به‌مناسبت سالروز شهادت سپهبد «صیاد شیرازی»؛

امیری که صیاد دل‌ها بود

تلاش‌های شهید «صیاد شیرازی» پس از پیروزی انقلاب در ساماندهی ارتش و ساختار نیرو‌های مسلح متجلّی شد. از مهم‌ترین اقدامات او، می‌توان به تهیه طرح‌های عملیاتی که منجر به شکستن حصر شهر‌های سنندج و پادگان‌های مریوان، بانه و سقز شد، اشاره کرد و به نوعی می‌توان نامش را در میان امیران بزرگ ارتش گذاشت.
کد خبر: ۳۴۰۶۶۹
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۵ - 09April 2019

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: بیست و یکم فروردین‌ماه سال ۱۳۷۸ یادآور روزی است که یکی از پهلوانان این مرز و بوم با خنجری از پشت از سوی دشمن به شهادت رسید. این روز به نام امیر سپهبد شهید «علی صیاد شیرازی» ثبت شده است. شهیدی با سجایای اخلاقی برجسته و متعددی که نشان داد، می‌شود در عین نظامی بود و دارای لطیف‌ترین روحیات نیز داشت.

مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در مورد شهید صیاد شیرازی چنین روایت می‌کنند:

شاید امروز هم بعضی خیال کنند که عملیاتی مثل عملیات «بیت‌المقدّس»، فقط یک هجوم انبوه انسانی بود! این‌ها سخت در اشتباهند؛ هیچ امواج انسانی، بدون فرماندهى قادرِ قاطعِ هوشیار، نمی‌تواند هیچ عملی را انجام دهد. در جنگ نظامی، سازماندهی، عملیات، فرماندهی، تاکتیک، دقّت‌نظر، موقع‌شناسی و ده‌ها عامل در کنار هم، دانش نظامی را به‌وجود می‌آورد و استعداد و نبوغ نظامی را نشان می‌دهد؛ این اتّفاق در عملیات فتح خرّمشهر - یعنی همان عملیات بیت‌المقدّس - روی داد، که همین شهید عزیزِ اخیرِ ما - شهید صیّاد شیرازی - یکی از کارگردانان اصلی این عملیات بود و خودِ او مثل ظهر چنین روزی، از آن‌جا با تلفن با بنده تماس گرفت و مژده پیروزی را داد و گفت: «سربازان عراقی صف طولانی کشیده‌اند تا بیایند اسیر شوند!».

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: شهید صیّاد شیرازی یکی از کارگردانان اصلی عملیات فتح خرمشهر بود.

ببینید این عملیات چقدر هوشمندانه، قوی و همه‌جانبه بود که نیرو‌های دشمن احساس اضطرار می‌کردند که برای حفظ جان خودشان بیایند و خود را تسلیم کنند! که در آن روز هزاران نفر از نیرو‌های دشمن متجاوز - که آن همه با غرور و تکبّر، فریاد سر داده بودند - آمدند دودستی خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند!

 

امیری که صیاد شد

همچنین سرلشکر «حسن فیروزآبادی» رییس سابق ستاد کل نیروهای مسلح درباره شهید «صیّاد شیرازی» گفته است:

شهید «صیاد شیرازی» از نظر شخصیتی انسانی بود که وقتی در چیزی به یقین می‌رسید، امکان نداشت که سازش کند. در آن روز‌ها ما مسئله‌ جنگ تحمیلی را داشتیم و نیرو‌های انقلاب درگیر جنگ بودند؛ از آن طرف هم مسئله‌ کردستان را داشتیم که خط تجزیه‌ کشور را به دنبال می‌کرد. هنوز هم ماهیت «بنی‌صدر» برای همه روشن نشده بود. در آن زمان شهید «صیاد شیرازی» فرمانده یگانی از ارتش در منطقه‌ کردستان بود و موفقیت‌هایی هم کسب کرده و ضدانقلاب را سرکوب کرده بود. «بنی‌صدر» وی را احضار کرده بود که «صیاد شیرازی» نپذیرفته و نرفته بود و «بنی‌صدر» هم به عنوان فرمانده کل قوا، وی را عزل کرد.

بعد از عزل «بنی‌صدر» توسط حضرت امام خمینی (ره)، شهید «صیاد شیرازی» با حکم ایشان فرمانده نیروی زمینی ارتش شد. در واقع شهید «صیاد شیرازی» بود که به ارتش افتخار داد؛ زیرا در آن شرایط پذیرفتن فرماندهی نیروی زمینی ارتش کار ساده‌ای نبود و همه وی را از عمق وجود، به‌عنوان فرمانده پذیرفتند.

