به گزارش گروه بین الملل دفاع پرس به نقل از پایگاه خبری العهد، سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی خود در سومین شب ماه محرم به بررسی پدیده تکفیریها و خطرات و عوامل ایجاد آنها و راهکارهای مقابله با آن پرداخت. وی در این سخنرانی تأکید کرد که موضوع مهم در شکلگیری پدیده تکفیری به اصل فرهنگی برمیگردد که این پدیده از آن تغذیه میکند و انگیزههای لازم را برای اقداماتش به دست میآورد. این ریشه همان تفکر وهابی است.
دبیرکل حزبالله عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را جزو عوامل ثانوی برشمرد و راهکار فرهنگی برای مقابله با این رویکرد که کاهش قدرت گروههای تروریستی برای جذب عناصر مردمی و مبارزان جدید را به دنبال دارد، در اولویت قرار داد. وی تأکید کرد که این راهکار در آینده میتواند امکانات لازم برای بررسی امنیتی و نظامی ریشهکن کردن تروریستها را فراهم کند.
بهعبارت دیگر سید حسن نصرالله معتقد است که درگیری کنونی با تروریستها مبتنی بر جنگ افکار و رقابت برای جذب عقلها و قلبها است. در این جنگ باید دیدگاههای افراط گرایان کنار زده شده و اهداف آن برای همه روشن شود. تا زمانی که دیدگاه تکفیری وجود داشته باشد و عناصری برای انتشار و تدریس این رویکرد هزینه میکنند، شکست دادن این گروهها مشکل است، چرا که هر اندازه که از این گروهها کشته میشوند، آنها تلاش خود برای جذب عناصر بیشتر را تشدید می کنند.
همچنین راهحل نظامی نیز بدون بررسی رویکرد تکفیری و انزوای آن به تقویت همبستگی اجتماعی در داخل و محیط اطراف این گروهها منجر میشود. البته در بررسی انگیزههای اعتقادی گروههای تکفیری باید به دو موضوع اساسی تأکید داشت:
اول: باید اذعان کرد که انگیزههای داخلی در میان عناصر گروههای تروریستی متفاوت است. به عبارت دیگر این افراد به دنبال پیروزی هستند. آنها در وهله اول به دنبال تشکیل خلافت یعنی ترسیم پروژه مقدس فکری خود هستند که هسته اساسی هویت آنها را شکل میدهد. درست است که تعداد زیادی از این عناصر دچار حالت معنوی فریبندهای شدهاند که شهادت را آرمان اول خود میدانند، اما این رویکرد کلی این گروه های تروریستی نیست. یعنی داعش در ابتدا به دنبال اعتلای پرچمی است که بر اساس برداشت های این گروه از اسلام شکل گرفته است.
دوم: باید بین هسته اصلی این گروهها و اعضای جدید آن تفاوت قایل شد. داعش به علت خسارتهایی که در طول چند سال درگیری دریافت کرده یا توسعه ناگهانی خود در فضای جغرافیایی با حرکتی فرسایشی در میان عناصر خود مواجه شده است. این فرسایش به احتمال فراوان شامل عناصر نخبه این گروه است که عملیات ویژه را بر عهده دارند. هسته اولیه داعش قطعاً سطح بالایی از رویکردهای ایدئولوژیک تکفیری- تروریستی دارند، اما اعضای جدید هنوز تا حد لازم با این فرهنگ آشنا نشدهاند، چرا که او در این مرحله اولویت اول با اقدامات نظامی است. به همین علت مثلاً در سوریه مشاهده میکنید که بیشتر عملیات انتحاری از سوی سوریها انجام نمیشود بلکه از سوی عناصر خارجی صورت میگیرد که از زمان تجربه عملیاتی در عراق در دوره الزرقاوی به این گروه پیوسته بودند.
مشکل در اینجاست که حزبالله لبنان و هم پیمانان آن نمیتوانند به اندازه کافی در انزوای دیدگاههایی تکفیری نقش آفرینی کنند. به همین علت است که سید حسن نصرالله از اولویت و مسئولیت دولت عربستان سعودی صحبت میکند. در اینجا مشکل دیگری پدید میآید و آن اینکه عربستان سعودی تا زمانی که این گروهها اقدامات تروریستی و تکفیری را در مناطق دوردست از آن انجام میدهند، مشکلی در وجود این گروهها ندارد و حتی به انواع مختلف از آنها بهرهبرداری نیز میکند. درست است که توسعه داعش به این شکل گسترده نگرانیهایی را در محافل سعودی ایجاد کرده، اما آنها تنها به دفع این خطر از مرزهای خود توجه دارند و علاقهای به تغییر خاستگاههای فکری این گروه ندارند. همچنین تلاش دولت عربستان برای بازبینی در رویکردهای وهابی حتی به صورت جزئی، این دولت را در برابر چالشهای جدی داخلی قرار میدهد.
در اینجا لازم است به نوشتههای رافائیل کوهین پژوهشگر مؤسسه رند نیز اشاره کرد. وی مخالف نظریه رایج کنونی است که اعتقاد دارد شکست گروههای تروریستی یا شورشی باید با تکیه بر راهبردی برای "جذب عقلها و قلبها" در داخل همان جامعه بحرانی صورت گیرد و به این ترتیب آنها منابع انسانی و اطلاعاتی همراه با خود را از دست بدهند.
بنا به اعتقاد کوهین این نظریه چالشهای عمدهای دارد که عبارتند از:
اول: امکان قانع کردن ساکنان منطقه بحرانی در لحظه مبارزات به دوری کردن از اقدامات تروریستی یا شورشی مشکل است، چرا که هیجان و احساسات اوج گرفته ناشی از درگیری ها یا وحشت از قدرت گروههای تروریستی -شورشی از عواملی است که حتی مشوق های اقتصادی را نیز کاملاً بی فایده میکند.
دوم: کوهین تأکید میکند که قدرت گروههای تروریستی به گونه ای است که نیاز به تأیید بخش خاصی از ساکنان منطقه دارد، این را از تجربه داعش میتوان فهمید. در واقع این مبارزه با داعش در کوتاهمدت به تأیید گسترده مردمی نیاز ندارد ، اما در مرحله بعد از درگیری ها، یعنی در مرحله بازسازی دولت این نیاز احساس میشود . تایید افکار عمومی تأثیر محدودی بر نتایج درگیریهای نظامی دارد. بنابراین، این تأیید علت پیروزی بر گروههای تروریستی و شورشی نیست، بلکه نتیجهای مترتب بر این پیروزی است. چرا که در این مرحله ساکنان احساس میکنند که جنگ به پایان رسیده و با آغاز مرحله بازسازی، حمایت از آنها ممکن شده است.
بنابر آنچه گذشت، در کوتاه مدت موضوع راهکار امنیتی و نظامی در حد رفع خطر داعش از مناطق مشخص مطرح است و موضوع ریشهکن کردن داعش و دیگر گروههای تروریستی به تکمیل شرایط سیاسی و استراتژیک برای ایجاد اجماع منطقهای و بینالمللی نیاز دارد.
انتهای پیام/ک.ف