به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، اکنون در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی بر همگان واضح است که «مردم» سهم بزرگی از پیروزی انقلاب داشتهاند که با لبیک به ندای حق طلبانه بنیانگذار انقلاب، پای در میدان نبرد گذاشتند و بدون ترس و واهمه از گلوله آتشین رژیم ستم شاهی، درمیدان ظاهر شدند و با خون هزاران شهید و جانباز، انقلاب را به ثمر رسانند. وقایع انقلاب را آنانی بازگو میکنند که در بطن حوادث بودنند و با پوست و خون حوادث را لمس کردند. «یوسف زمانخانپور» که از جانبازان انقلاب اسلامی یزد است، خاطراتی شنیدنی از آن دوران دارد که شنیدن آنها خالی از لطف نیست.
زمانخانپور که اصالتا آذری است در گفتوگو با خبرنگار ما، اظهار داشت: پدرم دو سال زندانی سیاسی بود و انقلابی بودن از همان زمان در وجودم ریشه دواند. توهین به رژیم شاه و فرار از مدرسه باعث هجرت خانوادهام به یزد و ازدواج و ماندگاری من برای همیشه در یزد شد.
وی که در آن دوران به شغل جوشکاری مشغول بود، ادامه داد: یکبار که برای کمک به پدر و مادرم به تهران سفر کردم، پسر عمهام که بعدها توسط رژیم شاه به شهادت رسید؛ به من اعلامیهای از امام داد که بخوانم.
زمانخانپور افزود: تمایل داشتم اعلامیه امام را برای بهرهبرداری به یزد بیاورم، هر کسی متوجه میشد مرا منع میکرد اما من اعلامیه در ماشین پیکانم جاسازی کرده و به یزد آوردم و محضر آیت الله صدوقی بردم.
این جانبار انقلاب بیان کرد: شورشها و تظاهراتها در یزد در حال شکلگیری بود و من هر روز صبح با بقیه مردم در راهپیمایی شرکت میکردم و حضور مداوم در انقلاب یزد داشتم.
یوسف زمانخانپور با اشاره به 19 دی ماه روزی که جانبازی را برایش رقم زد، تاکید کرد: با هم محلهایها، همسرم و فرزند 5 سالهام در یکی از تظاهراتها، تصمیم گرفتیم تا درب ساواک که با روکشهای حلبی پوشانده شده بود را آتش زده و ساواک را تسخیر کنیم.
وی در ادامه گفت: هنوز بنزین فراهم نشده بود که یکی از ساواکیها از داخل فریاد زد «امانشان ندهید، همه را بکشید» و نارنجک پرت کردند من با دومین نارنجک زمینگیر شدم.
این فعال انقلابی بیان کرد: چشم که باز کردم در بیمارستان افشار بودم و دکتر پاکنژاد به دیدنم آمد، آنجا فهمیدم دست و کمرم پر از ترکش است و دکترها تشخیص دادند که چون در گوشت هستند آنها را خارج نکنند و ترکشها هنوز هم در بدنم هستند.
وی ادامه داد: چهار روز در بیمارستان و یک ماه در منزل بستری بودم. به محضی که سلامت شدم و توانستم از جا بلند شوم دوباره فعالیتم را از سر گرفتم و در کنار مردم تلاش کردیم تا انقلاب به پیروزی رسید.
خانزمانپور افزود: اکنون که چهل سال از انقلاب اسلامی گذشته است من هر روز با ترکشهای موجود در بدنم خاطرات انقلاب را مرور میکنم.
وی با اشاره به افتخار کردن به ایرانی و مسلمان بودنش، تاکید کرد: من هرگز طلبی از انقلاب نداشتم؛ به خاطر باورهایم جنگیدم. از خانوادهام میتوانم بگذزم ولی از وطن و انقلاب اسلامی هرگز نخواهم گذشت.
انتهای پیام/