گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، حامد جلالی در بین اهالی تئاتر چهره شناخته شدهای محسوب میشود. او کارشناس ارشد ادبیات نمایشی است و تجربههای زیادی در زمینه داستان کوتاه دارد. داستانهای وی در جشنوارههای مختلفی از جمله «جایزه ادبی یوسف» مورد تقدیر قرار گرفته و داستان کوتاه «کجا بودی الیاس» او در مجموعه داستان غواصها چاپ شده است.
اکثر داستانهایی که از این نویسنده در جشنوارههای مختلف ادبی مورد توجه قرار گرفته و حائز رتبه شده است مربوط به جنگ هشت ساله رژیم بعثی عراق علیه کشورمان بوده است.
او در تازهترین تجربه خود رمان «وضعیت بیعاری» را نوشته است که مجموعه شهرستان ادب آن را به چاپ رسانده و روانه بازار نشر کرده است. به همین بهانه گفتوگویی را با این نویسنده انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
دفاع پرس: اکثرا کارهای شما مربوط به جریان دفاع مقدس است، چطور علاقمند به نوشتن در این موضوع شدید؟
چون دهه 50 بهدنیا آمدهام و جنگ را با همه وجود حس کردهام ناخودآگاه داستانهایم در مسیر دفاع مقدس است.
دفاع پرس: ایده «وضعیت بیعاری» چطور شکل گرفت؟
طرح اولیه این رمان درباره انقلاب و جنگ بود که در خوزستان و کنار مرز اتفاق میافتاد. با کمک شهرستان ادب و تحت عنوان «مدرسه رمان» این داستان شکل گرفت که مشاور من در این کار خانم «بلقیس سلیمانی» بودند.
دفاع پرس: طرح این داستان از کجا آمد و آیا براساس واقعیت بوده با تماماً برآمده از تخیل است؟
اصل ایده مربط به پنج سال پیش است که قصد داشتم با یک داستان کوتاه در جشنواره خلیج فارس شرکت کنم. در آن جشنواره یک داستان کوتاه نوشتم که درباره ماجرای یک مادری است که لب شط زندگی میکند و نمیخواهد بچههایش به جنگ بروند و با عشیره و قبیله خود در این قضیه درگیری دارد. او شوهرش را در ایام انقلاب از دست داده و فکر میکند وارد این قضایا شدن اشتباه است. نهایتاً با وجود اینکه بچههایش دوست دارند به جنگ بروند اتفاقاتی رخ میدهد که او ترغیب میشود اجازه دهد بچههایش خودشان تصمیمی بگیرند.
این داستان در جشنواره خلیج فارس برنده شد و ابوتراب فاضلی پیشنهاد داد که این داستان کوتاه را رمان کنیم، به همین خاطر در دوره مدرسه رمان شهرستان ادب شرکت کردم که طرح مورد قبول واقع شد. پروسه نوشتن این رمان 14 ماه طول کشید چراکه من شناختی از مناطق خوزستان نداشتم.
در ادامه تحقیقاتم فردی از دین «صابئین مندایی» که در خوزستان زندگی میکند به کارم اضافه شد. داستانهای عشقی که به کارم اضافه شد موجب شد تا مجبور شوم حدود 10 روزی را به خوزستان سفر کنم و وجب به وجب خوزستان و شهرهای مختلف آن را بگردم و با پیروان این دین صحبت کنم. صابئین، پیروان حضرت یحیی (ع) هستند.
دفاع پرس: نقطه اوج داستان مربوط به چه چیزی است؟
نقطه اوج داستان مربوط به ماجرای یک عشق از جنس عشقهای افلاطونی است که مسائلی دینی، سیاسی و جنگ بر آن تاثیری ندارد. 2 طرف فکر میکنند عشق برای آنها کافی است و در جریان اتفاقات انقلاب و جنگ پخته میشوند. این رمان 11 راوی دارد که همگی در جریان اتفاقات به پختگی میرسند و میفهمیم چگونه جنگ در تحول شخصیتها تاثیر میگذارد.
