گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، خاطرهنگاری و مطالعه خاطرات بزرگان فرهنگی، هنری و دینی هرکشور همواره مورد توجه ملتها قرار داشته است. دفاع مقدس باعث ایجاد نهضت خاطرهنگاری رزمندگان و فرماندهان از صحنه هشت ساله ملت ایران شد.
موج خاطره نگاری باعث تغییر ذائقه مخاطبین ایران در سیر مطالعاتیشان شده است. از این رو شاید بتوان گفت در دهه اخیر یکی از پرمخاطبترین گونههای ادبی خاطرات منتشر شده با موضوع دفاع مقدس باشد. کتابهایی که صدها بار به تجدید چاپ رسیده و نزدیک به میلیون تیراژ داشته اند.
اهمیت این موضوع و هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس بهانهای شد تا گفتوگویی را با «محمد قاسمیپور» سرگروه داوران بخش خاطره هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس انجام دهیم که مشرح آن را میخوانید:
امسال برخلاف سالهای گذشته، تمرکز این دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس بر کیفیت است؟ این رویکرد را چگونه ارزیابی میکنید؟
شعار محوری دوسالانه ظاهراً انتخاب کتاب تراز دفاع مقدس در بخشهای مختلف است. منتهی در عمل احساس میکنم شاید کمی برای این اتفاق زمان داشته باشیم و کمی زود باشد چون به سختی میتوانیم به کتاب تراز برسیم. تراز به لحاظ معنایی عنوان بزرگی است و ریسک معرفی یک کتاب به عنوان تراز بالاست.
همه کتابها به هرحال ملاحظات، کاستیها و نواقصی دارند. شاید بهتر باشد حرکتی برای رسیدن به کتاب تراز آغاز شود و بیشتر در سیاستگذاری، داوریها، بیانیهها و نشستهای علمی پیرامونی که در حاشیه این اتفاق برگزار میشود به تحلیل و تبیین کتاب تراز و ویژگیها و مختصات آن بپردازیم.
ما تقریباً به موازات کارشناسی و داوری، 50 درصد از ظرفیتمان به بحث در این زمینه گذشته؛ یعنی معیارها، الگوها و سرفصلهایی که این کتاب را به سمت یک کتاب تراز شدن حرکت دهد، محل بحث تیم داوری بوده است.
به احتمال زیاد بخشی از این را نیز در بیانیهای که در پایان کار خواهیم داشت منعکس و سعی در انتشار آن خواهیم کرد. نتایج هر جشنواره یا داوری و انتخاب کتاب سال، محل اعتنا قرار میگیرد؛ یعنی جریانسازی میشود.
ما وقتی نتایج دورههای پیشین این جایزه را رصد کردیم متوجه شدیم این کتابها پرفروش میشوند و معمولاً موجی از خرید کتابها در نمایشگاهها و فروشگاهها صورت میگیرد که بخش قابل توجهی از این خریداران، خاطرهنگاران اهل فنی هستند که در گوشه و کنار مشغول به نوشتناند و میخواهند الگو بگیرند و بدانند معیارها چیست. لذا کار به دلیل تاثیرگذاری آموزشی مواظبت و حساسیت بالایی لازم دارد.
البته بسیاری علاقمند مطالعه آثار برگزیده هستند چون فرصت مطالعه همه آثار را ندارند و به مطالعه همین آثار اکتفا میکنند. درصد بالایی از اهل فن شامل محققان و گردآوریکنندگان و خاطرهنگاران این آثار برگزیده را مطالعه میکنند. بخاطر جنبه الگویی که دارد باید خیلی مواظبت در داوری و انتخاب اعمال شود چون این نتایج کاملاً تاثیرگذاری دارد و این تاثیرگذاری از سالهای قبل قابل رصد و پیگیری است که تحت تاثیر چه الگوهایی وارد جریان ما شدهاند.
ارزیابی شما از محتوا و شکل کارهای امسال چگونه است. ارزیابی شما از سطح کارها چیست؟
بنده به اعتبار حیات فرهنگی و کاری به طور مستمر این کتابها را میبینم. شخصاً این آثار برایم چیز جدیدی نبودهاند ولی تیمی که در این جایزه با آنها همکار شدهام و کسانی که عهدهدار کار داوری هستند در این 2 سال بیشتر اذعان دارند بر اینکه بحث علمی شدن خاطرهنگاری جدی گرفته شده است. یعنی پژوهش برای خاطره و پژوهش در خاطره و توجه به سبک و سیاق پژوهشی در خاطرهنگاریها، اعم از خودنوشت یا دیگرنوشت محل اعتنا بوده است. این محسوس بود و مورد اعتراف قرار گرفت.
