نقد فیلم؛

از فلسفه‌ی بکت تا فلسفه‌ی معتمدی

این فیلم با درونمایه‌های فلسفی، روان‌شناختی و هنری ادغام شده است و توانسته است جهانی را برای مخاطب به تصویر بکشد که رمز و رازهای جهان پر هیاهو همراه با دورغ‌ها و حقیقت‌هایی که وقتی رو در وری یکدیگر قرار می‌گیرند تشخیص درست بودن آن‌ها کمی سخت و دشوار می‌شود.
کد خبر: ۳۳۵۲۶۳
تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۵ - 27February 2019

از فلسفه‌ی بکت تا فلسفه‌ی معتمدیگروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس: فیلم سینمایی «سوء تفاهم» به کارگردانی احمدرضا معتمدی از ۱۲ دی ماه در سرگروه سینما آزادی به اکران درآمد. این فیلم ماجرای یک گروگان گیری است که در بستر طنز و طرح یک رابطه عاشقانه، ابهاماتی را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند و در نهایت با گره گشایی به یک موضوع مبتلابه جامعه مدرن امروز اشاره می‌کند.

«سوءتفاهم» که در جشنواره سی و پنجم فجر در پنج رشته کاندیدای سیمرغ بلورین شده بود، هفتمین اثر احمد رضا معتمدی است که با بازی مریلا زارعی، پژمان جمشیدی، هانیه توسلی، کامبیز دیرباز، مهدی فخیم زاده و اکبر عبدی پاییز ۹۶ در یک منزل متروکه در خیابان طالقانیِ تهران فیلمبرداری شد.

در همین زمینه مهدیه‌سادات نقیبی در نقد فیلم سوءتفاهم آورده است:

فیلم سینمایی سوء تفاهم ساخته احمدرضا معتمدی جزء از آن دسته فیلم‌هایی پر مفهومی است که منتخب جشنواره فجر سال 1396 شده است.

این فیلم با درونمایه‌های فلسفی، روان‌شناختی و هنری ادغام شده است و توانسته است جهانی را برای مخاطب به تصویر بکشد که رمز و رازهای جهان پر هیاهو همراه با دورغ‌ها و حقیقت‌هایی که وقتی رو در وری یکدیگر قرار می‌گیرند تشخیص درست بودن آن‌ها کمی سخت و دشوار می‌شود.

این سبک اثر هنری و شگفت انگیز معتمدی آثار و جهان خلق شده‌ی ذهنیت‌های «ساموئل بکت» در جهان معاصر را برایم یادآوری می‌کند که تماماً بر گرفته از ذهنیت فلسفه باف و دور از واقعیت‌های مجازی است که در نهایت به پوچی مطلق می‌رسد و هیچ تعریف ثابتی از انسان و جهان خلق شده‌ی انسان و دیگر عناصری که دست در دست هم می‌دهند و این جهان بکر و دست نخورده را می‌سازند، ندارد. جهان خلق شده «سوء تفاهم»، جهانی همراه با شخصیت‌های واقعی در دنیای واقعی با جامعه‌ی مدرن است که برگرفته از اندیشه و سبک جهان مدرن است در مقابله با شخصیت‌های غیر واقعی در جهانی که مجازی رو به پیشرفت است، که در نهایت این شخصیت‌ها در برخورد با واقعیت‌های محض دچار سرگردانی و بیگانگی مفرد می‌شوند و نه تنها شخصیت‌ها دچار اینگونه تشویش می‌شوند بلکه مخاطب را هم به نوعی دچار سرگردانی و ندانم گویی‌هایی می‌کند که نهایتاً سر از پرسش‌های مطرح شده‌ی فیلم در نمی‌آورد.

فرمی که سوءتفاهم به تصویر می‌کشاند فرم شکستن بین واقعیت و غیر واقعیت یا (مجازی) است یعنی آن چه که فلسفه ذهن کارگردان را درگیر کرده این کشش و درگیری را متقابلا به شخصیت‌های داستان واگذار می‌کند و آن چیزی که زمان فیلم را به جلو می‌برد و مخاطب را میخکوب آن می‌کند همین فرم است که به دنبال پاسخی قاطع برای معمایی است که ایجاد شده است و در نهایت مخاطب نمی‌داند پاسخ را گرفته است یا نه.

