به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس به نقل از کیهان، «محمد ایمانی» در یادداشتی با عنوان معمای چشمانداز کبود نوشت:
1- این حکمت از امیرمومنان علیهالسلام است که فرمود «إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ. هنگامی كه پاسخ، فراوان و درهم شود، (پاسخ) درست پنهان میماند». یک ویژگی فضای مجازی، کثرت تردید و تشکیک، و انبوهی پاسخهاست؛ چنانکه یافتن پاسخ صحیح برای مخاطب دشوار میشود. این، صرفا ارزیابی ما نیست بلکه موجب دغدغه در غرب شده است. مجله نیوزویک ژوئن 2017 نوشت «چگونه انبوه اطلاعات و دادهها، دموکراسی و انتخابات را به فساد میکشاند و نابود میکند؟ (با) مغزشویی».
2- قضاوت درباره موقعیتی که انقلاب اسلامی در چهلسالگی خویش ایستاده، عملا در فضایی پر ازدحام و جنجال انجام میشود. علت روشن است. در کنار قضاوتی که هر کدام ما میتوانیم داشته باشیم، قدرتهای معارض با جمهوری اسلامی میکوشند قضاوت مطلوب خود را تحمیل کنند. آنها نفس چهل سالگی یک انقلاب مستقل و معارض با تحمیل ابرقدرتها را نابودکننده سلطه خود میشمارند. به یک معنا، هدف اصلی پروژه براندازی نرم، انداختن نظام و انقلاب از چشم مردمی است که خود، ریشههای این حرکت بالنده و پیشرونده هستند. ناامید و بیاعتماد کردن مردم، حرف اصلی را در این هجوم رسانهای میزند.
3- چهلسالگی انقلاب، با امتحان پس دادن طیف تجدیدنظرطلب، مردّد و مرتجع نسبت به اصول راهبردی مقارن شده است. این طیف که از افراد سهلاندیش نسبت به دشمن تا عناصر نفوذزده و ماموریتدار را شامل میشود، نمیخواهند مسئولیت عواقب نسخهای را که پیچیده و راهی را که به عنوان در باغ سبز نشان دادهاند، بپذیرند. بنابراین با بیصداقتی، ناکارکردی و بدعملی خود را پای انقلاب مینویسند. این، نقطه غبار آلود کردن فضا برای سلب امکان قضاوت درست از مردم است.
4- این طیف چون تحت فشار شدید افکار عمومی درباره وعدههای وارونه خویش هستند، وعدهها را انکار میکنند و به شبههافکنی یا ساختارشکنی، و دامن زدن به التهاب متوسل میشوند. اینجاست که وسط نقشه دشمن نقشآفرینی میکنند. بلکه تبدیل به نقطه پرگار عملیات دشمن و تکیهگاه اهرم فشار او میشوند. آنها هرچه جلوتر میروند، برای مردم ملالانگیزتر میشوند و لاجرم، دُز رادیکالیسم را بالاتر میبرند. رسانههایی که سازوکار داغ کردن موضوعات دست آنهاست، این پیادهنظام قافیهباخته را چنان شرطیسازی میکنند که از نقطهای به بعد، تبدیل به مهرهای منفعل و آلت دست میشوند.
5- افراطیون، زمانی ساز خروج از حاکمیت مینواختند اما در چند انتخابات اخیر، به تناسب، تبدیل به شریک یا پادوی احزاب اشرافی شدند. آنها در انتخابات 92 و 94 و 96 گفتند ما تضمین فلان نامزدها و فهرستها هستیم اما حالا میگویند ما نامزد نداشتهایم و مسئولیت عمل آنها در دولت و مجلس با ما نیست! یکی از همینها درباره چند استعفا در دولت نوشت «علت اصلی استعفاهای اخیر، فقدان چشمانداز نسبت به آینده است. نه فقط دولت، بلکه کل اجزای حکومت، چشمانداز روشنی برای آینده ندارد». گویا مولوی، در جواب امثال همین ورشکستگان به تقصیر سرود؛ «پیش چشمت داشتی شیشه کبود- زان سبب عالم کبودت مینمود/ گر نه کوری، این کبودی دان ز خویش- خویش را بد گو، مگو کس را تو بیش». و به تعبیر شیخ بهایی؛ «حال متکلّم از کلامش پیداست- از کوزه همان برون تراود که در اوست». ناامیدی، تراوش جانهای تهیمایهای است که به غرب امید بستند و نه محصول رویکرد انقلاب اسلامی.
6- همین عضو حزب منحله مشارکت، اواخر خرداد 95 در نشریه کارگزارانی صدا نوشت «باید قبول کرد بخشی از اصلاحطلبان در عمل، توجه گذشته خود به طبقات ضعیف را فراموش کردند یا کنار گذاشتند. زندگی شخصی آنان به طور ملموسی با گذشته فاصله گرفته بود و بسیاری از مدیران آن در مقایسه با گذشته زندگی متفاوتی را تجربه میکردند. به یکی از دوستان گفتم اگر آدرس محل سکونت کسانی که در جریان رویدادهای پس از خرداد 88 به زندان رفتهاند را بنویسی، معلوم میشود بخش قابل توجهی از آنان در مناطق شمالی شهر هستند. شاید بتوان درباره محل سکونت قدری اغماض کرد، ولی زندگی آنان نیز چون گذشته نیست. بنابراین گزاره بیتوجهی اصلاحطلبان به مسائل و مطالبات این قشر را میپذیرم». پادوهای سیاسی و رسانهای، باید قبل از هر چیز پاسخگو باشند که چرا آلت دست اشرافیت مرتجع شدند و حالا بنبست خود را پای نظام مینویسند؟!
7- بحث درباره علل امید و ناامیدی را همین جا فعلا نگه دارید. بر اساس آمارهای اقتصادی، ضریب جینی که نشانگر میزان فاصله طبقاتی است، از سال 82 تا 85 رشد داشته اما از این سال تا سال 92 مداوماً کاهش یافته است. این کاهش شکاف طبقاتی -با وجود برخی کجرفتاریهای حلقه انحرافی- حاصل بسیج عمومی همه دلبستگان به انقلاب اسلامی و فرهنگ خدمتگزاری به مردم بوده است. متاسفانه این ضریب از سال 92 تا 96 رو به افزایش گذاشت و سال گذشته به 0/3981 رسید؛ این عقبگرد، در دوره مدیرانی پدید آمد که شعار بینیاز کردن مردم از پول ناچیز یارانه به واسطه بستن با کدخدای آمریکایی را میدادند.
8- حجم نقدینگی در همین دوره پنجساله از 470 هزار میلیارد به بیش از 1700 هزار میلیارد تومان رسید. دولت فقط در 9 ماه گذشته، بالغ بر 300 هزار میلیارد تومان رانت در بازارهای ارز و سکه و طلا و خودرو و... ایجاد کرد که عمده آن توسط یک اقلیت دو سه درصدی بلعیده شد. وقتی دولت برای واگذاری مجموعه شستا و برخی کارخانهها و شرکتهای مشابه در سال آتی خیز برمیدارد، مجددا چه کسانی برای خرید به صف میشوند و با کدام سرمایه؛ جز همین رانتخواران بهرهمند از سیاستهای دولت؟ در مقابل، دود این اقدام به چشم چه کسانی میرود؟ جز کارگران و خانوادههای آنان؟ درباره واگذاری فلان کارخانه الکتریکی در رشت گفته شد که کارخانه 50 تا 90 میلیارد تومان میارزید اما به قیمت دو میلیارد تومان - آن هم در 13 قسط!- به همسر چهار تن از مدیران دولت اصلاحات واگذار شد؛ سپس 570 کارگر از کار بیکار شدند و خریداران، زمینهای کارخانه را بالا کشیدند. پادوهای رسانهای احزاب اشرافی، در چنین مواقعی سر به زیر برف میکنند چون ریزهخوار رانتخوارانند؛ اما مدتی بعد، برای کارگران اشک تمساح میریزند!
9- ناامیدی و امید از کجا میآید؟ رهبر انقلاب دقیقا چهار سال قبل در تاریخ 17 دی 93 (شش ماه قبل از اعلام توافق برجام و جشنهای کذایی پس از آن) در دیدار مردم قم فرمودند «فکر اساسى این است که کارى کنید کشور از اَخم دشمن ضربه نبیند، از تحریم دشمن لطمه نخورد؛ و الّا اگر چنانچه چشم ما به دست دشمن باشد که «آقا، اگر این کار را نکردى تحریم باقى میماند» [فایدهاى ندارد]؛ کما اینکه آمریکایىها با کمال وقاحت دارند میگویند. این نشاندهنده این است که به این دشمن نمیشود اعتماد کرد. من با مذاکره کردن مخالف نیستم؛ مذاکره کنند؛ تا هر وقت میخواهند مذاکره کنند! من معتقدم باید دل را به نقطههاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطههاى خیالى».
