به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از دیپلماسی ایرانی، به نظر میرسد دولت پاکستان که در سالهای گذشته موفق شده از جانبداری بین رقبای منطقهای یعنی ایران و عربستان سعودی اجتناب کند، اکنون مجبور به انتخاب شده است. پاکستان به شدت به حمایت مالی نیاز دارد و سعودیها میتوانند کمک کنند. اما سوال این است که آیا پاکستان مشکلاتی که به همراه سخاوت عربستان میآید را میپذیرد؟
محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی به آسیا به عنوان بخشی از «چشم انداز عربستان سعودی برای آینده» مینگرد. اما سفرهای اخیر او به آسیا یک هدف کوتاه مدت هم داشته است: ترمیم وجهه اجتماعی خودش که در پی جنگ یمن و قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار مخالف سعودی به شدت آسیب دیده است.
بن سلمان در آغاز این سفر به جنوب آسیا رفت که یک منطقه دوست برای ایران به شمار میرود. به لطف تحریمهای ایالات متحده و بین المللی که در 40 سال گذشته با هدف انزوای ایران اعمال شدند، این کشور بر جنوب آسیا متمرکز شده است. تجدید تحریمهای آمریکا علیه برنامه هستهای هم ایران را بیشتر به حرکت در این مسیر سوق داده است.
در میان کشورهای آسیای جنوبی محمد بن سلمان پاکستان را به عنوان اولین مقصد خود انتخاب کرد که با ایران مرز مشترک دارد. منطقه بلوچستان در هر دو سوی مرز ایران-پاکستان در چند دهه گذشته منطقهای در معرض ناآرامی محسوب میشده است. در حقیقت، تنها چند روز قبل از سفر محمد بن سلمان به پاکستان، یک حمله تروریستی در استان سیستان و بلوچستان ایران رخ داد. تهران دولت ترامپ و سعودیها را در پی حمایت از گروههای مخالف مسلح در زمانی که دولت ایران با نارضایتی عمومی از تورم، بیکاری و سایر مشکلات اقتصادی مواجه است، مقصر دانست.
پاکستان هم اگرچه مانند ایران هدف تحریمهای شدید آمریکا نیست، اما شرایط اقتصادی دشواری دارد. اسلام آباد که در پی ناتوانی در نابود کردن گروههای تروریستی با کاهش کمکهای واشنگتن مواجه بوده، در صدد دریافت کمک مالی از صندوق بین المللی پول بر آمده، اما موفقیت چندانی نداشته است. از این رو، عمران خان نخست وزیر پاکستان هیچ گزینهای غیر از روی آوردن به سعودیها نداشته است. او از آغاز دوره نخست وزیری خود در ماه آگوست گذشته 2 مرتبه به عربستان سعودی سفر کرده است. اولین سفر او زمانی بود که سعودیها در پی قتل خاشقجی با انتقاد شدید بین المللی مواجه بودند.
نقطه اوج سفر محمد بن سلمان شیوه پذیرش غیرمعمول او در اسلام آباد بود. چند روز پیش از این سفر، پلاکاردهای 40 سالگی انقلاب اسلامی ایران که به «دوستی طولانی و تاریخی بین ایران و پاکستان» اشاره میکردند با پلاکاردهایی خوشامدگویی به ولیعهد سعودی جایگزین شدند. این مساله به ویژه باتوجه به مخالفت شخص عمران خان و حزب تحریک انصاف او با جنگ یمن، عجیب مینمود. این حزب همچنین با گماردن ژنرال بازنشسته پاکستانی به فرماندهی ائتلاف نظامی تحت فرمان سعودی در این جنگ مخالف و معتقد است که این مساله اختلاف شیعه و سنی در پاکستان را تشدید میکند و میتواند به روابط اسلام آباد با تهران، مسکو و آنکارا آسیب بزند.
به رغم امتناع پاکستان از اعزام نیروی نظامی به یمن، محمد بن سلمان وعده 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری در پاکستان را داد.
به نظر میرسد پاکستان انتظار دارد که ایران وضعیت مالی دشوار آن را درک کند. سفیر ایران در پاکستان اخیرا گفته هرگونه سرمایه گذاری توسط کشورهای عربی در پاکستان، مساله داخلی اسلام آباد است و تهران به تمامیت ارضی آن احترام میگذارد. با این حال، باتوجه به ناآرامیهای فزاینده در بلوچستان که ایران معتقد است ریشه در پاکستان دارند، درک و صبر و شکیبایی تهران در قبال اسلام آباد کاهش یافته است. بلوچستان پاکستان مقر گروههایی همچون جندالله و جیش العدل بوده که چندین مرتبه به نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین غیرنظامیان در منطقه حمله کردهاند.
استفاده از ناآرامیها در بلوچستان علیه پاکستان برای ایران غیرممکن نیست. اگرچه دو طرف تاکنون از استفاده از این مساله برای بی ثباتی در کشور همسایه خودداری کردهاند، اما اگر تهران به حسن نیت اسلام آباد شک کند امکان تلافی با ابزار مشابه برای آن وجود دارد. چنین اتفاقی تنشها در منطقه را افزایش میدهد. میتوان گفت: صبر و درک ایران در مواجهه با نزدیکی پاکستان و سعودیها به همکاری دولت عمران خان در مبارزه با شورشیها در بلوچستان بستگی دارد.
لازم به ذکر است که نواز شریف نخست وزیر پیشین پاکستان که یکی از سیاستمداران طرفدار عربستان به شمار میرفت، اگرچه قدرت اعزام نیرو به جنگ یمن را داشت این تصمیم را به پارلمان واگذار کرد که به اتفاق آراء رد شد. اکنون، افراد نزدیک به عمران خان ادعا میکنند که وامها و سرمایه گذاریهای جدید عربستان تعهدی برای آنها ایجاد نکرده است. اما سعودیها تنها به کمک مالی اکتفا نکرده و اقدامات دیگری هم همچون آزاد کردن هزاران زندانی پاکستانی و افزایش سهمیه حج پاکستان انجام دادهاند.
مساله نگران کننده برای بسیاری از پاکستانیها این است که این سرمایه گذاریهای سعودی لزوما در پاسخ به نیازهای پاکستان صورت نگرفته باشد، بلکه واکنشی به بحران سیاسی باشد که محمد بن سلمان با آن درگیر است. ولیعهد سعودی به مورد تایید قرار گرفتن در جامعه بین المللی نیاز دارد.
پاکستان سعی کرده تعادل را در روابط با ایران و رقبای آن حفظ کند. وقتی شریف که سالها در عربستان ساکن بود نخست وزیر شد، بسیاری منتظر افول روابط ایران و پاکستان بودند. اما شریف نه این روابط را تقویت کرد و نه آن را تضعیف کرد. بعید است که جانشین او اکنون به این روابط آسیبی برساند.
مقامات پاکستانی میگویند که سعودیها برنامههای پنهانی ندارند. اما اگر داشته باشند و این برنامهها به ایران مربوط شود، شرایط برای عمران خان به شدت دشوار میشود. ایران منتظر است ببیند همکاریهای نظامی پاکستان با عربستان افزایش مییابد یا خیر و اینکه آیا پاکستان به یمن نیرو میفرستد؟ اگرچه چنین اقدامی برای دولت عمران خان در داخل پاکستان هم گران تمام میشود چراکه جنگ یمن با انتقادهای شدید بین المللی مواجه است و به علاوه، 20 درصد جمعیت پاکستان را شیعیان تشکیل میدهند که با یمنیهای قربانی حملات سعودی ابراز همدردی میکنند.
انتهای پیام/ 112