انگار یک نسیمی وزیده و این نکته را به همهجا پخش کرده است. قبلاً خیلی بر این نکته تاکید میشد که زیاد جدی گرفته نمیشود. ولی اینکه کتابهای خاطرات دارای ارجاعات، پانوشت، اطلاعات فراتر از متن و فهرست اعلام و نمایهسازی باشند، امیدوارکننده و خوب است یعنی کتابها را میآورد تا آنها را در قفسههای علمی قرار دهد و محل اعتنا و رفرنس قرار گرفته و مدرسین و محققین بتوانند به این کتابها ارجاع دهند و به نوعی در تاریخنگاری و حیات فرهنگی محل اعتنا قرار گیرند.
طبیعتاً اغلب ناشران خصوصی و دولتی بحث عملیات فنی و هنری خوب برای کتاب را هم جدی میگیرند. واقعاً به دلیل گستردگی کتابهای این حوزه در طول سال که برخی از این آثار توسط ناشران غیرحرفهای چاپ میشود قواره کتاب خوب و کتابی که عملیات فنی و هنری را به درستی انجام داده باشند را نمیشناسند، ضعیفاند و مشمول استاندارد بزن در رو یا خُمره رنگرزی هستند.
ولی به جرات میشود گفت به سمتی میرویم که 50 درصد کارهایمان را به لحاظ گرافیک و جلد خوش قواره ببینیم. به هر حال مشخص است که دارد سرمایهگذاری، تاکید و ماکس میشود. تا رسیدن به ایدهال و استاندارد راه وجود دارد که اینکه روزی ما ایمان بیاوریم و باور داشته باشیم که اگر میخواهیم به ثبت و ضبط خاطرات بپردازیم در خروجی عملیات فنی و هنری گرافیک، صفحهآرایی، کیفیت جلد و کیفیت صحافی هم تاثیرگذار است.
باید به این مسائل برسیم. هنوز برای بسیاری محتوا و سرعت در رساندن محتوا مهم است. طبیعتاً در این جریان بسیاری از بخشهای دیگر لطمه خواهند دید. ولی این روند اکنون یک جریان غالب نیست چراکه جریان غالب به سمت کسانی میروند که به کیفیت کتاب اهمیت میدهند. نسل جدیدی که در عرصه وارد شده و در گوشه کنار مراکز استانها کار میکنند سلیقههای خوبی را به نمایش میگذارند و به عمل تبدیل کردهاند که محل اعتناست.
در این دوره مراکزی مجموعه خاطرات خوبی منتشر کردند. مجموعه خاطرات شهدای یک دانشگاه که شاید در گردآوری و ثبت و ضبط خوب عمل نکرده باشند اما در مجموعهسازی موفق بودهاند. یعنی مدیریت هنری خوبی شده که یک مجموعه 12 جلدی از خاطرات 12 دانشجوی شهید منتشر کردهاند که در فرم و شکل کتابسازی، حرفهای عمل کردهاند. این در جذب مخاطب و توزیع و فروش کتاب تعیین کننده است. مخاطب به سمت چنین کتابهایی کشیده میشود و با کتابسازیهای سهل و ساده فرق دارد.
موضوع این آثار بیشتر به چه سمتی میل داشته است؟
موضوع توسط دبیرخانه کادربندی میشود. طبیعتاً موضوع مرتبط با خاطرت دفاع مقدس و ایثارگران، رزمندگان و پشتیبانان و کسانی که به نوعی در کار جنگ بودند مرتبط است اما امسال برخی کارها در مراحل نهایی خودشان را نشان دادند. تنوع صنفی و تنوع ردهای در دستهها و گرایشهای محدودتر و کوچکتر در دفاع مقدس محسوس است. ما به طور کلی نیروهایی از بسیج، سپاه، نیروی زمینی ارتش، نیروی هوایی و دریایی داشتهایم که بیشتر کارهایشان بر خاطرهنگاری متمرکز بوده است اما برخی رستههای تخصصی و کوچکتر مثل دیدبانی، اطلاعات عملیات، شنود، پدافند هوایی و... در گذشته نبود که امسال نمونه کارهای خوبی پیرامون خاطرهنگاری در این حوزهها داشتیم.
خوب است که با نگاه جامع به سمت خاطرات برویم و همه لایهها را ببینیم. طبیعتاً لایههای پشتیبان و پشتصحنه و مردمی خیلی از لایههای دیگر کمتر دیده شدهاند. زنان در رستههای مختلف امداد و درمان تا پشتیبانی غذایی و تدارکات لباس و غیره ظرفیت بالایی داشتهاند که ما کمتر آثار خاطرهنگاری را درباره آنها داشتهایم اما امسال به لحاظ موضوعی تنوع موضوعی محسوس بود.
رویکرد نویسندهها در حوزه خاطرهنویسی به چه سمتی گرایش دارد. ادبیات، تاریخ یا بیوگرافی و... ؟
اینجا دقیقاً محل مکث و تاًمل بسیار بسیار جدی است. یعنی اینجا محلی است که ما اگر واقعاً 50 سال پیش روی داریم بایستی تکلیف خودمان را بدانیم و این بیشتر ناظر بر نویسندگان و کسانی است که میخواهند در این عرصه ورود پیدا کنند. کسی در خانه نشسته و به هر دلیلی تحث تاثیر فراقت زیاد یا توصیه و تاکید یا دغدغه و دردمندی مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم اهمیت پرداختن به خاطرات دفاع مقدس، به این سمت حرکت میکند، خیلی مهم است که میخواهند چه کار کنند و گرایششان به چه و کجاست.
شک نداریم که ادبیات ظرفیت بالایی برای انتقال دارد. ما هیچ علم و دانشی را بدون استفاده از ادبیات نمیتوانیم منتقل کنیم. شما استاد فیزیک هم که باشید باید ادبیات بلد باشید. بهترین کتاب شیمی هم که نگاشته میشود اگر نویسنده آن، ادبیات ملتی که کتاب برای آنها نگاشته میشود را بلد نباشد طبیعتاً مخاطبی نخواهد داشت.
کتاب حقوقی از اسمش پیداست که باید مسائل حقوق را مطرح کند؛ اما کتاب حقوقی خوب توسط کسی نوشته میشود که ادبیاتی قوی دارد. کتابهای زیادی از «منطق» وجود دارد اما یک کتاب منطق پرمشتری میشود و همه آن را میخرند. وقتی نگاه میکنیم ادبیات آن کتاب عامهفهمتر است و از زبان ثقیل و پیچیده و مثالهای عجیب و غریب فاصله گرفته و با زبان سادهتر صحبت کرده است.
گریزی از ادبیات نیست، طبیعتا اسم کار هم ادبیات پایداری است که در تقسیم بندیها و رده بندی کتابخانهای نیز خاطرات ذیل ادبیات قرار میگیرد. ولی کسی که در این عرصه کار میکند بایستی وجوه افتراق و تفاوت ادبیات داستانی با خاطرات را بداند.
این نیست که این 2 از یک جنس و خانه باشند. همخانواده هستند اما ردههایشان با هم تفاوت دارد. همانگونه که نمایشنامه با فیلمنامه فرق دارد. کسی نمیتواند نمایشنامه بنویسد و بگوید من فیلمنامه نوشتم. ما امروز خاطرهنگاریهای زیادی داریم که وقتی کارشناس آن را میخواند راستیآزمایی و صحت و سقم و تطبیق تاریخی انجام میدهد، به رمان داستان میرسد و می بیند که نویسنده داستان نوشته است.
فراوان هستند راویانی که به دلیل گذشت زمان و اُفت حافظه و دور شدن از واقعه، ترتیب زمانی را از دست دادهاند. ما به دلیل کار تخصصیمان میدانیم که شهدای شاخص در چه سالهایی به شهادت رسیدهاند ولی یک شهروند عادی و نیروی مردمی که از روستا کشاورزی خود را رها کرده و به جنگ رفته و بعد از پایان جنگ به کارش ادامه داده و امروز در سن 85 سالگی خاطراتش را بیان میکند الزامی ندارد که بداند شهید چمران چه سالی به شهادت رسیده.
طبیعتاً در خاطرات او زمستان 61 با چمران عملیات میکند و چمران وجود دارد. اینجا اگر استاد ادبیات هم مقابل او نشسته باشد و بهترین نویسنده دنیا هم با او گفتوگو بگیرد، نمیتواند تصحیح تاریخی صورت دهد و اینجاست که ما باید یک «کارشناس تاریخی» و آشنا با تاریخ دفاع مقدس داشته باشیم. راویان ما در این عرصه برای ما عزیز و ارزشمند هستند و ما آنها را تقدیر میکنیم اما اینجا که بحث خاطره است، باید به زیرساختهای پژوهشی و علمی خاطره عمل کنیم. یعنی نمیتوانیم بگوییم راوی صادق ما دروغ نمیگوید چراکه خطای ذهن و اُفت حافظه ربطی به دروغ ندارد.
با چنین روندی ادبیات چمبره سنگینی بر خاطره میزند و همه ذیل عنوان پرداخت به خاطرات به سمت بال و پر دادن به خاطرات میروند. ما بال و پر را باید مواظب باشیم چرا که بال و پر متعلق به جریان آزاد و آفرینش ادبی است که در حوزه رمان، داستان و شعر جا میگیرد.
انتهای پیام/ 121