به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از فارس، رهبر انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب به نقش جوانان در مرحله خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی اشاره داشتند.
اینکه انقلاب اسلامی در دهه پنجم خود با چه چالشهایی روبرو است و چگونه میتواند در زمینه تمدنسازی گامهای بلندی بردارد، موضوع گفتوگوی ما با محمود واعظی رئیس مرکز مطالعات عالی انقلاب اسلامی دانشگاه تهران و سیدرضا موسوی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران بود که مشروح آن در ادامه میآید:
در مرکز مطالعات عالی انقلاب اسلامی دانشگاه تهران چه کارهایی را دنبال میکنید؟
واعظی: مرکز مطالعات عالی انقلاب اسلامی دانشگاه تهران، در میان دانشگاهها تنها مرکزی است که در حوزه مطالعات عالی انقلاب اسلامی از هشت سال قبل تاکنون با پیشنهاد مسؤولان ارشد دانشگاه تأسیس شده و فعالیت دارد. هدف از تأسیس این مرکز معرفی چهره الگویی نظام مردمسالاری دینی بر آمده از انقلاب اسلامی ایران، نقد و بررسی علمی دیدگاهها، اندیشهها و پاسخ به شبهات در بستر آکادمیک و ارتباطات نخبگانی دانشگاهی در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی است.
مرکز مطالعات عالی دانشگاه تهران در کنار سایر مراکز و نهادهایی که به ترویج و معرفی انقلاب اسلامی میپردازند و با استفاده از دستاوردهای آنان، تلاش دارد تا با حفظ جایگاه علمی ستادی خود با رویکرد و توجه بینالمللی به تبیین گفتمان انقلاب بپردازد. در این عرصه برگزاری کرسیهای ترویجی در حوزه نظریهپردازی، انجام پژوهش و مطالعات راهبردی، حمایت علمی از رسالهها و پایاننامههای مرتبط در سراسر جهان و نیز ساماندهی مجموعه تلاشها و فعالیتهای نهادهای ارزشمند جمهوری اسلامی ایران برای ارائه در سایر کشورها در اولویت مرکز قرار دارد.
در این رابطه حمایت هم صورت گرفته است؟!
واعظی: دانشگاه با درایت هشت سال قبل از مرکز را در ساختار رسمی دانشگاه تأسیس کرده است. این مرکز علیرغم همه محدودیتها و تنگناها، با بودجه و امکاناتی بسیار محدود کار را آغاز کرده است. از سال گذشته مدیران ارشد دانشگاه در ساختار مرکز تغییراتی ایجاد کردهاند و مقرر است که در عرصه آموزشی این مرکز برنامههایش را تحت اشراف دانشکده معارف و اندیشه اسلامی انجام دهد. در عین حال از تغییرات مهم در اساسنامه کاستن از نیروهای رسمی و تغییر جهت رویکرد کلی مرکز بود که سمتگیری آن بیشتر برون مرزی و بینالمللی شد؛ بنابراین مرکز بودجه کلانی ندارد تا خود مستقلاً وارد کارها و پروژههای کلان شود، لذا با سیاست مشارکت در برنامهها با سایر نهادهای داخلی و خارجی به فعالیت میپردازد.
البته فکر میکنم مشکل ما در جمهوری اسلامی ایران، مشکل بودجه، امکانات و فضا نیست. بلکه مشکل، در طراحی، دغدغهمندی و باور و اعتقاد بر مأموریتهای محوله است. مرکز چند اتاق بیشتر ندارد که شاید نیمی از آن هم زیاد باشد، اما سطح و عمق کار که با همکاری حدود ۵۰ نهاد فعال در عرصه معرفی انقلاب اسلامی تلاش میکنند، همکاری مؤثر داریم و با الطاف الهی در سال جاری با همین روش ستادی کارهای ارزشمندی در سطح داخل و خارج از کشور انجام شده است. امضای چند یادداشت تفاهمنامه و همکاریهای علمی مشترک با دانشگاهها و مراکز پژوهشی روسیه، مالزی، اندونزی و نیز برگزاری همایشها و نیز وبینارهای بینالمللی در کشورهای هند، آفریقای جنوبی، تونس، کنیا و ... که با نهادهای فعال انجام شده است.
