به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، در پی برگزاری نخستین یادواره شهدای اسارت با عنوان «آبروی ملت»، امروز (جمعه) حسینیه «گودال قتلگاه» تهران محل تجمع عاشقان و رزمندگان دوران دفاع مقدس بود.
رزمندگان، بسیجیان و عموم مردم آمده بودند تا بگویند که مقابل تحریمهای استکبار جهانی ایستادگی میکنند؛ همانگونه که آزادگان در سال های دفاع مقدس در اردوگاههای بعثی بر سر اعتقادات خود ایستادگی کردند.
در این مراسم که «مهدی طائب» رییس قرارگاه عمار و «حیدر مصلحی» رییس سازمان حفظ و نشر ارزشهای مشارکت روحانیت در دفاع مقدس حضور داشتند، «مهدی طحانیان» آزاده دوران دفاع مقدس که در دوران اسارت خود تنها ۱۳ سال داشت، با اشاره به سختترین لحظههای دوران اسارت خود، اظهار داشت: تمام لحظههای اسارت سخت و جانکاه بود؛ اما آزادگان ما بهخاطر عشق به اسلام و امام خمینی، تمامی سختیها را زیبا دیدند.
وی با بیان اینکه دشمن سعی کرده بود تا آب خوردن از گلوی رزمندگان ما پایین نرود و دستش بر روی آزادگان ما باز بود، افزود: مقاومت و ارادههای پولادین آزادگان، واقعاً دشمن را پودر میکرد و به برکت عشقی که در دلمان بود، لحظهای به دشمنان باج ندادیم و نگذاشتیم یک لبخند بر روی لب دشمنان بیاید.
طحانیان خاطرنشان کرد: با این نگاه همه هیمنههای دشمن پوشالی میشد و وقتی عراقیها ارادههای رزمندگان ما را دیدند، اعتراف کردند که ما اسرای شما هستیم.
این آزاده دوران دفاع مقدس، با اشاره به شهادت رزمندگان در اردوگاههای بعثیها، تصریح کرد: عراقیها چند تخت با امکانات محدود برای درمان مجروحان گذاشته بودند؛ اما مجروحان بهدلیل نبود امکانات به شهادت میرسیدند و وقتی که شهید میشدند، چند عکس از پیکرهای شهدا میگرفتند و آنها را خاکسپاری میکردند.
وی ادامه داد: در زندان استخبارات عراق، در یک اتاق کوچک حدود ۲۰۰ نفر از اسرا را جای داده بودند، یکی از بچهها یک هفته تمام رودههایش بیرون بود و کرم گذاشته بود و عراقیها هم اهمیتی نمیدادند.
طحانیان بیان داشت: گاهی اوقات وقتی رزمندگان در زندان استخبارات عراق شهید میشدند، اسرا آنها را روی دست میگرفتند تا جا باز شود و بعد از چند ساعت بعثیها با اهانت، شهدا را میبرند و طولی نمیکشید که یک مجروح دیگر شهید میشد.
ناهیدی: کلام امام خمینی در سختیهای اسارت به من دلداری میداد
در ادامه این مراسم «فاطمه ناهیدی» اولین زن اسیر دوران دفاع مقدس، اظهار داشت: شیرینترین لحظات من در اسارت، زمانی بود که با خداوند راز و نیاز میکردم و فشار آنقدر در این دوران زیاد بود که شکسته شدن استخوانهای خود را حس میکردم؛ اما خداوند سکینه خاطری در دل من ایجاد کرده بود.
وی با اشاره به نحوه اسارت خود، افزود: برای امداد به مجروحین و شهدا به خط مقدم رفته بودم؛ اما نمیدانستم که خط مقدم دست عراقیها افتاده است؛ برای همین به اسارت آنها درآمدم و آنها ما را به خط دوم منتقل کردند.
ناهیدی ادامه داد: زمانی که اسیر شدم من را با چشمان و دستان بسته در گودالی انداختند که پر از زباله بود؛ در آن زمان گفتم «خدایا من آمدهام تا به رزمندگان کمک کنم، چرا باید اسیر شوم»؛ اما به ذهنم افتاد که من برای خدمت آمدهام و این اسارت حتما دلیلی دارد؛ لذا به خدا گفتم سعی میکنم که ایستادگی کنم و نماینده همه زنان ایرانی باشم که در طول تاریخ حماسه آفریدند و تو هم به من توان بده تا مقابل عراقیها بایستم و در چهار سالی که اسیر بودم عنایت خدا و امداد غیبی را میدیدم.
وی با بیان اینکه تمامی آزادگان ما هدفشان فقط اسلام و انقلاب بود و با تمام قدرت ایستادگی میکردند، خاطرنشان کرد: یکی از کسانی که ایستادگی میکرد آقای «طحانیان» بود که جسم کوچکی هم داشت؛ زمانی که ما را وارد اردوگاه اسرا کردند از جلوی آسایشگاه آنها رد میشدیم که آقای «طحانیان» پشت پنجره نشسته بود؛ وی به من گفت که دفعه بعد آرام رد شوید که میخواهم پیام امام خمینی را به شما بدهم.
این آزاده دوران دفاع مقدس گفت: اولین پیامی که وی از امام خمینی داد، این بود که «عالم مظهر خداست»؛ آنقدر این پیام برای من دلچسب بود که در هر مشکلی، این کلام امام به من دلداری میداد.
خاطرنشان میشود در این مراسم که با سخنرانی حجتالاسلام «حیدر مصلحی» همراه بود، حاضران به پیکر مطهر یک شهید گمنام والامقام ادای احترام کردند.
انتهای پیام/ 113