من در زمان انتصاب شهید «صیاد شیرازی» به فرماندهی نیروی زمینی، به تهران آمده و عضو شورای مرکزی جهاد سازندگی بودم. همراه با اعضای شورا و مهندس «فروزش» به دفتر شهید «صیاد شیرازی» در نیروی زمینی رفتیم، من تصور می‌کردم حالا که با کسی که فرمانده نیروی زمینی است روبه‌رو می‌شوم و یک وضعیت خاصی را خواهم دید؛ اما دیدم که کاملا ساده و بی‌آلایش در یک اتاق ساده است. هنگام نماز مغرب بود که رسیدیم، دیدیم یکی از اتاق‌ها را فرش انداخته‌اند و در حال خواندن نماز هستند، یکی از ویژگی‌های ایشان این بود که نماز اول وقتش ترک نمی‌شد و همیشه با اذان نماز می‌خواند.

سرلشکر فیروزآبادی: «صیاد شیرازی» به‌عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش تلاش کرد با فرماندهی سپاه هماهنگ شود و متحدا طرح‌های نظامی مقابله با دشمن را اجرا کنند.

جهاد سازندگی هم تا روز آخر جنگ به عنوان نیروی سوم (مهندسی) در خدمت ارتش و سپاه بود. بچه‌های جهاد با شهید «صیاد شیرازی» ارتباطی صمیمی داشتند، یک هفته بعد از اینکه من معاون دفاعی و جانشین نخست وزیر در قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) شدم و به قرارگاه رفته بودم، وی آمد و مهم‌ترین حادثه‌ای که از نظر من در آن زمان اتفاق افتاد، این بود که «صیاد شیرازی» به‌عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش تلاش کرد با فرماندهی سپاه هماهنگ شود و متحدا طرح‌های نظامی مقابله با دشمن را اجرا کنند؛ این حساس‌ترین دوران جنگ بود و در آن عملیات‌های بزرگ و درخشانی همچون «طریق‌القدس»، «فتح‌المبین» و «بیت‌المقدس» اجرا که در این عملیات‌ها مناطق وسیعی از سرزمین‌های اشغالی میهن اسلامی از جمله شمال دزفول، بستان و خرمشهر آزاد شد. این‌ها از نتایج مهم عملیات‌های مشترک ارتش و سپاه بود که در سایه ایمان و صفای باطن و درک انقلابی شهید «صیاد شیرازی» از همکاری ارتش و سپاه شکل گرفتند؛ شهید «صیاد شیرازی» انسانی خاضع و خاشع بود.

امیری که صیاد شد

شهید «صیاد شیرازی» متواضعِ مقتدر بود؛ یعنی در صحنه نبرد آن‌چنان مقتدر بود که دشمنان از او واهمه داشتند؛ اما در میان مردم و رزمندگان متواضع و ساده بود و اگر لباس بسیجی به تن می‌کرد، نمی‌شد تشخیص داد که وی فرمانده نیروی زمینی ارتش است. وی به مصداق روایات، بی‌تکبر بر روی زمین راه می‌رفت و به مصداق آیه قرآن کریم «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» بود.

سرلشکر «غلامعلی رشید» فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء (ص)، شهید «صیاد شیرازی» را این‌گونه توصیف می‌کند:

«صیاد شیرازی» همواره نوعی اتحاد و یگانگی را میان سپاه و ارتش دنبال می‌کرد؛ وی معتقد بود که نور بسیجی همچنان که عرصه سپاه را نورانی و شعله‌ور کرده، باید در ارتش نیز این نورانیت به‌وجود آید.

سرلشکر «عبدالعلی رشید»: شهید «صیاد شیرازی» همواره نوعی اتحاد و یگانگی را میان سپاه و ارتش دنبال می‌کرد و معتقد بود که نور بسیجی همچنان که عرصه سپاه را نورانی و شعله‌ور کرده، باید در ارتش نیز این نورانیت به‌وجود آید.

البته این اندیشه وی ظاهری نبود، به این معنی که صرفاً تعدادی بسیجی وارد ارتش شوند؛ بلکه به باطن می‌اندیشید و معتقد بود که باید اخلاق، روش، منش و رفتار بسیجی در ارتش ظهور پیدا کند، تا روابط و مناسبات حاکم بر ارتش را که از گذشته باقی مانده بود، بشکند و انقلابی در ارتش ایجاد شود و جایگزین تعصب در نظامی‌گری و خشک‌اندیشی شود و روابط افسر و درجه‌دار و سرباز در ارتش، بر اساس برادری و اخلاق اسلامی و محبت و در عین حال صلابت، پایه‌ریزی شود.

