گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ هر فیلمی به صرف سر دادن شعارهای انقلابی و تصویرسازی از کاراکترهای به اصطلاح مذهبی و ورود به مکانهایی چون پایگاه بسیج، فیلم انقلابی نمیشود. فیلم باید در ذات خود انقلابیگری را نمایش دهد. یکی از اصول انقلابیگری بودن فیلم، تبیین و تفسیر منویات رهبری است. اگر فیلمی ظواهر انقلاب را در خود داشته باشد اما در بطن خود چیز دیگری بگوید نقض غرضی است که انقلاب را زیر سوال خواهد برد، در چنین حالتی عملا تفاوتی ندارد فیلمساز عامدانه چنین رویکردی را اتخاذ کرده یا نه.
دیدن این فیلم جرم نیست، فیلم نیست
در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر که در فقر آثار ارزشی نفس میکشد، فیلم «دیدن این فیلم جرم است» به نمایش درآمد که با همه فریادهای انقلابی بودنش ابدا انقلابی نیست. چرا که مهمترین اصلی را که باید رعایت کند، رعایت نکرده است. برای روشن شدن موضوع باید به داستان «دیدن این فیلم جرم است» اشارهای داشته باشیم.
یک تبعه انگلیسی که ایرانی الاصل نیز هست، «هانیه» همسر «امیر» ـ فرمانده یکی از پایگاههای بسیج ـ را مورد ضرب و شتم قرار میدهد، هانیه در اثر کتکهایی که میخورد بچهاش را سقط میکند، امیر به علت اینکه مقامات بلند پایه ایرانی جانب آن تبعه انگلیسی را گرفتهاند، دست به اسلحه میبرد و با گروگان گرفتن آن تبعه انگلیسی و جمعی از نیروهای نظامی و انتظامی، تصمیم میگیرد تا حق خود و همه ایرانیان را از او بگیرد.
جدای از اینکه این داستان ابدا پتانسیلی برای تبدیل شدن به فیلم را ندارد، واجد 2 نکته مهم است. اول اینکه بنا به اظهارات «رضا زهتابچیان» کارگردان اثر، وقتی قلم ـ قانون ـ ناکارآمد میشود، امیر، ـ شخصیت فیلم ـ مجبور است اسلحه به دست بگیرد. دوم اینکه این حرکت امیر به نادرستی تعبیر به «آتش به اختیار» بودن میشود. تبیین و تفسیر این عبارت به عهده اصحاب فرهنگ و هنر است و اگر معنایی غیر از آنچه که منظور رهبری است از آن مستفاد شود نتایج ناصوابی به همراه خواهد داشت. نکته مهمتر اینکه در فیلم مدام بر قانونگرایی تاکید میشود اما امیر زخم خورده به عنوان نماینده جبههای که بیشترین تمکین را از امر رهبری دارد و خود را سرباز ولایت میداند، از قانون میگریزد تا احقاق حق کند. فیلم از این جای کار در موضعی قرار میگیرد که عکس هدفش حرکت میکند.
مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی (۱۳۸۸/۰۴/۰۳) در مورد قانون و قانونگرایی فرمودند:
« قانون جنبهی الزامآور و حاکمیتی و ولایتی دارد. شما با قانون دارید اعمال ولایت میکنید بر جامعه، اعمال اقتدار میکنید بر جامعه؛ لذا قانون الزامآور است. اینها به جای خود محفوظ و درست. یعنی طرف شما در جامعه که آحاد مردم - از جمله خود شما - هستند، در زیر اقتدار قانون قرار میگیرند؛ قانون بر آنها اعمال ولایت میکند؛ این جنبهی واضح قانون است.»
علاوه بر این نصب العین و فصل الخطاب بودن قانون نیز از توصیههای اکید رهبر انقلاب است که در همه حال باید مد نظر قرار گیرد لذا نمیتوان به صرف ناکارآمدی قانون در پارهای موارد، اسلحه به دست گرفت و امر فردی را بر امر ملی ترجیح داده و منافع ملی را زیر پا گذاشت. اگر قانون امر میکند که آن تبعه انگلیسی باید سلامت بماند ـ بر فرض اینکه مناسبات فیلم را درست بدانیم ـ تا آن قرارداد نفتی به سرانجام برسد، باید آن را محترم شمرد. این مساله همان امر ملی است که نباید امر شخصی را بر آن ترجیح داد.
البته از طرفی هم در فیلم فوق مدام بر ناکارآمدی سیاست خارجی تاکید میشود و این اغراق، مخاطب را به این نتیجه میرساند که اصولا نظام، نظام ناکارآمدی است. در حالی که از اقتدار جمهوری اسلامی ایران سخنی به میان نمیآید. اگر سیاست خارجی دولت در خصوص پرونده تجاوز ماموران عربستانی به 2 نوجوان ایرانی کاری از پیش نبرد، اما در مقابل از ضعف دولت عربستان در مواجه با هشدار یک خطی رهبر انقلاب در خصوص استرداد پیکر قربانیان حادثه منا یاد کرد. نباید به صرف نقد یک جزء از نظام همه آن را زیر تیغ برده و آن را سلاخی کرد.
جدای از این در شرایطی که هر اقدام ما بخصوص در بعد فرهنگی مدام از سوی معاندان نظام مورد کنکاش قرار میگیرد، نباید هر حرفی را هم زد. اختلافاتی که در فیلم به آن اشاره میشود موضوعیتی برای طرح ندارد. باید دید در چنین شرایطی مصلحت نظام در چیست.
با وجود تشابهاتی که در «دیدن این فیلم جرم است» و «آژانس شیشهای» دیده میشود باید گفت، «آژانس شیشهای» حدیث نفس «حاج کاظم» به عنوان رزمندهای است که میخواهد همرزمش را به آن سوی مرزها ببرد. عمل حاج کاظم یک عمل کاملا فردی است و اصلا به امور ملی ارتباطی ندارد.
اما امیر «دیدن این فیلم جرم است» عمل یک فرمانده بسیج در پایگاه بسیج است که روی یک نیروی نظامی دیگر اسلحه کشیده است و عمل او یک امر فردی است که در مقابل امری ملی قرار میگیرد. این نکته ظریف اما مهم باعث میشود که «آژانس شیشهای» همچنان فیلمی پیشرو باشد اما «دیدن این فیلم جرم است» از هر زمانی عقبتر است.
انتهای پیام/ 161