به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس به نقل از روزنامه جوان، سیدرحیم لاری در یادداشتی نوشت: دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، نخستین کسی بود که در این مسیر پیشقدم شد و با به رسمیت شناختن خوان گوایدو به عنوان رئیسجمهور موقت این کشور در عمل هم به گوایدو و هوادارانش جرئت داد تا حرکت خود را علیه دولت نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، شدت دهند و هم اینکه جبههای را باز کرد تا شرکای غربی امریکا به نوعی در این کودتای سیاسی علیه دولت قانونی ونزوئلا شرکت کنند.
هرچند که بریتانیا، آلمان و فرانسه در همان ساعات اولیه از شروع بحران تا اندازهای در قبال آن سکوت کرده بودند و حتی آلمان اعلام کرده بود که در این مورد با دیگر اعضای اتحادیه اروپایی رایزنی خواهد کرد، اما سماجت ترامپ آنها را هم متقاعد به همراهی با او کرده است. در مقابل، چین و روسیه موضع واحدی در حمایت از مادورو و مخالفت با کودتا علیه او اتخاذ کردهاند و این موضع آنها جبههای را مقابل امریکا و متحدانش ایجاد کرده است. این جبههبندی تقابل جدیدی را در نفتخیزترین کشور دنیا ایجاد کرده و با توجه به تشدید لحظه به لحظه اوضاع میتواند کار را به جایی بس خطرناک بکشاند.
چهره کلیدی در این جبههبندی کسی است که شاید چند روز قبل چندان شناخته شده نبود. گوایدو جوان ۳۵ سالهای است که یکی از دو مدرک فوق لیسانس خود را از دانشگاه جورج واشنگتن امریکا گرفته و فعالیت سیاسی خود را با جنبش دانشجویی شروع کرده و همراه با لئوپولدو لوپز، یکی از رهبران مخالف، در سال ۲۰۰۹ وارد حزب اراده مردم شد. هرچند که او از زمان ورودش به مجلس ملی ونزوئلا در سال ۲۰۱۰ از مخالفان فعال در مجلس بود، اما کمتر از او نامی برده میشد تا اینکه در دسامبر سال گذشته به عنوان رئیس مجلس ملی ونزوئلا انتخاب شد و در پنجم ژانویه هم مراسم سوگند خود را برگزار کرد.
انتخاب او به عنوان رئیس مجلس ملی کمی پیش از شروع دور جدید ریاست جمهوری مادورو در دهم ژانویه بود و او از همان ابتدا قول داد که اجازه نمیدهد مادورو این دور از ریاست جمهوری خود را شروع کند. به همین دلیل بود که او ابتدا در ۱۳ ژانویه به عنوان رئیس مجلس ملی اعلام ریاست جمهوری موقت ونزوئلا کرد که در آن موقع دستگیر شد و چهار شنبه گذشته هم در جمع حامیان خود دوباره مدعی این مقام شد و بحران فعلی را کلید زد. ادعای اصلی او این است که انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته غیرقانونی بوده و به عنوان رئیس مجلس ملی حق تشکیل دولت موقت را تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دارد. با وجود اینکه دادگاه عالی ونزوئلا او را از مقام ریاست این مجلس عزل کرده، اما او با سر باز زدن از حکم دادگاه، به خیابان آمده تا با کمک هوادارانش دولت مادورو را سرنگون کند.
شکی نیست که گوایدو در یک هماهنگی قبلی با امریکا حرکت اخیر خود را شروع کرده است. تنها دقایقی بعد از سخنرانی او بود که ترامپ اعلام کرد تنها او را به عنوان رئیسجمهور قانونی ونزوئلا به رسمیت میشناسد و بعد هم رهبران راستگرای آرژانتین، برزیل و کلمبیا به میدان آمدند. تأخیر یک روزه اروپاییها نشان میدهد که آنها چندان متوجه اوضاع نبودهاند و بعد از تشخیص شرایط و برنامه هماهنگ امریکا است که پشت سر ترامپ به راه افتادهاند. جبهه مقابل از همفکران چپگرای امریکای لاتین در کشورهای بولیوی، کوبا و حتی مکزیک موضع مقابل کودتا گرفتهاند و در سطح بینالملل هم روسیه و چین به همراه کشورهایی مثل ایران و ترکیه حمایت خود را از مادورو و مخالفتشان را با کودتا اعلام کردهاند.
در واقع، این جبههبندی با آگاهی از برنامه هماهنگ امریکا با گوایدو برای سرنگون کردن دولت مادورو شکل گرفته چنان که اوو مورالس، رئیسجمهور بولیوی، این موضوع را در پیام خود مطرح کرد و گفت: «چنگال امپریالیسم بار دیگر میکوشد دموکراسی و اراده ملت امریکای جنوبی را زخمی کند.» امریکا به صراحت تمام در این جریان دخالت کرده و گذشته از تشدید تحریم دولت مادورو، اعلام کرده که کانالهای مالی را در اختیار گوایدو میگذارد و انتظار میرود که برزیل و آرژانتین هم در این جریان وارد شوند. نکتهای که باقی مانده در گزینه نظامی است. به نظر میرسد که حالا همه نگاهها به نیروی نظامی ونزوئلا است که از کدام طرف حمایت خواهد کرد. ولادیمیر پادرینو لوپز، وزیر دفاع و فرمانده ارتش ونزوئلا، روز پنج شنبه به همراه دیگر فرماندهان ارتش در مقابل دوربینهای تلویزیونی حاضر شد و ضمن کودتا خواندن حرکت مخالفان به رهبری گوایدو، حمایت خود را از دولت مادورو اعلام کرد.
بنابراین، ارتش ونزوئلا تا اینجای کار وفاداری خود را از دولت قانونی ونزوئلا اعلام کرده، اما احتمال دارد در برنامهریزی امریکا با بخشهایی از ارتش ارتباط برقرار شده باشد تا بعد و با افزایش بحران به صف مخالفان بپیوندند. گذشته از این، ترامپ و دیگر دولتمردان امریکایی مدام از گزینههای مختلف در برابر دولت مادورو میگویند که میتواند حتی گزینه نظامی و دخالت مستقیم نظامی در ونزوئلا باشد مثل حمله نظامی امریکا به پاناما در زمان ریاست جمهوری بوش پدر که منجر به اشغال پاناما توسط ارتش امریکا و دستگیری مانوئل نوریگا، رئیسجمهور پاناما، شد. همچنان که کانال پاناما در آن جریان انگیزه اصلی امریکا برای چنان اقدامی بود، حالا بزرگترین منابع نفتی جهان انگیزه اصلی تمام این جریان است و به این دلیل، باید هر احتمالی را در نظر داشت.
در مقابل، باید به نحوه حمایت روسیه و چین از مادورو توجه داشت که تا چه حد این حمایت را ادامه خواهند داد و آیا مثل بحران موشکی کوبا در ۱۹۶۲، اینجا هم حاضر به یک رویارویی تمام قد با امریکا خواهند شد یا اینکه در نهایت کوتاه آمده و استراتژیکترین منطقه نفتی جهان را به امریکا واگذار خواهند کرد؟
انتهای پیام/ 112