«صیاد شیرازی» خود یک بسیجی بود، نظم و انضباط ظاهری را در عالی‌ترین سطح رعایت می‌کرد؛ اما لطیف و مهربان بود و با اخلاق و رفتار اسلامی خویش، دل سرباز را می‌ربود و بسیجیان نیز که سرباز ارتش نبودند، او را به فرماندهی قبول داشتند.

«صیاد شیرازی» در سال دوم جنگ به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد و تمام همت خود را صرف کرد تا ارتش را به سپاه نزدیک کند و دست برادری و وحدت به سپاه داد؛ چرا که معتقد بود توقف در یک سال اول جنگ که آکنده از ناکامی بود، به دلیل عدم وحدت بین ارتش و سپاه و عدم محاسبه قدرت سپاه در رزم و محاسبه‌های غلط در طرح‌ریزی، حاصل شده بود.

امیری که صیاد شد

امیر «سید حسام‌الدین هاشمی» جانشین رییس هیات معارف جنگ، درباره شهید صیاد شیرازی می‌گوید:

امیر «سید حسام‌الدین هاشمی»: «صیاد شیرازی» نقش موثری در سازماندهی نیرو‌های حزب‌اللهی ارتش برعهده داشت و در تبیین و ترویج ارزش‌های انقلاب اسلامی در ارتش نیز از عاملان موثر بود.

«صیاد شیرازی» چون برای خدا کار می‌کرد و همه فکر و ذکرش به انجام وظیفه در راه خدا بود؛ لذا حق تعالی نیز مهر و محبت او را در دل همه افراد انداخته بود.

وی پیش از انقلاب نیز به‌عنوان یک افسر نظامی - مذهبی در ارتش شناخته می‌شد و همه از این حیث او را می‌شناختند. «صیاد شیرازی» حرکت انقلابی خود را همگام با مردم از سال ۵۶ و بعد از شهادت آقا مصطفی در ارتش شروع کرد و این فعالیت به‌خصوص از مهر سال ۵۷، نمود بیشتری پیدا کرد.

شهید «صیاد شیرازی» نقش موثری در سازماندهی نیرو‌های حزب‌اللهی ارتش برعهده داشت و در تبیین و ترویج ارزش‌های انقلاب اسلامی در ارتش نیز از عاملان موثر بود؛ همین مسئله موجب شد تا ارتباط وی با جامعه روحانیت و افراد انقلابی ویژه و درخور توجه باشد.

امیر «حسن سیفی» رییس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش نیز درباره شهید «صیاد شیرازی» این‌گونه بیان می‌کند:

برخی از افراد با فرماندهی معنا پیدا می‌کنند و برخی به فرماندهی معنا و جهت می‌دهند؛ یعنی وزن آنان بر جایگاه فرماندهی غلبه دارد و قد آنان نسبت به آن جایگاه کوتاه نیست؛ «صیاد شیرازی» به فرماندهی جهت می‌داد و یکی از آن جهت‌ها، اطاعت محض از ولایت فقیه است؛ بسیاری از ولایت‌پذیری سخن می‌گویند؛ اما نظر خودشان را هم می‌گویند! «صیاد شیرازی» در برابر امام و رهبری خود را صاحب نظر نمی‌دانست و خود را تنها یک سرباز می‌دانست و هیچ شانیت دیگری قائل نبود.

رییس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش: «صیاد شیرازی» در برابر امام و رهبری خود را صاحب نظر نمی‌دانست و خود را تنها یک سرباز می‌دانست و هیچ شانیت دیگری قائل نبود.

موضوع دیگر در رابطه با «صیاد شیرازی» این است که چه آن زمانی که مسئولیت داشت و چه آن زمانی که مسئولیت نداشت، به وظیفه خود بر اساس تشخیص عمل می‌کرد. در دور‌ه‌هایی که شهید صیادشیرازی مسئولیتی نداشت، جمعی از پاسداران را جمع کرد و به آنان آموزش ارائه کرد. پاسداران به دلیل اعتمادی که به او داشتند، دور او جمع شدند؛ به‌وجود آوردن اعتماد و اعتبار برای خود، یک اصل مدیریتی است که «صیاد شیرازی» این را به دست آورده بود؛ البته تاکید می‌کنم که هدفش خودنمایی و کسب منافع شخصی نبود؛ بلکه هدفش تحقق اهداف انقلاب اسلامی بود.

انتهای پیام/ 251

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار