به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس به نقل از دنیای اقتصاد، در دورانی که دونالد ترامپ سیاستهای اقتصادی ملیگرایانه، حمایتگرایانه و پوپولیستی خود را یکی پس از دیگری اجرا میکند (حتی به دلیل تامین نشدن بودجه ساخت دیوار مرزی مکزیک، تعطیلی بلندمدت دولت فدرال را به جان میخرد).
محافظهکاری و پوپولیسم، در سراسر جهان پیشروی خود را آغاز کردهاند و از همین رو، پیشبینی آینده اقتصاد و سیاست جهان دشوارخواهد بود.
جنگ تجاری، جنگ فناوری و جنگ ارزی به همراه میراث نوسانات شدید پایان سال ۲۰۱۸ که والاستریت را به قلمرو قرمز کشاند و بازارهای دیگر را نیز به شدت تحت تاثیر سوء قرار داده بود، مسیر آتی اقتصاد آمریکا را روشن میکنند.
رسانههای معتبر بینالمللی از جمله «فایننشالتایمز»، «والاستریت ژورنال»، «اکونومیست» و موسسه «فیچ» لیست مهمترین ریسکها، چالشها و رویدادهای اقتصادی و سیاسی سال ۲۰۱۹ را منتشر کردهاند. «دنیای اقتصاد» چند مورد از پرتکرارترین سوالهای پیشرو و پاسخ احتمالی آنها در سال جدید میلادی را بررسی کرده است.
برگزیت متوقف خواهد شد؟
هرچند احتمال توافق برگزیت ملایم بیشتر است، اما گزینه «بدون برگزیت» همچنان روی میز است. برگزیت نابسامان با اثرگذاری بر سرمایهگذاری و صادرات، پیامدهای گستردهای بر اقتصادهای انگلیس و آلمان خواهد داشت.
این در شرایطی است که براساس پیشبینیهای «فیچ»، رشد اقتصادی ناحیه یورو از ۴/ ۲ درصد سال ۲۰۱۷ به ۲درصد در ۲۰۱۸ و ۷/ ۱درصد در ۲۰۱۹ کاهش خواهد یافت. برگزیت در نهایت رخ خواهد داد و با جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا، تنشها در این منطقه شدت خواهد گرفت. کمیسیون جدید در اتحادیه اروپا تشکیل خواهد شد، انتخابات پارلمان برگزار و همچنین رئیس جدید بانک مرکزی اروپا انتخاب میشود.
عدم اطمینانهای سیاسی مانند برگزیت، چالشهای دولت امانوئل مکرون، تمام شدن دوران آنگلا مرکل، همگی به کاهش تمایلات کسبوکارها کمک کرده است. مولفههای اقتصادی هم مانند تنشهای تجاری باعث کاهش رشد اقتصادی در این منطقه شده است.
آیا رهبر حزب کارگر بر کرسی ترزا می تکیه خواهد زد؟
از رهبر حزب کارگر، جرمی کوربین گرفته تا استیسی کانینگهام، رئیس بورس نیویورک و مدیرعامل شرکت چینی تنسنت، احیای لیبرالیسم در قرن بیست و یکم را مورد بررسی قرار دادهاند.
رهبر حزب کارگر انگلستان، «جرمی کوربین» ظرف سال اخیر توانست وجهه عمومی خود را بهبود بخشد؛ اما پایگاه مردمی حزب کارگر تغییر محسوسی را تجربه نکرد. بریتانیا ممکن است با یک انتخابات عمومی در سال ۲۰۱۹ میلادی روبهرو باشد.
احتمال پیروزی کوربین در این انتخابات دور از انتظار است. نظرسنجیها درباره محبوبیت و مقبولیت چهرههای مهم احزاب سیاسی همچنان کوربین را پشت سر «ترزا می» و برخی دیگر از چهرههای همحزبی خود نشان میدهد. در صورتی که ترزامیچالش برگزیت را با مصائب و عواقب منفی زیادی پشت سر بگذارد، احتمال پیروزی حزب کارگر و جرمی کوربین در انتخابات بعدی انگلستان افزایش خواهد یافت.
پوپولیستهای اروپا تا چه حد پیشروی میکنند؟
از آن مهمتر، با توجه به احتمال تشدید سیاستهای پوپولیستی و مواضع ضداتحادیه اروپای دولت این کشور، اقتصاد ایتالیا بیشتر با خطر رکود مواجه خواهد بود.
از طرفی این وضعیت تشدید تنشها میان روم-بروکسل را در پی دارد؛ امری که چشمانداز اقتصاد این کشور را وخیمتر خواهد کرد. از آنجا که دستان دولت در اتخاذ سیاستهای مالی تشویقی بسته است، بازدهی اوراق دولتی با ریسکهای افزایشی و رشد اصلاحات با ریسکهای منفی مواجه است.
تشدید ریسکهای سیاسی: یکی از موضوعات برجسته ماههای اخیر، ریسکهای سیاسی بالقوهای بوده است که در فصلهای آتی احتمالا تشدید میشوند و در ابعاد مختلف ظهور خواهند کرد. ترکیبی از رشد آهسته، بیکاری بالا و افزایش فشارهای تورمی منجر به اعتراضات اجتماعی در فرانسه شده است.
به اعتقاد «فیچ»، چنین ناآرامیهایی در سایر کشورهای اروپایی که با چشمانداز اقتصادی ضعیف مواجه هستند (همچون ایتالیا) بعید نیست. یکی دیگر از روندهای کلیدی ۲۰۱۹، محبوبیت جریانهای ضدتشکیلاتی (که با اصول سنتی در سیاست، اقتصاد و اجتماع مخالفند) و در برخی موارد مواضع پوپولیستی در سیاست ملی است؛ روندی که درماههای اخیر در کشورهایی نظیر برزیل، آلمان، ایتالیا، مکزیک و اسپانیا مشاهده شده است.
۲۰۱۹ سال انتخاباتی شلوغی است، بهخصوص در اقتصادهای نوظهور. خروجی این انتخابات احتمالا ظهور بیشتر پوپولیسم خواهد بود. همزمان، روابط آمریکا و چین که تاکنون در بنبست اختلافات تجاری و نظامی گیر کرده، احتمالا وخیمتر خواهد شد. دستگیری مدیر مالی شرکت هوآوی در کانادا میتواند این روند را تسریع کند.
جنگ تجاری یا آتشبس ۲۰۱۹؟
جنگ تجاری میان ایالات متحده آمریکا و چین آغاز شده و غولهای تکنولوژی به واسطه قوانین و سیاستگذاریهایی که از سوی رگولاتورها در انتظار آنهاست، در معرض تهدید قرار دارند.
تمام این مسائل پیشبینیها در مورد جهان در سال ۲۰۱۹ را دشوار اما در عین حال جذاب و هیجانانگیز کرده است. وضعیت اقتصادی جهان در حال تغییر است. تا اواسط سال ۲۰۱۹ آمریکا رکورد طولانیترین شکوفایی بیوقفه خود را در تاریخ میشکند. با این حال، پیشبینی میشود تا پایان سال این کشور با رکود اقتصادی مواجه خواهد شد.
نرخ رشد اقتصادی چین آهسته میشود. این در حالی است که رشد اقتصادی هند سرعت قابل توجهی خواهد یافت. تنشها در سوریه افزایش مییابد و اقتصاد ونزوئلا و ایران آب میرود. در اروپا هم ایتالیا با بحران مالی مواجه میشود. با این حال مدیران شرکتهای بزرگ در جهان همچنان سودهای کلان به جیب میزنند و بهنظر میرسد دوران خوب برای شرکتهای بزرگ در آمریکا تمامنشدنی است.
بحران مالی در سال ۲۰۱۹ رخ میدهد؟
ظرف یک سال آینده بحران مالی در ابعاد رکود دهه قبل دور از ذهن خواهد بود؛ اما اگر تعریف بحران مالی بهعنوان نیاز به اصلاحات گسترده، رگولاتوری متناسب با وضعیت مالی کنونی و تکمیل ریکاوری اقتصاد پس از بحران گذشته باشد، سال ۲۰۱۹ میلادی به این اقدامات نیاز مبرم دارد.
تحتتاثیر سیاستهای تهاجمی فدرال رزرو (بانک مرکزی) آمریکا، افزایش چشمگیر بازدهی اوراق قرضه یا روند نزولی بازارهای سهام که میتوانند اقتصاد آمریکا و بهدنبال آن اقتصاد جهان را وارد رکود سازند، انتظار میرود نوسان بازارهای مالی در ۲۰۱۹ تشدید شود. گرچه کاهش ۹ درصدی بازارهای سهام از اکتبر ۲۰۱۸ سرمشقی برای اصلاح بازارهای افزایشی است، اما با توجه به نوسانات اندک سال ۲۰۱۷ این اتفاق بسیار دردناک بود.
یکی دیگر از بخشهای مهم، اوراق قرضه پربازده آمریکاست. با سقوط قیمت نفت از ماه اکتبر و با توجه به سهم ۱۵ درصدی شرکتهای نفتی از این داراییها، پیشبینی میشود اوراق قرضه پربازده آمریکا با چالش مواجه شوند.
بر این اساس، ترکیبی از «اصلاحات گسترده در بازارها» و «افزایش نوسان داراییها» از آنجا که اطمینان سرمایهگذاران را تضعیف، توازن مالی خانوار را مختل و با افزایش هزینه سرمایه، حاشیه سود را کاهش میدهد، میتواند اقتصاد آمریکا را به رکود بکشاند. تورم شوکهکننده طرف عرضه: کاهش شدید قیمتهای نفت از اکتبر به این معنی است که احتمالا در ماههای آتی فشار تورمی قیمتهای کالا را نخواهیم داشت، آن هم در زمانی که انتظارات تورمی جهان لنگر انداخته است.
هر چند ریسکهای رو به رشد در جاهایی دیگر وجود دارد. از آنجا که چند کشور همچون آمریکا، آلمان و چین فراتر از ظرفیت خود عمل میکنند، فشارهای تورمی احتمالا سرعت خواهد گرفت؛ بهخصوص اینکه اشتغال بالا منجر به رشد قدرتمند دستمزدها خواهد شد. همزمان تعرفههای ترامپ علیه کالاهای چینی، افزایش ۱۰ تا ۲۵ درصدی قیمت کالاهای واسطهای و مصرفکنندگان را در آمریکا به همراه خواهد داشت.
وضعیت تورم به کدام سو گرایش دارد؟
کاهش شدید قیمت نفت از اکتبر به این معنی است که احتمالا در ماههای آتی فشار تورمی قیمتهای کالا را نخواهیم داشت، آن هم در زمانی که انتظارات تورمی جهان لنگر انداخته است.
هر چند ریسکهای رو به رشد در جاهایی دیگر وجود دارد. از آنجا که چند کشور همچون آمریکا، آلمان و چین فراتر از ظرفیت خود عمل میکنند، فشارهای تورمی احتمالا سرعت خواهد گرفت، بهخصوص اینکه اشتغال بالا منجر به رشد قدرتمند دستمزدها خواهد شد. همزمان تعرفههای ترامپ علیه واردات چینی، افزایش ۱۰ تا ۲۵ درصدی قیمت کالاهای واسطهای و مصرفکنندگان را در آمریکا به همراه خواهد داشت.
انتهای پیام/ 341