10- مقتدای حکیم انقلاب همچنین 12 آبان ۱۳۹۵ در دیدار دانشجویان خاطرنشان کردند «چرا این غلط را در ذهنها میگذارند که اگر با آمریکا مشکلاتمان را حل کردیم و سازش کردیم، مشکلات کشور حل خواهد شد؟ نه آقاجان! سازش با آمریکا مشکلات کشور را حل نمیکند، بلکه افزایش خواهد داد؛ مشکلات ما را خودمان باید حل کنیم؛ مشکلات ما را شما جوانها باید حل کنید. علاج مشکلات کشور در گرو جوشیدن اراده و استقامت از درون ملّت است؛ اگر به خدا توکّل داشته باشیم و به خودمان اعتماد کنیم، روحیّههایمان قوی خواهد بود. آنچه من روی آن تکیه میکنم روحیّه انقلابیگری است. معنای روحیّه انقلابی چیست؟ انسان انقلابی، شجاعت دارد، اهل اقدام و عمل است، ابتکار میورزد، بنبستشکنی و گرهگشایی میکند؛ از چیزی نمیترسد، به آینده امیدوار است، به امید خدا به سمت آینده روشن حرکت میکند؛ انقلابیگری یعنی این».
11- ادامه بیانات ایشان در آن دیدار، آسیبشناسی علت ناامیدی برخی سیاسیون است. بعضیها عکس این عمل میکنند و حرف میزنند، عکس این مدیریّت میکنند؛ جوان را به آینده، به انقلاب بیاعتماد میکنند، جوان را از نفَس گرم امام دور میکنند؛ خب این خراب میشود دیگر؛ آنوقت از زمانه هم مینالند! زمانه را چه کسی میسازد؟ به قول صائب: جُرم زمانهساز فزون از زمانه است؛ زمانه را چه کسی میسازد؟ زمانه را من و شما میسازیم؛ ما زمانهسازیم.
اگر زمانه بد باشد، به من و شما باید نگاه کرد؛ ما هستیم که زمانه را میسازیم. وقتی گامهایمان را محکم برنداشتیم، وقتی توصیه امام را ندیده گرفتیم... وقتی مردم را از اینها دور میکنیم، جوانها را از اینها دور میکنیم، جوان را به لاابالیگری سوق میدهیم، جوانی را که تمایل به عفّت دارد، به سمت بیمبالاتی سوق میدهیم، خب معلوم میشود نتیجه بد خواهد شد، زمانه خراب خواهد شد. البتّه خوشبختانه تا امروز نتوانستهاند و نخواهند هم توانست؛ جوان ما خیلی خوب است. [اگر] به اسم آزادی، لاابالیگری را تزریق کنیم، به اسم عقل و نگاه عقلائی، سازش و تسلیم در مقابل دشمن را القا کنیم، خب زمانه خراب میشود دیگر.
12- دشمن به وضوح از روند تحولات منطقه در سال 2018 ترسیده و بنابراین به هر دستاویزی چنگ میزند؛ ولو برخی ورشکستگان به تقصیر در داخل. از نگاه دشمن، افرادی که ورشکستگی به بار آورده و آماده هر نوع نزول گرفتن سیاسی باشند، بیشتر به کار میآیند؛ چرا که منفعلتر و مطیعترند. وقتی از فتنه سخن میگوییم، پای حقارت نفس و خیانت فتنهگران در میان است و نه اقتدار و ابهت دشمن. ما سر سوزنی از آمریکا نمیهراسیم و به وعده صادق امام خمینی یقین داریم که فرمود «ما آمریکا را زیر پا میگذاریم». ما ژانویه 2019 را برای آمریکا و اسرائیل و عربستان، تبدیل به عزا کردیم. اقتدار جبهه مقاومت، دو وزیر دفاع آمریکا و اسرائیل (جیمز متیس و آویگدور لیبرمن) و وزیر خارجه سعودی (الجبیر سعودی) را ساقط کرد.
اگر هم درباره فتنهانگیزان هشدار میدهیم، درباره کسانی است که حضرت امام درباره آنها فرمود «منافقین از کفار بدترند». حق مردم ماست که بدانند چرا شبکه دولتی انگلیس (بیسیم کودتای 28 مرداد 32) امثال فلان نماینده آلت دست را «اصلاحطلب جدید» میخواند؟ شبکه کودتای حامی دیکتاتوری را به اصلاحطلبی چه کار؟! یقینا اینجا به خاطر دنیاطلبی، گروگانگیری اتفاق افتاده است. امیر مومنان(ع) فرمود «أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْکُ الْمُنَى. وَ کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِیرٍ. والاترین بینیازی، ترک آرزوهاست. و بسا عقلِ اسیر که تحت فرمانروایی هوا و هوس است». (کلمه قصار 211 نهجالبلاغه)
انتهای پیام/ 341