیس جمهور تازه به کاخ سفید راه یافته آمریکا طی کمتر از سه ماه، دو نامه (نامه دوم دو روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸) برای رهبر انقلاب فرستاده بود و از موضعی نرم خواستار همکاری در زمینههای مختلف شده بود.
در چنین شرایطی، برگزاری انتخاباتی با شکوه، بی حادثه و با مشارکت بالا میتوانست استحکام درونی نظام را به رخ جهان بکشد و ضلع دیگر اقتدار منطقهای، علمی و سیاست خارجی را با انسجام و همبستگی ملی تکمیل کند و دشمن را به خضوع وادار کند.
اما متأسفانه نه تنها چنین نشد بلکه با رفتار و اقدام غیرقانونی یکی از نامزدها و ادعای واهی تقلب، فتنهای آغاز شد که عوارض آن در عرصههای مختلف همچنان گریبانگیر ملت بزرگ ایران عزیز است.
آن ادعا و به دنبالش لشکر کشیهای خیابانی و ایجاد آشوب و بلوا در تهران و دو سه کلان شهر دیگر، به جای پیام اقتدار و استحکام درونی نظام، پیام ضعف مخابره کرد و شد آنچه نباید!
رفتار غرب یکباره عوض شد و شاخ و شانه کشیدنها و لُغز خواندنها دوباره آغاز گردید. از همان ابتدا تمام قد از آشوب طلبان و معترضین به نتیجه انتخابات حمایت کردند و با تصویب مهمترین قطعنامه تحریم یعنی قطعنامه ۱۹۲۹، (تقریبا همزمان با اولین سالگرد فتنه) بی سابقهترین تحریمها آغاز و تا امروز ادامه یافته است.
میگذریم از خونهایی که ریخته شد و میلیاردها خسارتی که در آشوبها و اغتشاشات به کشور وارد شد؛ این ظلم که گوشهای از آن بیان شد را چگونه میتوان جبران کرد؟
کسانی که چنین ظلمی را در حق ملت بزرگ ایران روا داشتند و تا امروز نه تنها اظهار ندامتی نکردهاند بلکه اگر فرصت پیدا کنند دوباره طلبکار خواهند بود، مستحق چه مجازاتی بوده و هستند؟
انتهای پیام/ 112