عشق در این کار خیلی پُررنگ است اما عشقی که در داستان کاملاً تنیده شده و خیلی از دین «صابئین مندایی» صحبت شده؛ دینی که در ایران شناخته شده نیست و تقریباً کسی آن را نمیشناسد. علیرغم اینکه مقام معظم رهبری تنها مرجعی هستند که این دین را اهل کتاب میدانند اما اصلاً شناخته نشدهاند.
من در این رمان لااقل میتوانم بگویم اگر کسی حتی از رمان خوشش نیامد اما با یک دین آشنا شده که میتواند برای مخاطب جذاب باشد درحالی که اگر این دین مسیحیت یا دین دیگری بود، به این اندازه جذابیت نداشت. خورده پیرنگهای زیادی در داستان وجود دارد. در نهایت درباره این رمان میتوان گفت جریان عشقی است که در خلال انقلاب و جنگ به یک تحول و دگرگونی میرسد.
دفاع پرس: ماجرای عشقی در این رمان به تنهایی جذابیت برای کشش را دارد چه لزومی داشت با توجه به تلخیهای جنگ شما آن را به جنگ و انقلاب وصل کنید؟
بحث کردن درباره مادرانگی یکی از شخصیتهای اصلی این داستان در خلال جنگ یکی از موضوعات مهم مورد نظرم بود که خیلی دوست داشتم آن را بیان کنم. تحولی که در یک زندگی عادی شاید نمیتوان به راحتی رقم بخورد. جنگ آدمها را به قدری پخته میکند که میتوانند از یک عشق مفاهیم بزرگتری بسازند. موضوعیت جنگ بخاطر این مسائل بود.
این ماجرا در منطقه مرزی جزیره مینو رقم میخورد که ماجرای ورود دشمن به خرمشهر و حصر در آن دیده میشود. همزمان با این اتفاقات ما داستان را پیش میبریم. از طرفی در آبادان یکی از اشخاصی که به وطور مستند در داستان وجود دارد آیتالله عبدالرسول قائمی است.
یعنی در این داستان تلاش روحانیت نیز دیده میشود. داستانی تنیده شده از همه نیروهایی که خواستند جریان انقلاب را حفظ کنند در کنار آدمهایی که چنین قصدی ندارند در کنار هم آمده که در نهایت این خواننده است که به این نتیجه خواهد رسید که این جنگ یک دفاع مقدس است که باید آن را حفظ کند.
دفاع پرس: رمان «وضعیت بیعاری» 327 صفحه است، این داستان جذابیت و کشش برای چنین کتاب پرحجمی را داشت؟
من خیلی بیشتر از اینها نوشته بودم اما در ویرایشها به این نتیجه رسیدم که حجم باید کمتر شود. این رمان بخاطر اینکه در جشنواره انقلاب هم شرکت کرده است و اساتید زیادی آن را خوانده بودند به دلیل رازهای مختلف قابلیت ادامه دادن بیشتری داشته است.
عقیده اساتید چنین بود که این حجم برای این کتاب خستگیآور نیست و مخصوصاً لهجهای که در داستان وجود دارد به ادامه روایت کمک میکند. بخاطر اهمیتی که برای مخاطب قائل بودم از تکنیکهای خیلی پیچده داستاننویسی و جریانات خاص آوانگارد استفاده نکردم بلکه سعی کردم فقط روایت کنم و خیلی حرف را پیچیده نکنم. بخاطر همین بازخوردها تاکنون مثبت بوده است.
دفاع پرس: نوشتن این رمان چقدر زمان گرفت؟
نوشتن این کار چهار سال پیش انجام شد. تمام تلاش من این بود که دردها و زخمهای شخصیتهایی که نسل من آنها را از نزدیک میشناسد و آنها را از نزدیک لمس کرده را به زبان دیگری به نسل امروز بگویم. تمام تلاشم خوانده شدن این کتاب است تا مردم یک بار دیگر و از زاویه نگاه من به انقلاب و جنگ نگاه کنند. این برای من خیلی مهم است که از چشم من نیز به اتفاقات تلخ و ناگوار تاریخی که رخ داده شده، نگاه شود.
انتهای پیام/ 121