میگویند شما که انقلابتان فرهنگی است به ما بگویید در عرصه فرهنگ چه کنیم؟
از آنجایی که شما یک ظرفیت عظیم برای صدور علمی انقلاب اسلامی به خارج از کشور دارید و سر و کارتان هم با جوانها است، با توجه به بیانیه گام دوم انقلاب چه برنامهای در نظر دارید؟
واعظی: به نکته مهمی اشاره فرمودید. متأسفانه بسیاری از نکاتی که تحت عنوان راهبردهای کلان نظام مطرح میشود، گاه در حد شعار، بنر و پوستر برجای میماند. امیدواریم بیانیه گام دوم انقلاب یا آغاز چهله دوم انقلاب فراتر از حد شعار بلکه در عرصه تحلیل بررسی و عمل مورد مداقه قرار گرفته و به کار گرفته شود. بیانیه دوم را بنده از نگاه مخاطب خارجی بیشتر مینگرم.
از آن طرف آب میگویند شما که انقلابتان فرهنگی است به ما بگویید در عرصه فرهنگ چه کنیم؟ تجارب موفق شما کدام است؟ دستاوردهای علمی شما با چه راهکارهایی به دست آمده است و ...؟! این گفتمان پرسشگرانه امروز جهان از ماست. در واقع رفتار ما در این چهل سال برای جهان به عنوان الگو جا افتاده است و این الگو شدن در جهان، مطالباتی را ایجاد کرده است.
متأسفانه سر چشمه هستیم و قدر نمیدانیم!
بنده معتقدم بیانیه گام دوم انقلاب اشاره به تاروپودی دارد که انقلاب با آن تنیده شده است. چند سال قبل پس از اینکه سخنرانی بنده در دانشگاه نایروبی تحت عنوان «قرآن و سیاستمدار بزرگ انقلاب اسلامی» تمام شد، حضار تمرکز سؤالاتشان بر این بود که شاخصهای فرهنگی انقلاب از دیدگاه امام و رهبری برایشان تبیین شود و منابع جدید برخاسته از نگاه فرهنگی جدید حضرت امام (ره) به اسلام و جهان برایشان معرفی شود. میخواهم بگویم باید این بیانیه در قالب هزاران صفحه و با هزاران قلم و بیان برای افراد خارج از کشور تببین و تحلیل شود. به قول شیخ السفرا در جمهوری اسلامی ایران آقای صلاح زواوی متأسفانه سر چشمه هستیم و قدر نمیدانیم!
چگونه میشود با ۴۰ سال تحریم به این دستاوردها رسید؟!
در دانشگاه اسلامی نوسانترای اندونزی در جلسهای که با رئیس دانشکده مهندسی پس از توضیحات و گفتوگوی اولیه گفت: آقای دکتر، دوستان منتظر شما هستند؟! گفتم: کجا؟ گفت: دوستان در سالن آمفیتئاتر دانشکده میخواهند شما را ببینند. گفتم موضوع جلسه چیست؟ گفت: پرسش و پاسخ! اداره جلسه را رئیس دانشکده مهندسی دانشگاه اسلام نوسانترای اندونزی بر عهده داشت و در قالب چند اسلاید علمی و شفاف سؤال اول را اینگونه مطرح کرد که ملاحظه کنید این جایگاه ایران در سال ۲۰۱۸ بوده است، در رتبه دانشگاهی رتبه اول منطقه، ترکیه دوم و ما که اندونزی هستیم پنجم و مالزی با برنامه ۲۰ ساله مهاتیر محمد چهارم. ایران در عرصه پزشکی، در عرصه صنایع نظامی، در عرصه نانو، در عرصه. یکی یکی آمار ارائه داد و جایگاه برتر ایران را با تکیه بر آمارهای بینالمللی گزارش داد.
