گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ انقلاب اسلامی ایران با وجود ناملایمات و دشمنیهایی که از سر گذارنده علی رغم تحریمها و تهدیدها و ضربات پیدرپی بدخواهان خود، وارد دهه پنجم حیاتش شد.
حضور بینظیر مردم در 22 بهمن 97 ثابت کرد که انقلاب با مردم و مردم با انقلاب همراه هستند. رهبر معظم انقلاب با تقدیر از این پایمردی و پایبندی مردم، بیانیه گام دوم انقلاب را صادر فرمودند که به نوعی نقشه راه سالهای پیش رو برای پشبرد انقلاب است.
مطالعه، تفحص، تبیین و تشریح این بیانیه مهمترین وظیفه جامعه فرهنگی است تا مسیر پیش رو را با قدرت بیشتر و با گامهایی پرصلابتتر برداریم. در سلسله یادداشتهای «گام دوم انقلاب» سعی میشود مطالبات رهبر معظم انقلاب با محوریت بیانیه فوق و با نگاه فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد که قسمت اول آن را در ادامه میخوانید.
حکومت مردم بر مردم
در طول تاریخ نهضتهای آزادیبخش تقریبا هیچ جنبش مردمی مثل انقلاب اسلامی ایران نتوانست بدون تاثیرپذیری از انقلابهای دیگر ایجاد شود. انقلاب اسلامی ایران به دلیل اینکه متکی به 14 قرن پشتوانه آموزههای شیعی بود و نیز با شناخت و بهرهمندی از مراجع بزرگ تشیع سبب شد تا در سده چهاردهم اسلام، حضرت امام خمینی (ره) با هدف جهانی سازی اسلام و زمینه سازی برای قیام جهانی امام عصر (عجالله تعالی فرجه شریف) نهضتی را پیریزی و رهبری کند که پیش از آن یا امکان ایجاد نبود یا عالمان شیعی به صرافت آن نیافتاده بودند.
نهضت امام خمینی (ره) دکترین ولایت مطلقه فقیه را برای پیشبرد نهضت خویش مطرح و تبیین کرده بود. دکترینی که در نوع خود یک انقلاب عظیم در حوزههای علمیه و مهمتر از آن در ادبیات سیاسی آن روزگار بود ـ که همچنان نیز هست ـ ایجاد حکومت اسلامی مبتنی بر آموزههای اسلام و مشارکت حداکثری مردم که در همه ارکان آن فقاهت و مرجعیت نمود عینی دارد، مطلقا تجربه نشده بود.
این انقلاب که مهمترین سلاح آن علیه رژیم پهلوی، احیای فرهنگ اسلامی بدون خشونت بود توانست 2500 سال حکومت شاهنشاهی را نابود کند. امام خمینی (ره) با فهم عمیق از فرهنگ کهن ایران و تسلط بر فرهنگ اسلامی در این میان تعادل برقرار کرده و مردم را در مسیر نیل به تاسیس حکومت اسلامی با خود همراه کرد. همراهی مستمری که در دوران دفاع مقدس به اوج خود رسید. مفاهمه عمیق بین مردم و امام خمینی (ره) بود که توانست انقلاب نوپای اسلامی را در دهه اول انقلاب از گزند حوادث و آتش افروزیهای دشمنان نظام حفظ کرده و با وجود تحریمهای همه جانبه کشورهای غربی و شرقی شاهد پیروزیهای درخشانش در دوران دفاع مقدس باشیم.
بعد از ارتحال بنیانگذار انقلاب و تحت رهبری امام خامنهای (مدظله العالی) بدون تغییر در استراتژیها و سیاستها، انقلاب اسلامی همچنان مسیر رشد و بالندگی خود را طی کرده است. بیداری اسلامی، نمونهای از دستاوردهای متعدد این انقلاب است که باید در جای خود مورد ارزشیابی و بررسی دقیق قرار گیرد.
انقلاب اسلامی با پشت سر گذاشتن حوادث بیشمار و گاه به ظاهر مهلک توانست به سلامت بگذرد و وارد دوران تازهای از حیات طیبه خود شود. این مهم به 2 عامل مهم بستگی تام داشت، ولایت فقیه و مردم که بدون حضور یکی از این 2 دیگری امکان حیات نداشت. رهبری مدبرانه حضرت آیتالله خامنهای در کنار تبعیت مردم از مقام ولایت فقیه توانست سدی عظیم و مستحکم در مقابل دشمنان خارجی و داخلی ایجاد کند. با وجود تهدیدهای احمقانه بدخواهان نظام که مردم 40 سالگی انقلاب را نخواهند دید، مردم با حضور شکوهمند خود در راهپیمایی 22 بهمن 1397 چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران را جشن گرفتند.
گامی پر صلابتر از پیش
مقام معظم رهبری به مناسبت ورود به دهه پنجم انقلاب بیانیه مهمی را ابلاغ فرموده و آحاد جامعه اسلامی را به دقت به آن متوجه کردند. ایشان ضمنا توصیه کردند تا مفاد این بیانیه تبیین و تشریح شود.
این بیانیه از جهات گوناگون جامع است و موضوعات مهمی را شامل میشود که قطعا میتواند برای ادامه حرکت مردم در مسیر انقلاب اسلامی مفید باشد. لزوم تبیین بیانیه گام دوم انقلاب بهانه موجهی است تا همه فعلان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دانشگاهیان و نخبگان به این بحث ورود کرده تا دهه پنجم انقلاب فرصت بروز دستاوردهای عظیمتر و جهانیتری در زمینههای مختلفی برای انقلاب شود.
