به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از تسنیم، جهان کشمیر را به چشم خود میبیند و آن را به نامهای بسیاری مینامد. توریستها آن را بهشت روی زمین، دوستداران طبیعت آن را سوئیس هند، تاریخنویسان آن را پیروار (جایی که صوفیان زندگی میکنند) مینامند و نامهای بسیار دیگر. اگرچه همه این نامها برای شرح و توصیف ظاهری مناسب است. اما مردمی که در آن زندگی میکنند آن را به گونهای دیگر نام نهادهاند. ما آن را کشمیر مظلوم مینامیم.
از سال 1846 تا 1947 دوگراها بر کشمیر حکومت میکردند. در طی این مدت، 2 معاهده ننگین لاهور و امریتسر منعقد شد و برای فهمیدن گذشته کشمیر، فهمیدن این معاهدهها، لازم و ضروری است.
شانزدهم مارس 1846 یک روز کاملا آرام در انگلیس و روزی باشکوه برای دوگراها بود. اما این روز در میان روزهای تاریک تاریخ مانند زخمی کریه و زشت بر چهره بشریت بود. زمانی که انگلیس با کمک دوگراها حکومت سیکها را شکست داد و پنجاب را گرفت، کشمیر را تحت عنوان معاهدهای به نام معاهده آمریتسر به ارزش هفت و نیم میلیون روپیه به ماهاراجه گلاب سینگ، از جامو فروخت. معاهده مابین انگلیس- که دره کشمیر، لداخ و گلگیت-بلتستان را از حکومتها سیکها گرفته بود- و گلاب سینک دوگرایی از جامو –کسی که بنیانگذار سلسله دوگرا در جامو و کشمیر بود. - منعقد شد و کمشیر به عنوان ایالتی شاهزاده نشین از هند انگلیسی به دوگراها واگذار شد.
این معاهده شامل 84 هزار و 471 مایل زمین به همراه 600 هزار انسان بود. یعنی هر کشمیری به ارزش 12 روپیه به همراه زمین اش به ماهاراجه هدیه داده شد.
از این رو بسیاری از تحلیلگران بین المللی و محلی این معاهده را به عنوان علت اصلی ریشههای سناریوی کنونی کشمیر معرفی میکنند. این معاهده غیر انسانی چنان ضربهای به کشمیر زد که هنوز هم آثار آن وجود دارد و غیر قابل درمان است. مدافعان این معاهده اظهار داشتند که کمپانی بریتانیای هند شرقی دخالتی در اشغال کشمیر نداشته است و تنها مسئله روشن این است که ترساندن مردم توسط انگلیس باعث شد که مردم تسلیم حکومت گلاب سینگ شوند. شورشهای زیادی در انگلیس و دیگر قسمتهای دنیا علیه این و فروش برپا شد، اما افسوس کشمیر نجات پیدا نکرد.
این معاهده را میتوان اولین قدم اشغال کشمیر دانست و اینکه چگونه بدون توجه به مردم و همفکری با رهبران کشمیر نوشته شد و مردم را مانند گله گاو و گوسفند فروختند و همهی بندهای آن معاهده علیه کشمیر بود. معاملهای که در 10 ماده بدون در نظر گرفتن واقعیتها، منفعت یا آینده کشمیر منعقد و با اختیار و قدرتی نامحدود به گلاب سینگ هدیه داده شد. چه غیر انسانی است وقتی مردم یک مذهب را در نهایت وحشیگری و ظلم به فردی از مذهب دیگر هدیه بدهند و این چنین نام ما به موارد این فهرست بد این معامله اضافه شد. معاملهای که خودش مدرک سوء استفاده و بدرفتاری با مردم کشمیر بود.
در همان اثنا مردم نقل قولی از گلاب سینگ شنیده بودند به این عنوان که «من این خاک را با ارزش میدانم نه خدمتکاران را». مردم کشمیر بسیار ارزان به خدمتکاری فروخته شدند، کسی که قیمت معامله را در 42 قسط پرداخت کرد و آخرین قسطش را در 29 مارس 1850 پرداخت و در طول چهار سال با پرداخت هفت و نیم میلیون روپیه کشمیر را خرید. گلاب سینگ در در نهم نوامبر 1846 در ساعت هشت صبح وارد کشمیر شد و در آن روز کشمیر تحت سلطه راجایی هندو مذهب از جامو قرار گرفت. این اشغال در مقابل ظلمهای بعد از آن ناچیز بود، اما یکی از تراژدیهای حزن انگیز بشریت است.
