به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، آیین افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در حالی برگزار شد که از یک سو در سالگرد 40 سالگی پیروزی انقلاب هستیم و از سوی دیگر در ایام شهادت حضرت فاطمه (س) که مهمترین ویژگیاش دفاع از حریم ولایت بود، قرار داریم.
این 2 مهم فرصت مناسبی بود برای پاسداشت انقلابی که ریشه در قیام فاطمی و حسینی داشت. اما در عمل فجر سی و هفتم به راه دیگری رفت. راهی که به ترکستان ختم میشود و باید مورد پرسش قرار گیرد البته روشن است همچنان نه پاسخ گویی وجود دارد نه مسئولی.
هر چند در کلیپ ابتدایی و تصاویر متعددی که پخش میشد مدام از انقلاب میگفتند اما در عمل همه اینها بازار مکارهای بود برای خالی نبودن عریضه. حتی کلیپ انتهای مراسم که ظاهرا در رثای شهادت حضرت فاطمه (س) بود یادنامهای برای نقش مادران و زنانی بود که هیچ کدام یادآور مناقب حضرت فاطمه (س) نبودند. حقیقتا کدام نقش و کدام فیلم در سینمای ایران ما را به یاد این شخصیت بزرگ تاریخ بشیریت میاندازد. در این تصویر چیزی جز گرامیداشت سلبریتیهای آن چنانی نبود. اگر این جشنواره به ساحت قدس دختر گرامی پیامبر (س) تقدیم شده چرا با بیشرمی خواننده زن روی صحنه تک خوانی کرد و در سوت و کف حضار غرق شد؟
جناب «سیدعلی صالحی» وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی که باید از فرهنگ انقلابی و اسلامی ما صیانت کند نه تنها به وظیفه خویش عمل نکرد که در این مراسم سکوت کرد و راه را عملا برای تابو شکنیهای بعدی باز گذاشت.
پاسخ برگزارکنندگان افتتاحیه جشنواره فجر در مورد تک خوانی زن بسیار قابل توجه است، در این جوابیه آمده است: «در پی انتشار مطالبی در برخی از رسانه ها در خصوص ابهام تک خوانی یکی از خانم های گروه نمایش افتتاحیه جشنواره فیلم فجر، روابط عمومی جشنواره توضیح داد حاضران در سالن برنامه را با صدای همخوان ها شنیده و مشاهده کردند اما ظاهرا خروجی صدای پخش زنده تلویزیونی تنها از طریق یک میکروفون بوده و صدای هم خوان ها ضعیف شنیده شده است.»
این پاسخ سادهانگارانه است که مخاطب را احمق تصور کردهاند که باید بدانند ماجرا کاملا وارونه است. اگر اشکال فنی صدا بود چرا همان موقع بر طرف نشد در حالی که زمان زیادی برای تست صدای سالن وجود داشت. اگر خواننده زن متوجه این اشکال صدا نشد چرا اجرا را متوقف نکرد و یا جمعخوانها صدای خود را بالا نبردند و چرا از جمع به خاطر این مشکل عذرخواهی نشد؟ این ها همه بهانهای است برای سرپوش گذاشتن بر کجرویها و عادی سازی خوانندگی زن و احتمالا حرکات موزون و ماجراهای دیگر.
در ابتدای این تک خوانی نمایشی اجرا شد که یک جانباز در گوشه تنهایی خود و صحبت با دخترش تاریخ سینمای بعد از انقلاب را مرور میکند. که باز نه ارتباطی به انقلاب داشت نه مقام جانبازان، جانباز این نمایش بیشتر به یک مجنون عزلت نشین طرد شده از سینما شبیه بود. احتمالا کارگردان این نمایش کذایی اگر گذرش به آسایشگاه جانبازان افتاده باشد متوجه میشد این شامورطی که روی صحنه برد بیشتر کاریکاتوری مضحک از جانبازان بود.
