به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، دکتر بهمن نامورمطلق در اولین نشست تخصصی ادبیات دفاع مقدس که در خانه هنرمندان برگزار می شد، گفت: حوزه فرهنگ و هنر نتوانست به خوبی از دفاع مقدس و ارزشهای بیشمار آن استفاده کند و نتوانست خود را با این چشمه زلال سیراب کند. اگر در این راستا برنامه ریزی می شد و دراین حوزه با دقت بیشتری کار می شد می توانستیم الگوهای بسیار زیاد و ارزنده ای را به کشور خودمان وهمه جهان معرفی کنیم.
برای بررسی مشکل ادبیات دفاع مقدس می توان علت های زیادی را برشمرد اما باید این سوال را مطرح کرد که مشکل بنیادی هنر دفاع مقدس چیست؟ آیا درادبیات دفاع مقدس و هنردفاع مقدس گونه شناسی داریم؟ آیا ما در سینمای دفاع مقدس به یک ژانر مشخص رسیده ایم یا خیر؟
متاسفانه ما نه در سینمای دفاع مقدس نه در تئاتر دفاع مقدس و نه در هنرهای تجسمی نتوانستیم به المانهای ژانر دفاع مقدس برسیم. سوال دیگری که در این حوزه مطرح می شود این است آیا اصلا ژانر و تن دادن به قواعد آن خوب است و ما را در بیان مطالب محدود نمی کند؟
بحث گونه شناسی بحث بسیار دشواری است، ادبیات دچار این دشواری ها نیست و با مساله گونه راحت تر برخورد می کند اما بحث گونه شناسی در هنر موسیقی و سینما و نقاشی بسیار پیچیده است. ادبیات و شعر در تارخ ما ریشه دارد، اکثر کشورهایی که دارای تمدن بزرگ و قدیمی هستند کلام محورند، ما در حوزه کلام خیلی خوب عمل کرده ایم اما در حوزه های دیگر بسیار کم کار کرده ایم.
گونه شناسی ضروری ترین و مهمترین کاری است که انسان در حوزه هنر انجام می دهد، گونه شناسی وجه تمایزانسان و حیوان است. برخی معتقدند که گونه شناسی برای هنر و ادبیات یک مساله جاودانه است اما عده ای هم این نظریه را قبول ندارند.
گونه شناسی ویژگی های بسیار متمایزی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود. اولین ویژگی آن این است که منجر به شناخت می شود، هر شناختی که در حوزه هنر صورت می گیرد شناختی گونه شناسانه است، شناخت عمیق، شناخت گونه شناسانه است ما در هنر هیچ گریزی از گونه شناسی نداریم.
گونه ها بیانگر اهمیت یک موضوع یا مضمون در جامعه هستند اگر در یک جامعه موضوعی تبدیل به ژانر شود می توان فهمید که آن موضوع دغدغه مردم آن جامعه است.
گونه ها بیانگر یک فعالیت اجتماعی جمعی هستند، گونه ها نشان دهنده امیال جمعی هستند که دریک هم اندیشی جمعی تحقق پیدا کرده است. در پناه هم اندیشی جمعی است که ژانر به وجود می آید، ما گاهی به صورت فردی دغدغه دفاع مقدس را داریم اما چون توان هم اندیشی نداریم این دغدغه به ژانر تبدیل نمی شود.
رشد و گسترش گونه، نظریه پردازی می خواهد. تراژدی تا کنون بارها و بارها نظریه پردازی شده ودر بسیاری از مقاطع تاریخی این ژانر مهم بازنظریه پردازی شده و توسط هنرمندان بزرگ و فلاسفه تعریف جدیدی از آن ارائه شده است. در بحث گونه ما باید توجه داشته باشیم که گونه ها فرا فردی هستند و زمانی شکل می گیرند که افراد مختلف آن را تجربه کنند.
مشکلاتی که گونه دفاع مقدس با آن مواجه است
یکی از مشکلات اساسی ژانر دفاع مقدس این است که تغییرات روحی پی در پی و بسیار زیادی در خالقان آثار دفاع مقدس دیده می شود. کم داریم هنرمندانی را که گونه دفاع مقدس را به طور مداوم پیگیری و تکرارکرده باشند. هنرمندان ما به طور مداوم در حال تجربه کردن هستند و نظر آنها در مورد مسائل پیرامون شان به طور مرتب تغییر می کند. به عنوان مثال ما در دهه 60 و 70 در اکثر فیلم هایمان آدم های دست نیافتنی و بسیارمعنوی را از جنگ می بینیم اما در دهه هشتاد نظر هنرمندان در مورد این آدم ها عوض می شود و در فیلم هایشان آنها را آدم هایی جاه طلب و دنیا طلب معرفی می کنند.
متاسفانه تغییرات عمیق در جامعه ما زیاد است و پارادایم ها به طور مداوم عوض می شود. این نسل طاقت این همه تغییرات فرهنگی را ندارد، همه این تغییرات خانمان بر انداز اتفاق می افتد چون سیاست خودش را به فرهنگ وعلم این مملکت تحمیل کرده است و به محض اینکه یک مسئول عوض می شود همه مسائل فرهنگی و علمی مملکت تغییر می کنند.
نبودن فعالیت های گروهی و جمعی در بین هنرمندان کار را به جایی کشانده که در حال حاضر برای حل مشکل هنرمندان از دستگاههای قضایی کمک گرفته می شود. در یک مقطعی از تاریخ هنرمندان نقاش مثل آقای پلنگی و دوستانش دور هم جمع شدند و با هم دلی کارهای بسیار بزرگی کردند اما متاسفانه این ادامه پیدا نکرد.
کمبود مطالعات بنیادی و نظری در حوزه دفاع مقدس بسیار زیاد است . ما در خلق آثاردفاع مقدس بسیار جلوتر از حوزه نقد بوده ایم، متاسفانه آثار بسیاری را خلق کردیم و کمتر پژوهش و نقد کرده ایم.