گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ هر سال بعد از اختتامیه جشنواره فجر مهمترین سوالی که برای سال سینمایی مطرح میشود این است که چه آثاری برای اکران نوروزی انتخاب خواهند شد. وجود شایعاتی مبنی بر وجود مافیای اکران این سوال را به جهاتی دارای اهمیت بیشتری میکند. چرا که انتخاب برخی از آثار سینمایی برای اکران نوروزی میتواند سیاست حاکم بر شورای عالی اکران را مشخص میکند. اینکه چه ضوابطی بر این شورا حاکم است و چه کسی یا چه کسانی بر این تصمیمگیریها اعمال نظر میکنند.
با همه انتقاداتی که به هیات انتخاب جشنواره وارد شد و همچنین برگزاری یک جشنواره خنثی و سترون و بیتفاوت به 40 سالگی انقلاب، انتظار میرفت در نوروز 1398 شورای عالی اکران در تصمیمگیری خود دقت نظر بیشتری به خرج دهد تا حداقل سوءمدیریت جشنواره سی و هفتم فجر تا حدی جبران شود که متاسفانه چنین نشد.
شورای عالی اکران متشکل از «ابراهیم داروغهزاده»، «محمدرضا فرجی»، «منوچهر محمدی»، «سیدضیاء هاشمی»، «محمد قاصداشرفی»، «مصطفی کیایی»، «محسن امیریوسفی» و «علی سرتیپی» پس از تبادل نظر درباره دوازده فیلم «غلامرضا تختی»، «متری شیش و نیم»، «دیدن این فیلم جرم است»، «زیر نظر»، «تگزاس ۲»، «زندانیها»، «ایکس لارج»، «ژن خوک»، «چهار انگشت»، «تیغ و ترمه»، «درخونگاه» و «رحمان 1400» را به عنوان گزینههای اکران نوروزی معرفی کردند.
در این لیست تنها پنج فیلم در جشنواره سی و هفتم فجر پذیرفته و اکران شدند و هفت فیلم دیگر بدون آنکه بخواهند در جشنواره شرکت کنند تنها به منظور اکران ساخته شدند که البته این مساله محل اشکال نیست. بحث بر سر انتخاب پنج فیلم از میان آثاری است که در جشنواره امسال پذیرفته و اکران شدند.
«غلامرضا تختی»، «متری شیش و نیم»، «دیدن این فیلم جرم است»، «تیغ و ترمه» و «درخونگاه» هم از آثار اکران شده در جشنوره سی و هفتم بودند و هم برای اکران نوروزی انتخاب شدند. سوال این جاست که چرا برای این فصل از اکران آثاری انتخاب شدند که تناسبی با اکران نوروزی نداشتند. وقتی برخی از هنرمندان سینما نظام و حاکمیت را متهم به ترویج تلخی میکنند چرا شورای اکران تا این حد تلخانگارانه تصمیم گرفته و اثری چون «درخونگاه» را برای اکران نوروزی انتخاب کردهاند.
این فیلم نه تنها یک اثر بدبین و سیاهنماست که در تعارض شدید با ارزشهای دفاع مقدس است، مفهومی که ابدا برای «سیاوش اسعدی» معنایی جز مرگ زندگی و وسعت بهشت زهرا (س) یا به تعبیر کارگردانش «بهشت زهر»! ندارد. وقتی فیلمساز گلزار شهدای بهشت زهرا را به «زهر» تقلیل میدهد و مدام بر هشت سال خفقان و آشفتگی تاکید میکند، چرا باید اصلا اجازه اکران داشته باشد چه رسد به اینکه برای بهترین فصل اکران هم انتخاب شود. همچنان که هیات انتخاب در خوابی معنادار فرو رفتهاند، شورای عالی اکران نیز با چشمانی کاملا بسته و البته زاویهدار، دست به انتخاب زدهاند.
حتی اثری چون «دیدن این فیلم جرم است» با چه هدفی برای کران نوروزی انتخاب شده درحالی که ارجاعات سیاسی این فیلم نه در جهت استراتژی نظام است و نه نگاه امیدوارانهای در مخاطب ایجاد میکند. این فیلم با توجه به داستان کلیشهای خود که بازسازی ضعیفی از «آژانس شیشهای» است بعید است به فروش قابل ملاحظهای دست پیدا کند. هر چند این اثر به ظاهر شعارهایی سیاسی همسو با نظام میدهد اما این تنها لایه ظاهری فیلم است حال آنکه لایههای درونی فیلم از مسائلی میگوید که به نفع منافع ملی ما نیست. هر چند سازندگان فیلم با صدق نیت و عمل، از ارزشهای فراموش شده در «دیدن این فیلم جرم است» حرف زدهاند اما این فیلم بدون آنکه بخواهد و نشان دهد نیز در همان مسیری میرود که انتظار نداریم.
«تیغ و ترمه» در این میان قابل تاملترین انتخابی است که شورای عالی اکران انجام داده است. یک فیلم به شدت ضعیف و در عین حال ضداخلاق از فیلمسازی مثل «کیومرث پوراحمد» که با هر بار فیلم ساختنش بیشتر سقوط میکند. بیاخلاقیهای بیحد و اندازه، روابط آزاد، ترویج ازدواج سفید، اشاعه فحشا چنان زیاد و تحمیلی است که باید برای آن درجه بندی سنی در نظر گرفته شود. این اثر حتی به لحاظ تکنیکی نیز یک شکست کامل و رسواکننده برای پوراحمد است.
اگر هیات انتخاب جشنواره فجر با انتخاب «تیع و ترمه» عملا باعث رسوایی پوراحمد شدند حداقل شورای عالی اکران میتوانستند در فصل کممخاطبتری «تیغ و ترمه» را اکران کنند تا حداقل برای مخاطبانی که هنوز پوراحمد را با «قصههای مجید» و «شب یلدا» به یاد دارند و اظهارت ضد ارزشی این روزهای او را نشیدهاند، حرمتش خدشه دار نشود.
در این میان انتخاب «غلامرضا تختی» که میتواند تا حدی جبران مافات کند انتخاب درستی است. اما با در نظر گرفتن اینکه فرم فیلم و نوع نگاه کارگردان به موضوع تختی که با نگاه عموم مردم تناسبی ندارد بهتر بود این فیلم در اکران نورزی گروه هنر و تجربه قرار می گرفت.
در میان 12 فیلم انتخابی برای اکران نوروز 1398 تنها انتخاب «متری شیش و نیم» قابل توجه است. این فیلم چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ محتوایی یکی از آثار قابل توجه در کارنامه فجر سی و هفتم است. این قطعا یکی از آثار پرفروش سال 1398 است که نه از بیاخلاقیهای مرسوم آثار دیگر بهره گرفته و نه در استفاده از تکنیک فیلمسازی دچار فریب و کمفروشی شده است.
با وجودی که در جشنواره سی و هفتم فجر تنها سه فیلم «بیست و سه نفر»، «ماجرای نیمروز، رد خون» و «شبی که ماه کامل شد» کاملا با استراتژی نظام مطابقت داشتند و از ارزشهایی میگفتند که «درخونگاه» و «تیغ و ترمه» در تعارض کامل با آنهاست چرا سهمی در اکران نوروزی ندارند؟ اگر انتخاب شورای عالی اکران با نوع تصمیمگیریشان برای اکران نوروزی 1398 بدون حاشیه و جهتگیری است باید مشخص شود که ملاک و معیار این انتخابها چیست؟
انتهای پیام/ 161