به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس به نقل از سیاست روز، قاسم غفوری در یادداشتی نوشت: سوریه همچنان اصلیترین محور تحولات خاورمیانه است که در کنار مقوله مبارزه با تروریسم و خروج از بحرانهای داخلی، محل نزاعهای منطقهای و فرامنطقهای شده است. ارزیابی تحولات سوریه در مقطع کنونی در حالی که تروریستها به پایان راه رسیده و حامیان آنها نیز به شکست خود اذعان کردهاند بیانگر آن است که دشمنان سوریه و منطقه به دنبال اجرای سناریوهای جدیدی علیه این کشور هستند در حالی که در ظاهر ادعای تعامل و دلسوزی برای منطقه را سر میدهند. رفتارهایی که یک کلیدواژه در آنها مشاهده میشود و آن محور بودن نام ایران است.
نخست آنکه مساله بازسازی سوریه در حالی مطرح میشود که کشورهای عربی و اروپایی وعده حضور در روند بازسازی سوریه را سر دادهاند. همزمان با این ادعاها آمریکا نیز ادعای خروج نیروهایش از سوریه را مطرح کرده است، اما جالب است که همه این مدعیان یک شرط را برای این اقدامات عنوان کردهاند و آن خروج ایران از سوریه است.
دوم آنکه آمریکا مجموعهای از تحریمهای جدید را با ادعای مبارزه با تروریسم وضع کرده و در این چارچوب لشکر فاطمیون و زینبیون را در لیست تحریمها قرار داده در حالی که ارتباط آنها با ایران را دلیل این تحریمها عنوان کرده است. آمریکا همچنین اعمال تحریم علیه حزبالله و برخی جریانهای لبنانی و حشدالشعبی عراق را نیز به دلیل ارتباط آنها با ایران عنوان داشته است.
سوم آنکه رژیم صهیونیستی همچنان به حملات هوایی و موشکی به سوریه ادامه میدهد در حالی که همزمان دو اصل مورد تاکید آنها است اولا تاکید دارند که حملات آنها به سوریه برای مقابله با ایران است و تا زمانی که نیروهای ایرانی در سوریه حضور دارند این حملات ادامه خواهد یافت. ثانیا محافل رسانهای و سیاسی صهیونیستی اخبار و گزارشهای پیوستهای را مبنی بر اینکه میان تلآویو و روسیه در قبال سوریه هماهنگی وجود دارد و روسیه از تمام حملات تلآویو به سوریه روسیه هماهنگ شده است، منتشر میسازند. در همین حال آنها ادعا کردهاند که میان روسیه و ایران در سوریه بر سر منافع و آینده این کشور اختلاف و شکاف وجود دارد و در نهایت روسیه ایران را از این کشور عقب خواهد زد.
بررسی مجموع این تحولات نشان میدهد که ائتلاف عربی، غربی و صهیونیستی زنجیرهای از فضای روانی را در قبال سوریه به پا کردهاند که اساس آن را تقابل و ایجاد چالش برای جمهوری اسلامی ایران تشکیل میدهد. حال این سوال پیش میآید که هدف آنها از این رفتارها چیست و چرا چنین جنگ روانی را به پا کردهاند؟
مروری به تاریخ منطقه نشان میدهد که این نوع رفتارها سابقه دار بوده چنانکه در سال ۲۰۰۵ زنجیرهای از فضای روانی را علیه حضور سوریه در لبنان ایجاد کردند تا در نهایت سوریه به ۳۰ سال حمایت از لبنان پایان داد و نیروهای خود را خارج ساخت. ائتلاف عربی، غربی و صهیونیستی در حالی ادعای کمک به استقلال وحتی بازسازی لبنان را مطرح کردند که هنوز مدت زیادی از خروج نیروهای سوریه نگذشته بود که رژیم صهیونیستی جنگی تمام عیار را علیه لبنان به پا کرد که نتیجه آن جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ بود.
اکنون ائتلاف مذکور میداند که حضور ایران در سوریه نقشی مهم در امنیت سوریه و منطقه دارد لذا حذف ایران از این معادلات را برابر با تحقق اهدافشان برای بحرانسازی جدید در سوریه و منطقه میدانند.
ایران توانسته با بسیج مردمی نظیر حزبالله، فاطمیون، زینبیون، حشدالشعبی و... محور جدید مقاومت و برقرارکننده امنیت در منطقه ایجاد نماید که مغایر با منافع غرب و مهرهای آن است لذا با جوسازی به دنبال شکستن و مقابله با این نیروی مهم برقرارکننده امنیت در منطقه هستند تا همان سناریوی سوریه در لبنان را این بار درباره ایران در سوریه اجرا سازند.
نکته بسیار مهم جوسازیها در باب روابط ایران و روسیه است. دو کشور در معادلات سوریه و مبارزه با تروریسم نشان دادند که ظرفیت و انگیزههای مشترک بسیاری برای طرفین وجود دارد. ظرفیتی که اکنون با سبک شدن تحولات سوریه میتواند در ابعاد جدید یعنی در حوزه انرژی و نیز مقابله با غرب گسترش یابد. این مساله قطعا موردنظر ائتلاف غربی، عربی و صهیونیستی نیست لذا با عناوین مختلف به دنبال جلوگیری و حتی خدشه دار ساختن این روابط هستند.
احیای بحران اوکراین برای روسیه در ونزوئلا در کنار حمایت از گروهک تروریستی منافقین و سایر گروههای تروریستی در مرزهای ایران، اعمال تحریمهای جدید و متهمسازی ایران به دخالت در امنیت برخی کشورهای اروپایی را میتوان از ابعاد این طراحی برای درگیر ساختن ایران و روسیه در حاشیهها به جای تیکه بر اصل همگراییهای جدید است.
حلقه تکمیلی این رفتار بدبین ساختن ایران و روسیه در قبال یکدیگر در معادلات سوریه است به گونهای سعی دارند تا تعاملات طرفین را به عرصه تقابل و چالشسازی سوق دهند. رفتاری که قطعا تامین کننده منافع ایران و روسیه نخواهد بود و صرفا در چارچوب منافع تروریستها و آنانی است که در این سالها منطقه را به آشوب کشیدهاند.
براین اساس پاسخ واحد و همزمان تهران مسکو بر این نوع رفتارها و گسترش روابط از جمله تقویت همگرایی علیه رفتارهای خصومتآمیز غرب میتواند خنثیکننده این توطئهها باشد چنانکه درگذشته نیز توطئههای مشابهی علیه روابط دو کشور صورت گرفته بود که دیدار سران ایران و روسیه و توسعه توافقات سیاسی، اقتصادی و امنیتی طرفین این طراحیها را خنثی ساخت.
انتهای پیام/ 112