از نبود آثار منطبق با مفاهیم انقلابی در جشنواره سی و هفتم که بگذریم، مراسم افتتاحیه نیز بویی از 40 سالگی انقلاب نبرده بود. در این آیین جز «عزیزالله حمیدنژاد» که «هور در آتش» او اثر مهمی در سینمای دفاع مقدس است، از هیچ چهره انقلابی دیگری تقدیر نشد. حضور حمیدنژاد در این مراسم، فقط برای این بود که کاری انجام شده باشد اگر نه فیلسمازان بسیاری بودند که میتوانستند در کنار حمیدنژاد قرار گیرند.
در کلیپ مربوط به بزرگداشت حمیدنژاد پلانهایی از اشک سرما پخش شد که حاوی بازی «گلشیفته فراهانی» بود. این مورد هم از اقدمات کاملا مغرضانهای بود تا حضار هیجانزده با تشویق این سلبریتی معلومالحال، رحمت هور در آتش و بابا عقیل را به مضحکه بگیرند. این فیلم سکناس دیگری برای انتخاب و پخش نداشت و فقط به واسطه بازنمایی تصاویر گلشیفته فراهانی تمامیت فیلم «اشک سرما» در ذهن تداعی میشد.
همچنین در 40 سالگی انقلاب زن هنرمند انقلابی دیگری در سینمای ایران یافت نمیشد تا مورد تقدیر قرار گیرد؟ نمیخواهیم «فاطمه معتمدآریا» و گرامیداشت او را زیر سوال ببریم. اما این اتفاق در 40 سالگی انقلاب با توجه به اقدامات و اظهارات او در ایام فتنه و بعد از آن اگر نگوییم هدفدار بود، قطعا ناصواب بود. همه آنچه که معتمدآریا در سخنان خود در آیین افتتاحیه گفته بود: «من دلخور نیستم که هرجا که رفتم، در طی این 40 سال، توقف برایم ایجاد کردند، این توقف باعث شده است جهش بزرگتری داشته باشم، برای اینکه بگویم زن ارزش والاتری دارد، برای اینکه بتوانیم متوقفش کنیم. در این مدت، از طرف همه اهالی سینما حمایت شدم، نه کسانی که بر مسندی بودند».
این خانم بازیگر در طول این 40 سال توقفی که به آن متعتقد است، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای «برهوت»، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای «مسافران»، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای «هنرپیشه» «1371»، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای «همسر»، جایزه چهارمین فستیوال سالانه «خانه دوست کجاست» سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، جایزه 30 سال فعالیت در سینما از جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم مونترآل برای «اینجا بدون من»، تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشن خانه سینما برای «اینجا بدون من» بردند.
همچنین پنج بار نامزد دریفت سیمرغ برای فیلمهای «اینجا بدون من»، «گیلانه»، «زندگی»، «روسری آبی» و «ریحانه» شد.
علاوه بر این حضور در پنج سریال تلویزیونی، 50 فیلم سینمایی، 14 نمایش نه تنها نشانه توقف نیست که نشان از فضای باز کاری برای معتمدآریاست. اگر منظور این خانم بازیگر از توقف، اعتراض محترمانه به اقدامات اغتشاشگرانه در فتنه 88 است باید بداند که هر اقدامی که علیه مصالح کشور است، باید متوقف شود.
اگر قرار است فاطمه معتمدآریا نماد زن ایرانی باشد. باید در تعریف زن ایرانی تجدید نظر کرد و البته این نکته را باید در نظر داشت که زن ایرانی بدون انقلابی بودن در قاموس جمهوری اسلامی هویتی ندارد. زن باید زن انقلابی ایرانی باشد. با این توضیح روشن بهتر بود در 40 سالگی سینمای ایران،زنی مورد تقدیر قرار میگرفت که قرابتی با انقلاب و انقلابیگری داشته باشد. اگر جشنواره فجر چنین رویکردی ندارد باید فکری به حال این رویداد فرهنگی کرد.
انتهای پیام/ 161