به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از فارس، چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و عبور در اوج اقتدار و پیشرفت انقلاب اسلامی از چله اول موجب شد تا مقام معظم رهبری در بیانیهای راهبردی مسائل بسیار مهمی را با مردم در میان بگذارند و مسیر آینده این نظام مقدس را تبیین کنند.
انتشار این بیانیه از همان ابتدا مورد توجه بسیاری از افراد و گروهها به خصوص نخبگان، اساتید و دانشگاهیان قرار گرفت و هر کدام از آنها برای آغاز چله دوم انقلاب به بخشهای مختلف بیانیه پرداختند.
در این میان مخاطب قرار دادن جوانان و دانشگاهیان در بیانیه گام دوم انقلاب بهانهای شد تا گفتوگویی با حجتالاسلام رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و از منتصبان جوان رهبر معظم انقلاب داشته باشیم.
وی در مدت کوتاهی که هدایت نهاد را به دست گرفته توانسته با برقراری ارتباط بسیار خوب با دانشگاهیان و به خصوص جوانان دانشجو جایگاه ویژهای را در میان آنان کسب کند. رستمی معتقد است حامل اصلی جریان انقلاب و پیشبرنده انقلاب جوانان هستند و برای همین مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم جوانان را به عنوان مخاطب اصلی قرار دادهاند. نماینده رهبر انقلاب در دانشگاهها همچنین در این گفتوگو از ایجاد کارگروههایی برای تحقق بیانیه گام در دانشگاهها خبر داد که در ادامه مشروح گفتوگوی ما با وی درباره بیانیه گام دوم انقلاب آمده است:
مقام معظم رهبری، در ابتدا و انتهای بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی» جوانان را مورد خطاب قرار دادهاند، به نظر شما فلسفه این خطاب قرار دادن جوانان در 40 سالگی انقلاب و در آغاز دهه پنجم انقلاب چیست؟
همانطور که از نامی که رهبر معظم انقلاب برای بیانیه گام دوم انتخاب کردند، میشود فهمید، این بیانیه بیان نوع حرکت، مسیر حرکت، حاملان و هدفهایی که برای حرکت دوم انقلاب قرار است اتفاق بیفتد را از زبان مقام معظم رهبری بیان میکند. ایشان در این بیانیه با نگاهی به آنچه که در گام اول که یک گام 40 ساله از زمان پیروزی انقلاب تا زمان صدور بیانیه دوم است، تحلیلی از آنچه رخ داده ارائه میدهند و بعد در گام دوم هدفگذاریهایی در چند قالب که یک سری در قالب توصیهها و یکی هم در قالب اهداف به صورت جدا است، را بیان میکنند.
جوانان پیشبرنده انقلاب در حوزههای مختلف هستند
اینکه چرا جوانان مخاطب این بیانیه و در حقیقت مطالبه چشماندازگونه مقام معظم رهبری هستند به این دلیل است که حامل اصلی جریان انقلابی، پیشبرنده انقلاب در حوزههای مختلف و به نوعی رهبران حرکتهای علمی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی انقلاب، نسلی هستند که امروزه از آنها به عنوان نسل جوان یاد میکنیم.
البته خود گام اول انقلاب را هم ما باید گام جوانان بدانیم، یعنی اینکه امام (ره) هم از کسانی یاد میکنند و کسانی را به میدان میآورند و به آنها مسئولیت میسپارند که در زمان خودشان جزء نسل جوان جامعه ما هستند. به طور مثال دفاع مقدس، پیروزی انقلاب، نهادسازی، اداره تشکیلات جدید برآمده از انقلاب و جریان علمی کشور را جوانان گام اول انجام دادند.
اعلام رسمی مطالبه مقام معظم رهبری از همه جریانها برای واگذاری میدان به جوانان
جوانان گام اول امروزه به یک مرحله میانسالی و یا عبور از میانسالی رسیدهاند، لازمه ادامه دادن این جریان پرتپش و با شتاب و سرعت مناسب انقلاب این است که مجدداً در هر دورهای جوانان مسئولیت را بپذیرند و حامل این جریان باشند. برای همین مخاطب بیانیه جوانان هستند.
شاید بتوان این تعبیر را هم داشت که به نوعی این مخاطب قراردادن جوانان، اعلام رسمی مطالبه مقام معظم رهبری از همه جریانها برای واگذاری میدان به جوانان هم است. ماموریت، مأموریتی است که از عهده جوانان برمیآید. باقی جریانها باید بپذیرند که در عرصههایی که میتوانند کار را واگذار کنند و خودشان در مقام پشتیبان، هدایتگر، حمایتکننده و تصحیح کننده خطاها در پشت صحنه و در سطحی دورتر از میدان اصلی اجرا در کنار و حامی حرکت انقلابی باشند.
مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم 7 توصیه بسیار مهم را مطرح کردند که قطعا دانشگاه در مورد تحقق این توصیهها نقش بسیار مهمی را دارند، نظر شما در این رابطه چیست؟
توصیههای مقام معظم رهبری، توصیههای جامعی است، یعنی به ابعاد مختلف یک جامعه پویا، کارآمد و تمدنساز و دارای الگوی تمدنی اشاره شده است.
این ابعاد مختلف را نه به عنوان اجزای منفک از هم باید نگاه کرد بلکه همه اینها ابعاد مختلف یک جامعه پویا است. یعنی جامعهای که در آن علم و پژوهش، اخلاق و معنویت، فسادستیزی و عدالت، اقتصاد کارآمد، سیاست خارجی که مبتنی بر عزت ملی است و سبک زندگی اسلامی در آن جریان دارد، ابعاد مختلف بیانیه همه از یک جامعه حمایت میکنند. اما توصیهها، توصیههایی است که باید به این بخشها توجه شود تا جامعه به جلو حرکت کند.
چرا دانشگاه مخاطب اول بیانیه گام دوم است؟
قاعدتاً دانشگاه در این حوزه به دلیل اینکه اولا، چون مخاطبش جوانان هستند و دوم اینکه بیانیه به تعبیر مقام معظم رهبری یک سبقه تمدنساز و جامعه ساز دارد این دو مؤلفه ایجاب میکند که کانونهای حضور جوانان و کانونهای تولید محتوا، دانش، تکنولوژی و فرهنگ مخاطب اولیه باشند؛ و دانشگاهها عمدتا چنین جایگاهی را دارا هستند. ضمن اینکه منظور ما از دانشگاه فقط مجموعههای تحت عنوان رسمی دانشگاه نیست بلکه حوزههای علمیه را هم شامل میشود، ولی مخاطب این بیانیه محیطهای علمی این کشور هستند که دانشگاهها بیشترین گستره را دارند.
در این حوزه تولید محتوا و دانش و بعد از آن تبدیل کردن به گفتمان عمومی و بعد از آن مطالبه و تبدیل شدن به اهداف قابل دستیابی و تولید تکنولوژی و مؤلفههای مرتبط با این گفتمان عمومی که به نهایت سبک زندگی اسلامی منجر شود، اتفاقاتی است که باید رخ دهد و از دانشگاه انتظار میرود این پایه اول که پایه علم و پژوهش همراه با علم و پژوهش هدفمند که جهت ان هم همراه با اخلاق معنویت هدایت میشود به سایر بخشها نیز باید خوراک ارائه دهد.
در این بیانیه یک کار و مطالبه سه مرحلهای را به عنوان گام دوم داریم این توصیههای هفتگانه باید منجر شود به اتفاقی که مقام معظم رهبری از آن به عنوان خودسازی، جامعه پردازی و تمدنسازی یاد میکند. این سه مؤلفهای است که در آن اگر بخواهیم توصیههای هفتگانه را مدنظر قرار دهیم باید منجر و منتج به این سه مرحله شود. یعنی جامعه بالندهای که از یک طرف فقط به فکر اداره دنیا و قالب شدن بر تمام محیطهای زیست دنیا ابعاد مختلف نیست بلکه افراد این جامعه افراد خودساختهای هستند، افرادی هستند که در زیست خودشان به آن مولفههای انسان بنده خدا که قائل به توحید است، پایبند هستند و بر اساس آن جامعه را شکل میدهند و بر همان اساس هم به یک تمدنی که الگوی اداره تمام جوامع را میتواند ارائه دهد، توجه میکند.
در فرمایش دیگری از مقام معظم رهبری برای تمدن اسلامی 4 پایه معرفی شده است که یکی بحث توحید، دوم عبودیت، سوم کرامت انسان و چهارم سبک زندگی است. یعنی پایههای سبک زندگی اسلامی برخلاف سبک زندگی غربی که مبتنی بر اومانیسم است، مبتنی بر توحید و در کنار توحید عبودیت و این دو از فردی که انسان آفریده برتر خداوند است و اشرف مخلوقات خداوند است اعتقادش فریاد زده میشود.
همین انسان موحد متعبد و دارای کرامتی که سبک زندگی آن مبتنی بر سبک زندگی اسلامی است در حوزه خودسازی قرار است جامعهپردازی کند و یک جامعه مبتنی بر 4 پایهای که گفته شد را بنا کند که این جامعه، جامعه متدینی است و گفتمان اداره دنیا را دارد، برای اینکه به دنیا الگویی که به رفاه و زیست دنیایی مناسب دست پیدا کند ضمن اینکه جهت حرکت به سمت کمال و سعادت اخروی، کمال و رسیدن به عبودیت خداوند هم است باید باشد.
برخی رسانهها از یکی از جملات مقام معظم رهبری در بیانیه که فرمودند: «انقلاب اسلامی آماده پذیرش خطاهای خویش است»، را برجسته کردند و به گونهای القا شد که گویی در 40 سال گذشته انقلاب راه اشتباهی رفته است، نظر شما در این رابطه چیست؟
اتفاقاً یکی از نکات کلیدی مقام معظم رهبری در بیانیه در این جمله است، اما نه به معنایی که برخیها از هول حلیم در دیگ افتادند. اینکه مقام معظم رهبری چهره نظام اسلامی و نظام برآمده از انقلاب اسلامی در گام اول را ترسیم میکنند در معرفی این نظام در نفی جمود و در نفی اباههگری و بیان آن حد وسط بودن انقلاب اسلامی از یک طرف اشاره میکنند که این انقلاب از آرمانهایش عقب ننشسته است یعنی یک ثبات هدف و ثبات مسیری و استقامت در حرکت را دارد.
اما این به معنای جمود غیر منعطفبودن، به روز نکردن مسیرهای دستیابی به هدف، توجه نکردن به تجربه و خطاهای آزموده نشده و تصحیح خطاها نیست، این اتفاقاً کارآمدی به هنگامسازی و نو به نو شدن این حرکت را همراه با حفظ چهارچوبها و موازین همراه با حرکت به سمت هدف، همراه با به نو به نو شدن حرکت، همراه با حرکت به سمت هدف، همراه با عدم عدول از اهداف تعیین شده و عدم عبور از خطوط قرمزی که برای خودش تعریف کرده است این بیان زیبای یک حرکت رو به جلو است و نه اینکه آنقدر خطا انجام داده که دائما به دنبال خطاها است.
مسلما هیچ حرکت غیرمعصومانهایکه تجربه پیشینهای هم نداشته از خطا مصون نیست. یکبار ما میگوییم معتقد به این هستیم که نظام جمهوری اسلامی هیچ خطایی مرتکب نشده که حضرت آقا میفرمایند ما اولین تجربه بودیم، ضمن اینکه دشمنان و آسیبهای زیادی هم داشتیم خود به خود این اقدام که در دنیا سابقهای هم نداشته و در متن تهاجمها هم هست امکان دارد در انتخابهایی و در یک مسیرهایی دچار خطا شود که این طبیعی است.
ما معتقد به این نیستیم که حکومت، حکومت الگو و تراز نهایی حکومت آرمانی اسلام است، بلکه مدعی هستیم در آن مسیر در حال حرکتیم و در این صیرورت و شدن انسان اگر متوجه مسیر خطایی شود باید مسیر را اصلاح کند، ولی این به آن معنا نیست که مسیر را تغییر دادهایم و در حرکتهایی که تا به حال انجام دادهایم اشتباه کردهایم.
البته این اولین بار نیست امام (ره) در بیانات خودشان به برخی موارد اشاره میکنند و میگویند ما در این مسیر خطا کردهایم، مثلا میگویند ما در اعتماد به لیبرالها خطا کردیم، در نامهای هم که به وزیر کشور وقت آقای محتشمی مینویسد میفرماید که این مقدار اعتماد خطا بوده است. در نامه 6 فروردین همه همین طور است. در نامه 1.6 رسما میگویند ما برخی مسائل را به خاطر مطالبه دوستان و نظر کارشناسان قبول کردم، ولی میدانستم که خطاست و موضوع خطا امر شگرفی نیست که برخیها با شنیدن آن احساس تغییر مسیر و دگرگونی داشته باشند.