آنچنان که برای بنده هم بسیار جالب بود. زیرا به خوبی دستاوردهای انقلاب در این چهل سال را تشریح کرد و گفت: همه این دستاوردها با وجود تحریم به دست آمده است و سؤال کرد: لطفا توضیح بدهید که چگونه میشود، با ۴۰ سال تحریم و جنگ به این دستاوردها رسید! در حالی که کشور ما با وجود رفاه، آرامش، ارتباط با اروپا و آمریکا و... در عین حال از شما در بیشتر پارامترها عقب ترهستیم؟
باید پاسخگوی دنیا باشیم/ رمز موفقیت انقلاب اسلامی
میخواهم بگویم از ما مطالبه دارند. در رابطه با اصولی که مقام معظم رهبری در بیانیه دوم بیان میکنند، باید پاسخگوی دنیا باشیم. در آن جلسه این گونه گفتم: پاسخ به این پرسش از دو حیطه قابل بررسی است، در وهله اول امام خمینی (ره) به ما یاد دادند کسانی که دنیای آباد دارند، آخرت آباد خواهند داشت. به عبارت دیگر؛ دیانت ما عین سیاست ماست؛ این فرضیه که دنیا را برای دیگران بگذاریم و به فکر آخرت باشیم، از سوی اسلام پذیرفته نیست. به همین دلیل جوانان ایرانی یاد گرفتهاند که برای عدالت، رفاه، محیط زیست، فناوریهای نوین و برای حفظ و حراست از چارچوب ارزشی نظام جمهوری اسلامی ایران و برخورداری از کشوری آباد و پیشرفته تلاش کنند.
نکته دوم اینکه رهبر انقلاب اسلامی ما حضرت آیتالله خامنهای به جوانان ایران یک نکته محوری را یاد دادهاند که «اَلعِلمُ سُلطان»، علم قدرت است، علم سیطره است. به ما یاد دادهاند که برتری با دانش و علم است و در کنار همکاریها و ارتباطات جهانی باید تلاش کنیم که دانش و علممان سرآمد باشد. دانشجویان و اساتید ما زیر همه این فشارهایی که در چهل سال اخیر داشتند که ۸ سال آن در جنگ، ویرانی و تخریب گذشته است. از این عرصهها غافل نبودند و تلاش کردند و اگر ایران اسلامی در این ۴۰ سال توانسته است به جایگاه برتر دست پیدا کند. اتفاقی نبوده است. بلکه تلاشهای ساماندهی شده شبانه روزی جوانان و مجاهدان بوده است.
جنس بیانیه گام دوم، جنس فرهنگی و مبانی نظری انقلاب است
این سخنان را در حالی مطرح کردم که عموم مسلمانان اندونزی صوفی مسلک هستند. وقتی میبینند امام در کسوت یک عارف دینی، اینگونه با چنگ و دندان حکومت جمهوری اسلامی را در ایران از صفر تا صد تأسیس کرد و تحویل داد و رفت. این یک الگو برای آنها میشود و بنابراین برای الگوگیری مکرر و مکرر سوال دارند و نخبگان ما باید پاسخگو باشند. شاید وجهی که در این ۴۰ سال با آن همه تحریم توانستیم با موفقیت از آن عبور کنیم، این جانی است که جوانان این مرز و بم از پیامهای معنوی و راهبردی رهبران شنیدهاند و با تمام وجود و سراز پانشناخته در جهت تحقق آن کمر همت بستهاند.
جوهره پیام مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب، جنسش، جنسِ فرهنگی و مبانی نظری انقلاب است؛ لذا هر چقدر در این زمینه صحبت کنیم، به نظرم هنوز جا دارد. امروز دنیا از ما مطالبه دارد، مطالبهاش هم به دلیل حرفهای ما نیست. به دلیل عملکرد ما است؛ یعنی دارند خروجی را میبینند. دلیلش هم این است وقتی مقایسه میکنند و به ما امتیاز میدهند.
چون دیدند که انقلاب مصر، سیدقطب، رشیدرضاها و عقبههای سیدجمال در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی در اسلامخواهیای که آنجا بود، با همه عظمتی که داشت. اما همان سیدقطبها توسط حاکمان زمان به دار کشیده شدند و انقلاب قلع و قمع شد و تمام شد و انقلاب علیرغم همه بنیانهای نظری نتوانست جلو بیاید. در همین مصر متمدن که در عرصه تمدنی جهان اسلام به ایران تنه میزند مرسی را روی کار آورد. ولی یکسال بیشتر دوام نیاورد! یا انقلاب سودان همزمان با ما بود.
آنها الشریعه را برای انقلاب اسلامی سودان شروع کردند. رهبرانشان از جمله نواندیشان جهان بودند. کشوری که نسبت به کشورهای دیگر بیشترین حافظ قرآن را دارد، تمام وزرایشان حافظ قرآن هستند. انقلاب آنها هم ۴۰ ساله هست، ما هم ۴۰ ساله هستیم، ببینید آنجا چه خبر است! در میان دو رود پر آب سفید و آبی از وسط شهر خرطوم ملاحظه بفرمایید چقدر توانستهاند بهره برداری کنند و به خود کفایی برسند! این هم یک نمونه بوده دقت کنید.
امام و رهبری، روح دین را به جامعه تزریق میکنند
میخواهم بگویم امام (ره) و حضرت آقا روح دین را به جامعه تزریق میکنند، نه پوستههای ظاهری احکامی را، اما در سودان بر عکس شده! من دیدم آنجا بچهها با چه دشواریهایی قرآن را حفظ میکنند. معلم روی یک لوح با مرکب یک آیه مینویسند و بچه باید طول یک هفته آن آیه را حفظ کند، آخر هفته این آیه را میشویند و دوباره یک آیه دیگر مینویسد که بچه حفظ کند. در یک مجموعهای سه هزار دانشآموز روی زمینهای شنی مینشینند و قرآن یاد میگیرند. اما در همین شرایط بهرهبرداری لازم از زمین کشاورزی که بتواند حداقل نیازهای کشورش را تأمین کند، را ایجاد نمیکنند! اما جمهوری اسلامی ایران با ۴۰ سال تحریم شکننده و مستمر بر قله الگویی برای مسلمانان جهان ایستاده است و به همین دلیل میخواهم بگویم جهان از ما مطالبه عملیاتی بیان راز و رمز موفقیت مدل تحققیافته انقلاب اسلامی را دارد.
راز ماندگاری شعارهای انقلاب
در آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی، این انقلاب با چه چالشهایی روبرو است؟ به عبارت دیگر اگر قرار است در عرصه بینالمللی خوب بدرخشیم و منجر به همان مأموریت تمدن اسلامی در جهان شود، چه فعالیتهایی را باید انجام دهیم؟
موسوی: در بیانیه گام دوم انقلاب، مقام معظم رهبری پنج یا شش محور را مورد عنایت قرار دادند. مرکز مطالعات عالی انقلاب اسلامی هم در این زمینه گامهایی برداشته است. آقای دکتر افضلیان مقالهای را در روزنامه اعتماد نوشتند و من هم در رادیو گفتگو به صورت تخصصی پارگراف به پارگراف این بیانیه را مورد ارزیابی قرار دادم. یک فرازی را مقام معظم رهبری در این بیانیه مطرح میکنند که فراز مهمی است. اینکه شعارهای انقلاب اسلامی، شعارهای جهانی و فطری است و به همین خاطر است که شعارهای جمهوری اسلامی ماندگار است و طرفدار پیدا میکند و دنیا صدایش را میشنود، منتها بایستی همت کرد و اراده به خرج داد و به صورت عملی آن را روشمند کرد؛ بنابراین نکته مهم این است که انقلاب اسلامی بر یک دینی مبتنی است که شعارهای این دین فطری است «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا»؛ بنابراین اگر بخواهیم شعارهای انقلاب اسلامی را با شعارهای انقلابهای دیگر مقایسه کنیم، خیلی جالب است. واقعاً یکی از معجزات انقلاب این است. انقلاب شوروی با آن همه بزرگی و صدایی که در دنیا کرد، شعارش این بوده که «کارگران جهان متحد شوید»، از آن شعار چه باقی مانده است؟ حالا ببینید شعار «نه شرقی، نه غربی جمهوری اسلامی» باقی مانده است. تازه شعار غیرمتعهدها هم شده است.