فلسفه‌ی ذهن معتمدی فلسفه‌ی پیدا کردن واقعیت‌ها و یا فوق واقعیت‌هایی است که دوران مدرن آن واقعیات را بازنمایی می‌کرد و این واقعیت در دوران پست مدرن دقیقا برعکس عمل می‌کند و در واقع تقلیدی را از بازنمایی واقعیت دوران مدرن را در می‌آورد، آن چه که می‌توان درک کرد آن چیزی که برای کارگردان قابل اهمیت است، فلسفه‌ای است که همواره انسان‌ها در روزمرگی خود با آن دچار هستند، انسان آنچه در ذات خود می‌پندارد نیست بلکه هویت او در آنچه در واقعیت بازنمایی می‌شود، حقیقت دارد، و این انسان نشان داده شده در فیلم معتمدی دسته‌ای از انسان‌های ابرقدرت هستند که انسان‌های ضعیف را زیر پای خواسته‌های خود له می‌کنند، این انسان‌های ضعیف و کم اراده همان انسان‌هایی هستند که برای پیشرفت و خوب گذراندن اوقات زمانی زندگیشان درجا می‌زنند، شاید بدانند که با انسان‌های قدرتمندی رو به رو هستند ولی در نهایت نمی‌دانند که در چه دامی فرو افتاده اند.

این درجازدن، انسان‌های ضعیف و کم‌اراده جهان خلق شده‌ی نمایشنامه‌های «بکت» را برایم یادآور می‌کند، تکرار مداوم رفتارها و عملکردهای خود نوعی درجا زدن و ماندن در اشتباهات و خودپسندگویی‌هایی است که هیچ گاه به دنبال حقیقت و واقعیت‌های دوران خود نبودند و نیستند و تنها ذهن خود را مشمول خواسته‌ها و امیال مادی و... می‌کنند و در نهایت به آن‌ها نخواهند رسید بلکه به نوعی مرگ روحی و روانی خواهند رسید.

این فیلم از هر لحاظی قابل نقد است و به عقیده ی من از لحاظ فلسفی و بعد روان‌شناختی می‌توان آن را در زاوایای مختلفی باز کرد و مورد تحلیل و بررسی قرار داد. یکی از مسائلی که برای معتمدی مهم است نشان دادن شخصیت‌های کمال‌گرایی است که در نهایت با تمام قدرت طلبیشان در مخمصه‌ای می‌افتند که بیان‌گر ذره ذره شدن قدرت در واقعیت‌های دروغینی است که به آن اشاره کرده است.

همان طور که از نام فیلم برمی‌آید تمامی اتفاقات فیلم از سوء تفاهمی نشات می‌گیرد که بر گرفته از واقعیت است. بازنمایی فیلم مجازی در فیلم واقعی، خود نوعی سردرگرمی برای مخاطب ایجاد می‌کند که نتیجه‌ی آن توهمی است که از واقعیت سرچشمه گرفته است و این واقعیت در برابر زندگی مجازی است که فیلم را نه به عنوان تم سینمایی بلکه به عنوان واقعیت در برابر مجازی بودن جذاب می‌کند که این خود بحث مفصلی دارد که در اینجا نمی‌گنجد. این فیلم را به لحاظ فلسفی در جایی باید پرداخت که از ریشه‌های وجودی انسان تا ذهنیت او و جامعه‌ای که در گذشته، حال و آینده با آن خواهد گذراند بررسی شود و به عقیده‌ی من این فیلم بسیار روشنفکرانه، دقیق و کاملاً حرفه‌ای اما نه به اندازه بحث وجودی انسان تا روح و از منشاء تاریخی و فرهنگی اشاره‌ای اندک کرده است که این مقدمه‌ی خوبی می‌تواند باشد برای ساختن و نگارش این دست از فیلم‌های پر مفهوم و استخوان‌دار.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها