به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از تسنیم، محمد علی دستمالی در یادداشتی نوشت: اظهار نظر ظریف٬ پیدا و رسانهای و خبری بود، اما مقامات آنکارا٬ دست کم تا جایی که من رسانههای ترکیه را بررسی کردهام٬ در حوزه پیدا و این سوی پرده٬ پاسخی به حسن نیت و اعلام آمادگی تهران ندادند.
شکی نیست که پس از تجارب مذاکرات آستانه٬ ایران٬ ترکیه و روسیه توانستهاند در معنی و مفهوم همکاری منطقهای٬ تحولات مثبتی ایجاد کرده و در مدیریت بحران سوریه٬ کارنامه قابل قبولی ارائه دهند. اما سوال اینجاست: آیا واقعاً روابط خصمانه ترکیه و سوریه در مسیری افتاده که بتوان با میانجیگری و گفتوگو به پایان تخاصم امیدوار بود؟ برای رسیدن به پاسخی روشن به این سوال٬ چند نکته کوتاه و اجمالی را با هم مرور کنیم:
1. از چند ماه پیش و با شکست داعش و دیگر گروههای تروریستی در سوریه و افزایش میزان سیطره حاکمیت دولت اسد در سوریه و به ویژه پس از ماجرای ادلب٬ رفته رفته بسیاری از سیاسیون و تحلیل گران ترکیه٬ آشکارا به اردوغان پیشنهاد دادند که دست از لجاجت برداشته و گفتوگوی مستقیم با دمشق را در دستور کار قرار دهد. حتی چند رسانه٬ اخباری در مورد گفتوگوی برخی هیاتهای سوری و ترک در تهران منتشر کردند.
2. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در سفر اردوغان به مسکو٬ به او پیشنها داد که توافقنامه امنیتی سال 1998 آدانا را یک بار دیگر بر میز گذاشته و با دمشق گفتوگو کند. اما واقعیت این است که توافقنامه آدانا٬ فقط یک توافق در سطح سران تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی و متعلق به 21 سال پیش است و اصلیترین دستاورد آن٬ اخراج عبدالله اوجالان از سوریه بوده، اما پس از آن٬ ترکیه با ورود غیرقانونی به سوریه و اشغال بخش قابل توجهی از مناطق شمالی این کشور٬ خود٬ این توافقنامه را نقض کرده است.
3. اردوغان چند روز پیش اعلام کرد که بین مقامات ترکیه و سوریه٬ گفتوگوهایی در جریان است.
4. علاوه بر شهر کردنشین عفرین در شمال سوریه٬ الباب٬ جرابلس و چندین نقطه دیگر شمال سوریه در اشغال نظامیان ترکیه است و علاوه بر این٬ اردوغان بارها تهدید کرده که به منظور تهدید کردهای وابسته به پ. ک. ک٬ به شرق فرات نیز حمله میکند و احتمالاً منبج هم به طور کامل به ترکیه تحویل داده خواهد شد.
5. ترکیه بر این موضوع پافشاری میکند که باید کنترل منطقه امن در شمال سوریه به ارتش ترکیه سپرده شود.
آیا نگاه اردوغان به اسد عوض شده است؟
یکی از مسائل مهمی که باید در تحلیل روابط سوریه و ترکیه مورد توجه قرار بگیرد این است که با وجود آن که در دو سال اخیر به خاطر دستاوردهای مذاکرات آستانه و همکاری سیاسی و امنیتی مثلث تهران - مسکو – آنکارا٬ در برخی از مواضع اردوغان تغییراتی نسبت به سوریه صورت گرفته است٬، اما هنوز هم رویکرد بنیادین او و تیم سیاست خارجی و امنیتیاش در مورد امروز و فردای سوریه و بشار اسد٬ تغییر نکرده است.
اغلب مقامات ترکیه از اردوغان گرفته تا چاووش اوغلو٬ ابراهیم کالن٬ عمر چلیک و خلوصی آکار٬ هنوز هم بشار اسد رئیس جمهور سوریه را مسبب بحران میدانند و همواره از او با الفاظ تندی یاد میکنند که قطعاً هیچکدامشان مورد پسند تهران نیست.
دولت اردوغان و حلقه اصلی تصمیمگیرندگان و مشاورین ترکیهای مرتبط با پرونده سوریه٬ با وجود تغییرات فعلی٬ باز هم خوشبین و امیدوار به سیاست تغییر رژیم هستند و میخواهند حالا که از راه نظامی امکان کنار نهادن بشار اسد وجود ندارد٬ یا در خروجی کارگروه تنظیم و تدوین قانون اساسی جدید و یا در تعیین سازوکارهای انتخابات آتی٬ شرایط را به شکلی مدیریت کنند که در یک روند تدریجی و بدون گرد و غبار٬ اسد کنار نهاده شود و اگر هم چنین امکانی دست ندهد٬ مخالفین را آن قدر تقویت کنند که به شکل رفته رفته و کُند در دولت و ساختارهای مختلف سوریه نفوذ کنند و در آینده٬ سهم نفوذ سیاسی٬ امنیتی و اقتصادی ترکیه بیش از دیگران باشد.
به همین خاطر است که اردوغان در سالیان اخیر٬ بارها در مورد هزینههای نزدیک به چهار میلیون آواره سوری در ترکیه٬ ارقام روشنی را بیان کرده و اعلام شده که ترکیه تاکنون٬ در این حوزه بیش از بیست میلیارد دلار٬ پول خرج کرده است. اما حاضر نیست در مورد هزینههای سیاسی٬ تبلیغاتی٬ لجستیکی و تسلیحاتی حمایت از طیفهای مختلف سیاسی و شبه نظامی مخالف اسد٬ آمار و ارقامی ارائه دهد؛ بنابراین در شرایطی که هنوز هم بخش قابل توجهی از سوریه در اشغال نیروهای ترکیه است و نیز در شرایطی که ادبیات سیاسی و نگرش ترکیه در مورد امروز و فردای سوریه تغییر خاصی پیدا نکرده٬ مشخص نیست که اعلام آمادگی برای میانجی گری بین آنکارا و دمشق بر اساس چه منطقی صورت گرفته است.
ترکیه در ماههای گذشته و به ویژه پس از دیدار سه جانبه روحانی٬ اردوغان و پوتین در تهران و متعاقب آن دیدار دو جانبه اردوغان – پوتین در سوچی٬ نشان داده که تمایل دارد بنا به دلایل اقتصادی و سیاسی خاص٬ در ماجرای سوریه٬ با روسیه چانه زنی و معامله کند و نه با ایران؛ بنابراین در شرایط فعلی نیز حتی اگر در سیاست ترکیه در مورد سوریه٬ اگر تغییراتی جدی به وجود بیاید٬ احتمالاً اردوغان یا برای مذاکره با اسد٬ سناریوی دوران پس از سوخو و ارتباط با پوتین را در دستور کار قرار داده و از ظرفیتها و واسطههای داخلی استفاده میکند و یا ترجیح میدهد در راستای تقویت و تعمیق روابط پرمنفعت اقتصادی و نظامی با روسیه٬ امتیاز میانجیگری را به مسکو دهد و نه به تهران؛ بنابراین احتمالاً در شرایط کنونی٬ بهترین راهکار برای نشان دادن ابعاد خاص سیاست منطقهای ایران در مورد سوریه و ترکیه٬ موضعگیری روشن و بیتعارف در مورد ضرورت خروج ترکیه از سوریه باشد و نه اعلام آمادگی برای میانجیگری.
انتهای پیام/ 112