مرکز مطالعات در این زمینه اقداماتی کرده و إنشاءالله ما براساس وظایفی که داریم تلاش میکنیم که سال تحصیلی آینده بر اساس بیانیه گام دوم برنامههای سالیانه کرسیهای علمی و ترویجی را برگزار کنیم. یک نکته دیگری را مقام معظم رهبری بارها فرمودند: و آن عبارت «استحکام ساخت داخلی نظام» است. این عامل میتواند نظام را بیمه کند و کشور ما را از گزند بدیعیات داخلی و خارجی بیمه کند.
نیازمند توجه به ساخت داخلی نظام مبتنی بر اقتصاد مقاومتی و عدالت اجتماعی هستیم
چالش اصلی این است که ما استحکام اقتصادیمان را تقویت کنیم و با گرایش عدالت اجتماعی به آن توجه کنیم؛ یعنی مردم باید احساس کنند در جمهوری اسلامی عدالت اجتماعی برقرار است. هر چند که ممکن است ندار باشند و کم داشته باشند، اما احساس کنند عدالت برای همه وجود دارد. یعنی این طور نیست که یک نفر آن قدر ثروت دارد که نمیداند با آن چه بکند، اما دیگری نداشته باشد و شب گرسنه بماند. این نکته مهمی است که پاشنه آشیل ما است و جمهوری اسلامی باید به آن توجه کند. به نظر من ساخت داخلی نظام مبتنی بر ایجاد اقتصاد مقاومتی و گرایش عدالت اجتماعی، مهمترین چیزی است که میتواند چالشهای ما را برطرف کند.
در این زمینه مثالی بزنم: در یک سرمقاله روزنامه کیهان دیدم که علت گرانی مرغ را تشریح میکرد و قصه آن را این گونه شرح داده بود که از بندرعباس یا مرز بازرگان که دانههای مرغ توزیع میشود، چند دست بین دلالان میچرخد تا به دست مرغداری برسد. راننده تریلی میگفت: از زمانی که شروع به حرکت میکنم تا به مرغداری برسم، چند نفر زنگ میزنند و میگویند بار تو برای ما است! آیا ما نمیتوانیم جلوی این دلالان را بگیریم! وقتی میتوانیم روحالله زم و نیما زم را اینطور دست بیندازیم، این موضوع را نمیتوانیم مدیریت کنیم؟! چرا مردم را اذیت میکنیم؟ میخواهم بگویم درست است که ما عضو هیأت علمی هستیم، ولی حواسمان به این نکات ظریف است یا در قضیه گوشت، خود مقامات دولتی میگویند چند نفر دلار چهار هزار و ۲۰۰ تومانی را گرفتند و گران فروختند. آنها را دستگیر کنید و به حساب آنها برسید.
بنده بیش از ۱۰ سال در کانادا زندگی کردم. دقیقاً این شعار «الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم» را حس کردم. آنجا هم حقوقهای نجومی وجود دارد. مثلاً یک مدیر ۲۰ برابر کارمند معمولی حقوق میگیرد. مثلاً یک کارمند معمولی ماهی ۲ هزار دلار میگیرد، یک مدیر یک شرکتی سالیانه ۴۰۰ هزار دلار میگیرد، ولی طوری ثروت سازماندهی شده است که تمام کارهای یک کارمند با ۲ هزار دلار انجام میشود و زندگیاش تأمین میشود و ثبات سیاسی و امنیتی وجود دارد. نمیگویم این را از آنها کپی کنیم. مدیر ما هم نباید ثروت نجومی داشته باشد! حضرت علی (ع) میفرماید: هیچ جا ندیدم ثروت نجومی مگر حقی از کسی باطل شده باشد؛ بنابراین مهمترین چالشی که وجود دارد چالش اقتصادی و عدالت اجتماعی است.
عظمت خودمان را در نظام جهانی درک نمیدانیم
واعظی: بنده معتقدم مشکل عمده در چالشهای پیش رو در تحقق گام دوم انقلاب عبارت است از عدم شناخت جایگاه خودمان از این نعمت بزرگ خوداتکایی و استقلال فکری اقتصادی سیاسی که عموماً از آن غافلیم؛ یعنی اگر من بدانم که نظام جمهوری اسلامی در جهان در چه جایگاهی قرار دارد، بینش و رفتارم بسیار متفاوت خواهد بود، لذا بسیاری از مسئولان ما به دلیل اینکه نگاهشان از شهر و روستا بیرون نرفته، جایگاه خودشان را نمیفهمند. این یکی از اشکالات جدی ما است که عظمت خودمان را در نظام جهانی درک نمیدانیم.
نکته دوم اینکه به نظر میرسد این اصل بزرگ خیلی مورد غفلت قرار میگیرد، اصل منافع ملی. برخی عموماً منافع فردی را بر منافع ملی مقدم میدانند! بسیاری از مشکلات امروز ما و چالشهایی که پیشرو داریم، نگاههای شخصی و فردی مسؤولان و آحاد جامعه به منافع ملی است و این خطای بسیار بزرگی است، باید بپذیریم که جریان تفکر انقلابی و جهانشمول دین اسلام مهمتر و فراتر است، از نیازها و منافع شخصی ما. باید در این زمینه فرهنگسازی را تقویت کنیم و روحیه ایثار و از خودگذشتگی را از طرق جلب اعتماد عمومی به دولتمردان و مسؤولان افزایش دهیم.
متأسفانه تعیین شاخصههای تعیین مسؤول در جامعه ما به جای حس دفاع و حمیت از منافع ملی و دینی به شاخصههای بسیار سطحی سقوط کرده و ما را به بیراهه کشانده است. در حالی که در کشورهای مختلف طرحهایی را با مشارکت مردم اجرا میکنند. مثلاً در کشور ترکیه وقتی اعلام میکنند ما مشکل دلار داریم، مردم دلارها را تحویل میدهند. زیرا مردم، ملت، جامعه، کوچه و بازار را از خودش میدانند نه اینکه خودشان را تافته جدابافته بدانند و جیب خودشان را پر کنند!
رفتار مسامحهکارانه با مسؤولان موجب تضعیف اعتماد عمومی شده است
البته رفتار مسؤولان موجب بدبینی مردم شده است، سخن با رفتار و عمل سنخیت ندارند و کسانی که اوایل انقلاب مسئولیتی را بر عهده داشتهاند، الان اکثراً بالانشین و لواساننشین شدهاند!
واعظی: متأسفانه براساس همان شخصینگری و عدم دفاع از ارزشها و منافع ملی، برخی مسؤولان ما و کسانی که قبول مسئولیت میکنند، حرفهایشان با عملشان منطبق نیست، بسیاری از بدحجابیها، بسیاری از حقخوریها، بسیاری از پشتکردنها به اسلام و نظام از همین جا ریشه میگیرد. برای همین در ابتدا گفتم مسئولینی که اعتقاد ندارند و به منافع ملی و اسلامی باور ندارند در هر سمتی باشند، مخربند و مثل اسید، در لابلای ساختارها و چرخهای این ارابه طاووسکش انقلاب، رخنه ایجاد میکنند. نکته بعدی اینکه متأسفانه در ۴۰ سال گذشته هر چقدر جلوتر میآییم، تعارفات و رودربایستیها کمتر نمیشود. در حالی که منافع ملی ایجاب میکند که ما از سطح اشخاص به نفع مصالح کلی نظام بگذریم.