نگاهی کوتاه به معاهده امریتسر
اگرچه تمامی موارد این معاهده غیر انسانی را در هزاران کلمه هم نمیتوان توضیح داد. همانطور که اشاره شد این معاهده شامل 10 ماده است که بعضی از آنها بسیار جالب است:
* در ماده 1، دولت انگلیس کشمیر را برای همیشه به عنوان ایالتی مستقل به گلاب سینگ داده است. به این صورت که بریتانیا ما را مانند گلهای از دامو بدون هر گونه اعتراض و مخالفتی فروخت.
*در ماده 9، دولت بریتانیا تعهد داده است که از ایالت در زمان حمله دشمن خارجی محافظت کند. شما همیشه میبینید که دولت و مردم انگلیس برای برقراری عدالت در کشمیر تقاضای عدالت میکنند. اما بدانید این انگلیس بود که وعده اشغال کشمیر را به دوگراها داد و حالا با این وعدههای توخالی، تفکر عمومی جهان را به سخره گرفته است.
*حیرت انگیزتر و عجیب و غریبتر چیزی است که در ماده 10 آمده است. این مساله ممکن است برای شما مضحک باشد، اما حقیت آن است که این اتفاق فقط برای مردم کشمیر افتاد. در این ماده آمده است که حکومت دوگراها باید هر سال 1 راس اسب و 20 راس بز نر و ماده و 3 جفت شال کشمیری به دولت انگلیس هدیه بدهد.
شورشهای سیاسی در ایالت سلطنتی
از شروع حکومت دوگراها، مردم اعتراضاتی را علیه دوگراها آغاز کردند، اما با سرکوبهای متوالی حکومت دوگراها و با کمک ارتش انگلیس متوقف میشدند. تا اینکه تعداد زیادی از مردم علیه دوگراها شروع به فعالیت و سخنرانی کردند و اولین انتفاضه مردم کشمیر یعنی واقعه 13 جولای در این زمان رخ داد. این فعالیتها و آموزشها توسط شیخ عبدلله و غلام عباس انجام میشد.
در سال 1932 فعالیتها و تفکرات این دو رهبر کشمیری منجر به تشکیل «کنفرانس مسلمانان جامو و کشمیر» که به «مسلم کنفرانس» معروف شد، بنیاد نهاده شد. مبارزه خستگی ناپذیر سیاسی از طریق تشکیلات مسام کنفرانس به منظور دستیابی به اصلاحات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی ادامه داشت. در این مدت رهبران مسلمانان کشمیر بارها دستگیر شدند. سرانجام در سال 1941 اختلافات درونی تشکیلات «مسلم کنفرانس» منجر به انشعاب شیخ عبدلله و تشکیل کنفرانس ملی، معروف به «نشنال کنفرانس» شد و سازمانی ملی و بر اساس اصول غیر مذهبی که هندو، سیک و مسلمان در آن شرکت کنند. سالها بعد در زمان الحاق کشمیر به هند این حزب نقش حمایتی دارد. این در حالی است که در کنار انشعاب شیخ عبدالله از حزب «حزب کنفرانس مسلم»، این حزب به فعالیت خود ادامه میدهد و در زمان الحاق کمشیر از پیوستن آن به پاکستان حمایت میکرد. غلام عباس در اولین جلسه در منطقه میسومه بازار که در مرکز شهر سرینگر امروزی قرار دارد، بر درشکهای ایستاد و فریاد میزد: «کشمیر را رها کن و معاهده آمریتسر باطل کن».
در واقع این معاهده تمام نشد و تنها از حکومت دوگرا به دولت هند منتقل شد. از کشمیر سلطنتی به جامو و کشمیر، از اشغال دوگرا به اشغال هند.
به همین دلیل پس از استقلال هند از حکومت بریتانیا در سال 1947، کشمیر چنین وضعیتی را تا امروز دارد.
انتهای پیام/ 112