در ادبیات مقام معظم رهبری و به ویژه در بیانیه اخیر، رهبر معظم انقلاب یک نگاه بسیار امیدوارانه به جوانان دارنداین ناشی از چیست؟
نسل جوان، نسلی دگرگون شده، بیباور وپشت کرده به آرمانها نیست
مسلما این ناشی از واقع بینی و اشراف به ظرفیتها و واقعیتهای نسل جوان است. نسل جوان ما نسلی است که به ابزارهای روز مجهز است و تحت تأثیر آمد و شدهای فرهنگی در قالب بستر رسانه و فضای مجازی هم قرار دارد، اما در کنار این نسلی است که گذشته خودش را فراموش نکرده و در بستر یک جامعه دینی، مردمی متدین و یک تمدن تاریخی باشکوه و یک ملت فرهنگساز این نسل متولد شده و در حال رشد و حرکت است.
غفلت از بسیاری از ابعاد هویتی نسل جوان و توجه به برخی از تغییرات ظاهری این نسل اشتباهی است که خیلیها ممکن است مرتکب شوند و در نتیجه به این تصور برسند که نسل جوان، نسل دگرگون شده، بیباور، پشت کرده به آرمانها است در صورتی که اینگونه نیست. اتفاقا در محیطهایی که به تجربه گذاشته شده دقت دیدگاه مقام معظم رهبری به درستی اثبات شده است. عملا جوانان پرچمدار لبههای حرکتهای آرمانخواه ملت ما هستند. واقعیت میدان نشان میدهد آرمانخواهانهترین گفتمانهای انقلابی اصیلی که در کشور داریم توسط نسل جوان اداره میشود. جنبشهای عدالتخواه و فسادستیز جنبشهای جوان هستند. جریانهای معنوی جریانهایی است که در بستر جوانان شکل پیدا میکند.
شما توصیههای هفتگانه مقام معظم رهبری را نگاه کنید، اتفاقاً همه توصیههای مقام معظم رهبری در بیانیه در محیطهایی که نسل جوان در آن ظهور و بروز دارند و پرورش پیدا میکند و ابتکار عمل را در دست دارند، به اهداف نزدیکتر است. یعنی در حوزه علم و پژوهش ما معتقدیم این حوزه مبتنی بر فضای دانشگاهی ماست که نسل جوان و نسل برآمده از انقلاب و تربیت شده در دانشگاههای کشور ادراه میکنند. در حوزه اخلاق و معنویت جریانهای جوان هستند، در بحث ادبیات دینی، عمل به مناسک و شریعت دینی فضا در نسل جوان پررنگتر است. نمازهای جماعتی که در دانشگاهها برگزار میشود در هیچ محیط بیرونی نظیر آن پیدا نمیشود. موضوعاتی مانند اعتکاف، اربعین و توجه به اهل بیت (ع) و شعائر دینی، هیئتهای ارزشمند مذهبی در همه اینها جریانهای عمومی ما جریانهای جوان پایه است.
در بخشهای آرمانخواهیهای که در سیاست خارجی و یا فسادستیزی و عدالت داریم، میبنیم نسل جوان پیشرو و حامل این مطالبات است. بله یک جاهایی بخشی از جامعه جوان ما متأثر از زندگی که حاکم بر شئون انسان در دوره مدرنیته است، گاهی ممکن است شکل ظاهری غلط انداز داشته باشد، ولی اگر بخواهیم مولفههای دینداری را ارزیابی کنیم یکی در حوزه باورها و اعتقادات، یکی در حوزه هنجارها و ارزشها است و یکی هم در حوزه رفتارها و بروز بیرونی و مناسک و شریعت است.