خدا شهید بهشتی را رحمت کند. ایشان میگفت: اشکال یک فرد نقصانی که در یک فرد است، این با شخصیت او متفاوت است. نگوییم، چون آقای واعظی این خلاف را کرد، پس خیلی آدم بدی است، نه! این کارش بد است، کار خلاف چه از آدم بیشخصیت و چه با شخصیت سر بزند. بد است، اما شخصیتش محترم است. حال اگر نظام با فردی که توان مدیریت ندارد برخورد کند و او را کنار بگذارد، این توهین به شخصیت او نیست. این کار چه عیبی دارد، هر کسی میخواهد باشد. شخصی ممکن است هزار تا قرارداد بسته باشد در یکی از آنها هم خلاف کرده باشد، باید هزینه یک خلاف را پس بدهد. متأسفانه رفتار مسامحهکارانه ما در برخورد با مسؤولان باعث شده تا اعتماد عمومی نسبت به مسؤولان و حاکمان تضعیف شود و این بسیار بسیار خطرناک است و از هر بمب اتمی بیشتر آسیب میزند. چنین چشمپوشیهایی در این نظام باعث شده تا نتوانیم در مقابل تخلفات بایستیم و این نکتهای است که در تحقق بیانیه دوم باید به عنوان یک سیاست حاکم مد نظر قرار گیرد.
راهکار برای درمان این چالشها چیست؟
موسوی: حاکمیت قانون چند مقدمه دارد. قانوننویسی و تدوین قانون خوب یکی از قدمهای مهم است. ولی مهمتر از همه اینها اجرای قانون است. گاهی میبینید که ۲۰ برابر میزان قوانین کشور با میزان قوانین فلان کشور غربی تفاوت دارد. برخی قوانین ما متناقض هستند و همدیگر را خنثی میکنند. به همین خاطر کسانی که در این زمینه مجرب هستند، با استفاده از این قوانین در دادگاهها و مراجع قضایی رأیی که به نفعشان است را صادر میکنند و به راحتی میشود این را نشان داد؛ بنابراین در راستای تدوین قوانین خوب و کیفیت قوانین خوب، گامهای خوبی در مجلس برداشته شده، اما باید دقت و سرعت این گامها بیشتر شود. مرحله بعد این است که قانونگذاری ما فصلی و مصلحتی نباشد. اگر قرار است قانونگذاری کنیم، قانونگذاریای باشد که دوردست را ببینیم. آیندهنگری و جامعنگری کنیم، نه اینکه فقط بخواهیم یک مشکلی را فوری حل کنیم بعد چند مدت دیگر بیاییم قانون را اصلاح کنیم.
شفافیت به معنای آبروریزی و هتک حیثیت نیست
نکته بعدی اجرای قانون است. اجرای قانون یک همتی میخواهد و این دیگر نرمافزاری نیست، سختافزاری است، ما بایستی بپذیریم. آقای واعظی توضیح دادند وقتی ما قانون را اجرا میکنیم لزوماً معنیاش این نیست که ما آن شخصیت را زیر سؤال بردیم. نه این شخصیت ۱۰ کار خوب انجام داده، یک کار خطا انجام داده است و کار خطای او هم هزینه دارد و البته در جمهوری اسلامی اینقدر سعهصدر وجود دارد که طرف را با یک خطا به صُلابه نمیکشند، ولی ما باید هزینه کار خطایمان را بپردازیم.
