محمدرضا بایرامی:

کلیشه‌های رایج داستان‌های انقلابی را در «فصل پنجم سکوت» شکستم/ نویسنده باید جدی گرفته شود

نویسنده «فصل پنجم سکوت» گفت: در این کتاب کلیشه‌های رایج در داستان‌های انقلابی مثل پخش کردن اعلامیه، حضور در تظاهرات و بیان یکسری شعارهای تکراری را شکستم.
کد خبر: ۳۲۷۸۷۷
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۷ - ۱۷:۰۱ - 15January 2019

کلیشه‌های رایج داستان‌های انقلابی را در «فصل پنجم سکوت» شکستم/ نویسنده باید جدی گرفته شودبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع پرس به نقل از میزان، محمدرضا بایرامی از نویسندگان پرکار در عرصه ادبیات دفاع مقدس و انقلاب اسلامی است. وی در گفت‌وگویی درباره کتاب «فصل پنجم سکوت» که به داستان نوجوانی که ناخواسته درگیر اتقاق‌های مهم سیاسی شده اشاره دارد، توضیحاتی ارائه کرده است.

داستان «فصل پنجم سکوت» از چه قرار است؟

محور اصلی داستان، نوجوانی است که در جریان مبازرات انقلابی یک خانواده قرار می‌گیرد، ناخواسته به آنها آسیب می‌زند و بعد در صدد جبران آن بر می‌آید و وارد مبارزه می‌شود.

ماجراهای داستان «فصل پنجم سکوت» در چه فضایی می‌گذرد؟

محله‌ای چسبیده به نازی‌آباد در سال 1357 است. این مکان محله‌ای است که شاپور غلامرضا پهلوی این محله را می‌ساخت و یکسری از خانه‌ها را تحویل داده بودند و با وقوع انقلاب شکل جزیره ماند پیدا کرد و با اینکه این محله از محله‌هایی مثل نهم آبان و نازی آباد زیاد نبود، از آب، از برق و راه برخوردار نبود.

اتفاقی که در این داستان روی می‌دهد در این محله است. محله‌ای که با فاصله‌ای از مرکز حوادث و اتفاقات سال 57 قرار دارد.

این داستان چقدر مستند است؟

محله و نسبتش با حوادث انقلاب یعنی اینکه دور بودن محله باعث می‌شد خبرها دسته اول نباشد و با فاصله برسد، کاملا مستند است وگرنه کل داستان تخیلی است. البته یکسری از شخصیت‌های داستان مابه ازای بیرونی داشتند.

چقدر زمان صرف نگارش این کتاب کردید؟

این محله محله‌ای است که من در آن زندگی کردم و به آن فکر کرده‌ام. به طور طبیعی نوشتن این کتاب چند فصل بیشتر طول نکشید چراکه آدم‌ها کسانی بودند که من می‌شناختنم، همچنین با محله، نسبت‌ها وضعیت قطار، وضعیت زندگی مردم به واسطه زندگی در این محله آشنایی داشتم.

در پرداختن به حال و هوای این محله چقدر به جزئیات توجه کردید؟

در این کتاب به خیلی از مسائل مثل نحوه گذران زندگی مردم اشاره شده است. در این کتاب همچنین برای پرداختن به موقعیت و اتفاقات پازل‌واری که در محله‌ای که نه برق و نه آب دارد و نه حتی اخبار درست مخابره می‌شود، از تجریبات زیستی‌ام بهره گرفته‌ام.

در این کتاب نوع پرداخت متفاوت به داستانی انقلابی بسیار متفاوت با بسیاری از آثار است. مهم‌ترین ویژگی که از این حیث «فصل پنجم سکوت» دارد چیست؟

آفتی به جان داستان انقلاب افتاد که آن هم محدود کردن قصه‌‌های انقلابی به اعلامیه و اینکه افراد به تظاهرات می‌روند و چند نفر چند شعار دلخواه می‌دهند بود که بعد از مدتی به کلیشه تبدیل شد. اصل کار من شکستن این کلیشه است و من از زاویه دیگری وارد مسائل انقلاب شدم که تاکنون یا کسی توانش را نداشته یا دلش نمی‌خواسته که ورود پیدا کند. مهم‌ترین کاری که در این کتاب کرده‌ام شکستن کلیشه‌های مرسوم، به شدت تکراری و آزاردهنده مخاطب است.

این کتاب چه موفقیت‌هایی تاکنون کسب کرده است؟

«فصل پنجم سکوت» کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتاب سال جشنواره شهید غنی‌پور، برنده داستان انقلاب بوده و تاکنون 7 بار تجدید چاپ شده است.

مهم‌ترین عاملی که باعث دیده شدن این کتاب و کسب چنین موفقیت‌هایی شد، چه بود؟

من وارد محتوای تکراری کسالت‌آوری که دامن داستان انقلاب را گرفته، نشدم و از این منظر این کتاب اثری جدید است.

نوع روایت، روایت خاصی است و آدمی است که چهار روایت غیردرست دارد، یک روایت طولانی موثق. آن روایت درست را اصلا ارائه نمی‌دهد و آن روایت‌های نادرست و فلط را ارائه می‌دهد تا بازجویان خود را فریب دهد ساختار جدید این کتاب است.

برای اجتناب از خلق داستان‌های کلیشه‌ای و تکراری نویسنده باید چه زاویه نگاهی داشته باشد؟

نویسنده باید جدی گرفته شود چراکه اگر به چنین فردی توجه نشود و به او پر و بالی داده نشود طبیعی است که جای داستان‌های جدی را ابتذال در داستان، فیلم و... می‌گیرد. در چنین شرایطی عرصه بر نویسنده جدی تنگ می‌شود و در مقابل برای نویسنده‌‌ای که کار به شدت سطحی ارائه می‌کند یا فیلمسازی که فیلم زرد می‌سازد، باز می‌کند.

آیا شما هم در نگارش «فصل پنجم سکوت» با محدودیت مواجه شدید؟

وقتی برای نوجوان داستان می‌نویسم یکسری محدودیت‌ها را رعایت می‌کنم. ولی یکبار ناشر تماسی گرفت و گفت که باید یکسری عبارت‌های رکیک از داستان حذف شود. از وی پرسیدم مثل چی؟ و وی گفت تخمه سگ. من به فکر فرو رفتم که چنین فحشی رکیک محسوب می‌شود و گفتنش بدآموزی دارد. این موضوع برای من جای تامل داشت.

مهم‌ترین عاملی که باعث برقراری ارتباط میان نوجوان و این کتاب شده چه بوده؟

شاید لحنی که مرتضی معروف به مرتضی گاری دارد برای بچه‌ها بسیار ملموس بوده است.

انتهای پیام/ 151

نظر شما
پربیننده ها