بیش از 90 درصد دانشجوها اعتقادات دینیشان جدی است
کسی ممکن است با دیدن برخی از جوانها که به برخی از اعتقادات شریعت پایبند نیستند تصور کند که پایبندی جوانان کمرنگ شده، ولی دقیقترین ارزیابیهای جامعه دانشگاهی که پیشروترین جوانان ما هستند و احیانا مدرنترین آنها هستند، نشان میدهد که بیش از 90 درصد دانشجوها اعتقادات دینیشان جدی است، یعنی در حوزه باور به معاد، توکل، موثر بودن دعا، بازگشت خوبیها به خود بالای 90 درصد مؤمن بودند. در حوزه ارزشها و هنجارها بالای 90 درصد انسانهای معتقدی هستند، به اهل بیت (ع) ارادت دارند. میل و شوق به زیارت دارند. در محافل دعا شرکت میکنند. حس معنوی به آنها دست میدهد. اما در حوزه رفتارها کم و بیش بالا و پایین دارد. ممکن است در بحث اعتقاد به حجاب و نماز آمار بالا و پایین باشد. ولی خیلیها با دیدن این بخش از ظاهر و پوسته تصور میکنند پوسته اصلی اعتقادات جوانان دچار آسیب شده است در صورتی که اینگونه نیست.
با توجه به وظایفی که بر عهده نسل جوان است، رسالت دانشگاه به عنوان فضایی که جوان نخبه در آن حضور دارند برای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب چیست؟
به درستی نسل جوان مخاطب اصلی این بیانیه است و کانون اصلی این مسئله هم محیطهای علمی کشوری هستند که قاعدتا فهم درست بیانیه و عبارات و تحلیلهایی که حضرت آقا از گذشته و جامعه ایران امروز میدهند و هم نگاه امیدوارانهای که به آینده دارند فهم درست و تولید محتوای متقن بر اساس مبانی علمی در حوزه بیانیه وظیفه اول است.
بر همین اساس این بیانیه ابتدا باید به مفاهمه گذاشته شود، چون معتقدیم تمام بخشهای این بیانیه دارای بخشهای علمی، تجربی و تاریخی است، بنابراین به بوته نقد گذاشتن این بیانیه اتفاقا به بهتر فهمیده شدن این بیانیه کمک میکند و این اتفاقی است که باید در دانشگاهها رخ دهد.
مطالبات بیانیه چه در توصیههای هفتگانه و چه در سه حوزهای که گفتیم یعنی «خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی» مطالبات و توصیههایی است که هیچ انسان وطن دوست و آرمانخواه و معتقدی نمیتواند آنها را نادیده بگیرد و همه این توصیهها، توصیههای اصلی برای حرکت به سمت تعالی و پیشرفت است.
قاعدتا شناسایی ظرفیتهای مختلف و همجهت دیدن اینها و منظومهای نگاه کردن به توصیهها و تلاش برای شکلدهی جامعه دانشگاهی و ایجاد گفتمان عمومی در مبنای توصیهها و تولید دانش، هنجارها و تکنولژی و فرهنگ مبتنی بر این توصیهها، و حرکت و کندهشدن جامعه برای حرکت روبرو چلو جزو مسائلی است که دانشگاه میتواند به عنوان رسالت خودش تعریف کند و جریانهای فکری در حوزههای تخصصی خودشان به این موضوع نگاه کنند. در حوزه اقتصاد، اخلاق و معنویت، فهم منافذ فساد و ترمزهای عدالت در کشور ظرفیت دانشگاه ظرفیت عالی است، قاعدتا باید به کمک این گفتمانسازی بیایند که نتیجه آن حرکت عمومی جامعه شود.
به نظر شما ایجاد کارگروهها و تیمهای مختلف برای تحقق این بیانیه میتواند تاثیرگذار باشد؟
تعجیل و انجام کارهای پر سر و صدای بدون تداوم به تحقق اهداف بیانیه آسیب خواهد زد
بله. هم اکنون هم در دانشگاههای مختلف کارگروههایی شکل گرفته است، در دستگاههای آموزش عالی هم وزارت بهداشت و هم وزارت علوم، هم دانشگاه آزاد از زیر مجموعههای خود مطالباتی را در این راستا داشتهاند. عملا اهمیت بیانیه و ضرورت تبدیل شدن آن به گفتمان و محتوای عمومی را متوجه هستند و کار را هم شروع کردهاند، اما این کار جزو کارهایی است که به واسطه علمی انجام شدن آن، تعجیل و انجام کارهای پر سر و صدای بدون تداوم به آن آسیب خواهد زد، ولی ما مطمئنیم نتایج بیش از آن چیزی خواهد بود که امروز در موردش تبلیغات صورت میگیرد.
انتهای پیام/ 112