به همین خاطر باید فرهنگسازی شود. مثلاً وقتی میبینیم یک روحانی یا یک امام جمعهای جریمه میشود، در فضای مجازی از پلیس تشکر میکند. این را شما مقابل کسی قرار بدهید که پلیس میخواهد او را جریمه کند، ولی فیلم میگیرد و بعد منتشر میکند، این دو، دو فضای متضاد است. به نظرم متولیان امر باید او را تشویق کنند و دیگری را تقبیح و پیگیری کنند.
یادمان است کسانی که فرزندانشان منافق بودند و خودشان فرزندانشان را محاکمه و حکم جاری میکردند. اکنون افرادی را داریم که وقتی فرزندانشان خطا میکنند لاپوشانی میکنند؛ بنابراین وقتی از بزرگانمان ببینیم که خطاها را میگویند و اعلام میکنند، برای افراد عادی هم اعمال قانون راحت خواهد بود. دومین مسأله شفافیت است که این وظیفه خبرگزاریهاست. شفافیت به معنای آبروریزی و هتک حیثیت نیست، البته اصولی دارد؛ یعنی شفافیت یک پروسهای است که سازوکاری دارد. شفافیت با افشاگری متفاوت است. شفافیت باید ساختارها را مجبور کند که افشاء کنند مثلاً قانون اعلام حقوق مدیران چرا اجرا نمیشود؟
علت تأکید بر جوانگرایی در بیانیه گام دوم/ شرایط ضمانت تحقق روزهای خوب انقلاب اسلامی
متأسفانه ما در این قضایا همیشه حزبگرایی داریم و نمیآییم اولویتها را به کلیت نظام بدهیم، بعد حزب خودمان را زیر پرچم نظام تعریف کنیم، بعضی وقتها منافع حزبی به منافع کل نظام میچربد، با این چه باید کرد؟
واعظی: این سؤال را در ادامه مطلب قبل میتوان پاسخ داد. به نظر بنده یکی از نکاتی که باعث میشود ما شفاف عمل نکنیم و لاپوشانی کنیم سوابق ما است. اینکه حضرت آقا روی مسأله جوانگرایی تأکید دارد، مساله مهمی است، حتی برای برخی موارد میفرمایند: اگر میخواهد مسئول فلان قسمت باشد باید دهه شصتی باشد. آقا برای بعضی مسئولیتها میگوید دهه شصتی. اگر اصل جوانگرایی و گردش قدرت صورت بگیرد. پویایی و چابکی هم اتفاق میافتد. آن کسی که میخواهد یک مسئولیتی را بپذیرد و در حقیقت تحولی انجام دهد و ریسکپذیری داشته باشد، با روحیه جوانگرایی به مراتب سازگارتر و مسامحهکاریهای دوستانه براساس سوابق کمتر اتفاق میافتد.
نکته و چالش بعدی این است که متأسفانه این روزها به صورت خاص بحث یاس و ناامیدی را خیلی ترویج میکنند. اکنون روحیه ناامیدی و یاس در قشر جوان ما متأسفانه در برخی موارد موج میزند؛ یعنی کم آن هم زیاد است. باید بتوانیم این روحیه یأس را به روحیه امیدواری تبدیل کنیم. اگر واقعاً بخواهیم در این زمینه راهکاری ارائه بدهیم باید راهکارهای ارتقای امید در نسلهای مختلف به ویژه نسل جوان و دوم جوانگرایی را دنبال کنیم. الان مصیبت ما این است که یک فردی که مسئول میشود، از هر راهی استخدام میکند، تصویب میکند، اخراج میکند. این چه معنایی دارد که یک فرد در نظام بتواند گاهی در ساختار نظام آسیب ایجاد کند؟! بنابراین شفافسازی، اطلاعرسانی در وضعیت موجود برای فرار از عدم شفافیتها، برای فرار از آقازادهبازیها، برای فرار از لاپوشانی و هزار مشکل دیگر باید خوراک روزانه اطلاعرسانی ما باشد. ضمانت تحقق روزهای خوب انقلاب اسلامی در چلهم دومش به نظر همین باشد.
انتهای پیام/ 112