مرحله تمدن سازی در گام دوم
مقام معظم رهبری در ابتدای بیانیه گام دوم انقلاب میفرمایند: «از میان همهی ملتهای زیر ستم، کمتر ملتی به انقلاب همت میگمارد؛ و در میان ملتهایی که بهپاخاسته و انقلاب کردهاند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و بجز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. اما انقلاب پرشکوه ملت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلهی پرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همهی وسوسههایی که غیر قابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دومین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمدن سازی شده است.»
چنان که حضرت آیتالله خامنهای اشاره داشتند، ویژگی بارز انقلاب اسلامی ایران مردمی بودن آن است. مردمی که حکومت 2500 ساله طاغوت را به زیر کشیدند، در کنار صیانت از آرمانهای انقلاب با همه توان در مقابل دشمنیهای بدخواهان ایستادگی کردند. اصالت معیارهای انقلاب که ریشه در باورهای دینی مردم داشته و دارد در این ایستادگی و پیروزی موثر بوده و سبب حصول دستاوردهای پرشماری برای کشور شد.
مردم تحت رهبری امام خمینی (ره) با صیانت از شعارهای انقلابی خود در عین خودسازی، تعریف تازهای از مدنیت ارائه و آن را ایجاد کردند. اکنون پس از 40 سال تجربه در این مسیر، انقلاب وارد دومین گام خود برای تمدن سازی شده است.
اگر پیش از این عمده تلاش برای این بود تا تمدن اسلامی در این کشور نهادینه شود در گام دوم انقلاب این تلاش باید معطوف این نکته شود تا تمدن اسلامی به آن سوی مرزها گسترش پیدا کند. هر چند این اقدام به صورت عملی قبل از این انجام شده بود اما در دهه پنجم انقلاب این تلاشها باید با ضریب و شتاب بیشتری بگیرد.
درمسیر تمدن سازی
مساله تمدن سازی قاعده مثلثی است که «خودسازی» و «جامعه پردازی» از اضلاع آن است. در عین اینکه باید «خودسازی» را در اولویت قرار دهیم باید «جامعه پردازی» را به عنوان مهمترین مولفه در «تمدن سازی» مد نظر داشته باشیم. در مسیر تمدن سازی اسلامی هیچ عاملی چون بکارگیری ابزار فرهنگی نمیتواند ما را به هدف مورد نظر برساند. در شرایطی که دولت آمریکا با سلاح مخربی چون فیلم و داشتن پایگاه قدرتمندی چون هالیوود، توانسته با اپریالیزم فرهنگی خود اغلب کشورهای اسلامی را به انقیاد خود درآورد، ما چه وظیفهای در گام دوم انقلاب داریم؟
به نظر میرسد اولویت سیاست گذاری در این مسیر نباید مقابله با هالیوود باشد چرا که این مسیر جز صرف هرینه و فرسودگی اندیشه ثمری ندارد. جذب سهم قابل توجهی از بازارهای جهانی فیلم تبادل کلاهای فرهنگی با کشورهای همسایه و استفاده از ظرفیت بالقوه کشورهای همسایه و تولید مشترک در زمینه فیلم، تئاتر و برپایی بینالهای متعدد از راهکارهای سهل الوصولی است که میتواند ما را در مسیر جنگ نرم غرب علیه کشورهای اسلامی به پیروزی برساند.
همچنین احیای سنت ترجمه آثار ادبی در حوزه شعر، داستان، رمان میان کشورهای اسلامی علاوه بر مطرح کردن نخبگان این حوزه کمک شایانی به جهانی شدن ادبیات کشورهای اسلامی خواهد کرد. متاسفانه کشورهای اسلامی به آن اندازه که بر ادبیات کشورهای غربی تسلط دارند نسبت به ادبیات خود شناخت ندارند. برای همین است که جریانها و جنبشهای ادبیات در کشورهای اسلامی عمری کوتاه دارند و اغلب ناشناخته میمانند.
رمان مدرن یا رمان نو با وجودی که انسان را موضوع اصلی خود قرار داده اما به دلیل نگاه اومانیستی خود اصالتی ندارد. رمان نو در بحث انسان شناسی تا جایی پیش میرود که حتی به شخصیت داستان نامی نمیدهد و از این رهگذر به نقاط تاریک شخصیت نزدیک میشود تا دیدگاههای فلسفی خود را به مخاطب غالب کند. خواننده چنان مرعوب فرم رمان شده که از آنچه ضمیر ناخودآگهش دریافت میکند غافل است.
از این منظر رمان نو نمیتواند منطبق بر آموزههای اسلامی باشد و با وجود این با انبوه ترجمههای غربی از تاثیرات آن در ایران غافل هستیم لذا پایههای مدنیت باید در درون یک کشور نهاده شود نه آنکه مظاهر و مفاهیم را بدون آنکه در تولید آن نقش داشته باشد از بیگانه بگیرد.
عمده دشمنی غرب با انقلاب ایران همین است که ایران ابزار مدنیت خود را از درون میگیرد و با اتکاء به آنها تولید محتوا کرده و آثار فرهنگی خود را می آفریند. در دهه پنجم انقلاب باید بدور از هرگونه سیاستزدگی و جناحگرایی به راههای صدور دستاوردهای تمدن اسلامی خود بیاندیشیم و طرحی نو برای تمدنسازی دراندازیم.
انتهای پیام/ 161