گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس- مصطفی خدابخشی؛ طی هفته جاری یک دستاورد جدید دفاعی با عنوان زیردریایی «فاتح» در حوزه رزم دریایی به نیروی دریایی ارتش الحاق شد تا نویدی باشد بر افزایش میزان توان دفاعی کشور و قدرت بازدارندگی ایران اسلامی در برابر هرگونه تهاجم منطقهای و فرا منطقهای. این افزایش توان رزم در بین نیروهای نظامی کشور یقیناً زنگ خطری برای بدخواهان این مرز و بوم خواهد بود و آنان را به این تب و تاب خواهد انداخت تا یک بار دیگر با موجسواری رسانهای، توان دفاعی کشور را با همکاری برخی از عناصر داخلی زیر سوال برده و تخریب کنند.
این موضوع میتواند بهانه مناسبی جهت بررسی مجدد دکترین دفاعی کشور باشد. دکترینی که در آن «تهاجم» جایگاهی نداشته و تمامی پیشرفتها در حوزه نظامی در چهارچوب «دفاع» از کیان مرزهای ایران اسلامی با اتکا به توان داخلی تعریف شده است.
پیش از انقلاب اسلامی، توان نظامی ایران به شکل چشمگیری وابسته به آمریکا بود و بر اساس برخی از آمارها، حدود 50 هزار مستشار نظامی ایالات متحده در سطوح مدیریتی، تصمیمگیری و تصمیمسازی، هدایت ارتش ایران را بر عهده داشتند. وجود این تعداد نیروی مستشاری در کشور و عدم ارائه مجوز به نیروهای ایرانی جهت آشنایی کامل با تجهیزات جنگی خریداری شده، عملا ارتش را به یک مصرف کننده بزرگ تسلیحات نظامی در منطقه مبدل ساخته بود تا در سایه این حقارت، لقب «ژاندارم منطقه» به شاه مخلوع ایران برسد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و برگشتن ورق آمریکا در ایران، موج سنگین و شکنندهای از تحریمها خصوصا تحریمهای نظامی متوجه کشور و نیروهای مسلح شد. در این شرایط هیچ راهی وجود نداشت جز ایستادن روی پای خود و اتکا به جهاد خودکفایی.
این خودکفایی که پشتوانه ولایت را با خود به همراه داشت به مرور زمان زمینهساز توسعه کارخانجات ساخت سلاح در کشور شد تا اینکه امروز بنا به گفته بسیاری از کارشناسان نظامی، ایران به دومین قطب تولید سلاح در منطقه مبدل شده است و در آینده باید منتظر بود تا ایران به عنوان یک صادرکننده سلاح شناخته شود.
آمریکا با بررسی وضعیت منطقه و به منظور بهرهبرداری از خلأ امنیتی در کشورهای جنوب غرب آسیا، عدم توانایی آنان در تولید سلاح و تأمین امنیت را مستمسک قرار داد تا ضمن دوشیدن منابع مالی آنان، مجوز لازم را برای احداث پایگاههای نظامی خود در منطقه کسب کند. کسب این مجوز حاصل نمیشد مگر با ایجاد یک دشمن در منطقه و ترساندن کشورها از این دشمن فرضی؛ لذا پروژه ایرانهراسی و جمهوری اسلامی هراسی در دستور کار قرار گرفت و موازی با پیشرفتهای نظامی کشور، این پروژه رنگ و رویی جدیدتر به خود گرفت.
امروز با نگاهی به منطقه و حضور نظامی گسترده آمریکا و اذنابش در این گستره جغرافیایی ضرورت تبیین دکترین دفاعی کشور به منظور تبیین نگاه نظامی ایران و تأمین امنیت در منطقه بیش از پیش احساس میشود. جنایت، خباثت و خونریزی موضوعاتی است که در پرونده حضور ایالات متحده در منطقه به ویژه در کشورهای عراق، سوریه، افغانستان، یمن و... به چشم میخورَد و رد این دست از شرارتها را نیز میتوان در حوادثی همچون حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی، حادثه تروریستی مرقد امام خمینی (ره)، حادثه تروریستی اهواز و حادثه تروریستی زاهدان که 27 شهید بر جای گذاشت، در کشورمان دید.
درحالیکه آمریکا سعی در ایرانهراسی دارد و مردم منطقه را از سایه جنگ با ایران میترساند، خود به یکی از عوامل اصلی بروز جنگ و خشونت در منطقه مبدل شده و این ابزار را وسیلهای برای رسیدن به منافع خود قرار داده است. حال فرض کنید با این حجم از تهدید، ایران فاقد نیروهای نظامی کارآمد و مقتدر بود؟ آیا دور از تصور نمیآمد که ایران نیز در جهنم شرارت آمریکا و همپیمانان منطقهایاش دوباره طعم تلخ جنگ را میچشید؟
یقینا دکترین دفاعی در کشور مهمترین عامل بازدارنده در برابر هرگونه تهاجم و تخاصم بوده است. در دکترین دفاعی کشور «قدرت نظامی» پیششرط استقلال، امنیت و توسعه است و نبودِ این مولفه در کشورهای منطقه زمینهساز بروز حوادث دردناک و خونباری بوده است.
نکته حائز اهمیت در مورد توان نظامی و دفاعی کشور این است که سلاحهای تولید شده در کشور ما علیه هیچ ملتی مورد استفاده قرار نمیگیرد، مگر در برابر متجاوز و ایران شروع کننده هیچ جنگی نخواهد بود؛ این در شرایطی است که کشورهای منطقه با وابستگی فلجکننده به غرب عملاً به مصرفکننده تمامعیار کارخانجات تسلیحات نظامی آمریکا و اروپا تبدیل شدهاند تا با دست خود آتشافروی در منطقه را رقم بزنند و برای خود کسب قدرت فاقد آبرو کنند.
اما ایران با تکیه بر توان داخلی هماکنون در ردیف قویترین ارتشهای دنیا قرار گرفته و برای خود آبرویی غیر قابل معامله به دست آورده است و با رعایت اصولی همچون پایبندی به اصل عدم تجاوز، نفی سلاحهای کشتار جمعی به ویژه سلاحهای اتمی و تأکید بر دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر متجاوز با تکیه بر تسلیحاتی همچون موشکهای شهاب، سجیل، فاتح و... بر این باور است که امنیت در کشورهای منطقه محصول امنیت در کل منطقه است و کشورهای منطقه مسئولیت ایجاد امنیت در سراسر جغرافیای جنوب غرب و غرب آسیا را بر عهده دارند و نیروهای فرامنطقهای نباید در این موضوع دخالتی داشته باشند.
انتهای پیام/