به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، فواد ایزدی در گفتوگو با دیپلماسی ایرانی راجع به آنچه در ۱۱ ماه پس از خروج رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا از برجام گذشته است، اظهار داشت: هرچند که آمریکاییها با تحریم سپاه میخواهند امنیت و ثبات داخلی ایران را تحت الشعاع قرار دهند، اما مسئله مهم اینجاست که در صورت این اقدام از جانب آمریکاییها مطمئناً امنیت منطقه، هم برای بازیگران همسو با ایالات متحده و هم برای خود نیروهای آمریکایی حاضر در منطقه غرب آسیا بسیار گران تمام خواهد شد. شاید آمریکاییها بخواهند این بازی را شروع کنند، اما یقیناً این واشنگتن نخواهد بود که آن را تمام خواهد کرد.
کمتر از یک ماه تا اولین سالگرد خروج دونالد ترامپ از برجام و اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران در هشتم می 2018 (18 اردیبهشت ماه 97) زمان باقی است. دیپلماسی ایرانی در باب تاثیر آنچه که در 11 ماه گذشته پس از اقدام یک جانبه کاخ سفید برای خروج از توافق هستهای گذشته است، گفتوگویی را با فواد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا و تحلیلگر حوزه بین الملل صورت داده است که از نظر میگذرانید:
تقریباً 11 ماه از تصمیم جنجالی دونالد ترامپ در 18 اردیبهشت ماه سال گذشته برای خروج از توافق هستهای و صدور فرمان بازگشت تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران میگذرد؛ آیا در این مدت کاخ سفید و شخص دونالد ترامپ در تحقق اهداف خود در بستر خروج از توافق هستهای موفق بوده است؟
در یک نگاه کلی با توجه به آنچه در 11 ماه گذشته پس از اقدام یک جانبه رئیس جمهور آمریکا در اردیبهشت ماه سال 97 روی داده باید عنوان داشت که کاخ سفید متناسب با آن چیزی که به عنوان هدف نهایی و اصلی خود برای خروج از توافق هستهای و اعمال تحریمهای به اصطلاح شدید و فلج کننده که به قول دونالد ترامپ بی سابقه بوده است تا کنون به نتایج قابل قبولی دست پیدا نکرد؛ لذا در پاسخ به سوال شما نمیتوان موفقیت دونالد ترامپ را بسیار پررنگ جلوه کرد، اگرچه به واسطه اعمال دو مرحله تحریم شاهد به وجود آمدن مشکلات و چالشهای متعددی برای اقتصاد و معیشت جامعه بودهایم. اما همانگونه که به صراحت مقامات کاخ سفید از جان بولتون، مایک پمپو تا خود دونالد ترامپ به صراحت عنوان داشتهاند هدف غایی واشنگتن سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران است و در این راستا جان بولتون، مشاور امنیت کاخ سفید به روشنی بیان کرد که ایران جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی خود را در سایه اعمال فشارهای و تحریمهای آمریکا نخواهد دید. ولی ما در این مدت شاهد بودیم که علیرغم مشکلات ایران کماکان در مسیر خود متناسب با اهدافی که طراحی کرده به پیش میرود، اگر چه که شرایط و بستر اکنون برای کشور قدری مشکل شده است. این به معنای شکست واضح و آشکار تمام برنامهها و تلاشهای کاخ سفید در ۱۱ ماه گذشته پس از خروج ترامپ از برجام در خصوص ایران است.
پیرو نکاتی که به آن اشاره داشتید متاسفانه در روزها و هفتههای اخیر شاهد وقوع سیل گسترده در اکثر استانهای کشور بودهایم؛ سیلی که تا حدودی هم جنبه سیاسی پیدا کرده و در کمال تاسف خسارتهای ناشی از آن بار مضاعف بسیار سنگینی برای دولت، آن هم در شرایط تحریمی که به کاهش پررنگ بودجه انجامیده، ایجاد کرده است. از نگاه شما سینرژی تبعات منفی این سیل در کنار تحریمهای ایالات متحده آمریکا تا چه اندازه شرایط را برای کشور در آستانه اولین سالگرد خروج ترامپ از برجام مشکل خواهد کرد؟
در سایه نکاتی که مطرح شد متاسفانه وضعیت بودجه کشور چندان مساعد نیست و از آن سو نیز خسارتهای ناشی از سیل گسترده در ایران هم بسیار بالاست، اما نکته مهم اینجاست که اگر چه این شرایط میتواند مشکلات کنونی کشور را در شرایط تحریمی بیش از پیش پررنگ کند، اما این مسئله بدان معنا نیست که تهران توان عبور از این بحران را نخواهد داشت. به عبارت دیگر آستانه تحمل ایران بیشتر سینرژی خسارتهای سیل گسترده در ایران و نیز مشکلات تحریمهای آمریکا در ۱۱ ماه گذشته است. نکته مهمتر این است که در کنار این موارد منفی ما به وضوح و صراحت شاهد خباثت و تزویر آمریکاییها در حادثه سیل اخیر بودیم. چرا که مقامات و سران واشنگتن از یک سو داعیه کمک به سیلزدگان را در ایران مطرح میکنند و از آن سو تمام معابر و راههای امداد و کمکهای بین المللی به ایران را مسدود میکند تا جایی که حتی حساب هلال احمر را هم در سایه تحریمهای خود بستهاند. حتی فشارهای آمریکا به قدری ظالمانه است که قطعات مورد نیاز بالگردها و وسایل نقلیهای که در روزهای اخیر برای جابهجایی، رفع مشکلات و اسکان مردم سیل زده به شدت مورد نیاز است از جانب آمریکاییها مورد تحریم قرار گرفته است و به همین سبب مانع از ورود این قطعات یدکی به ایران میشوند. این همان آمریکایی است که در طول ۱۱ ماه گذشته بارها و بارها با شعارهای دروغین و در نهایت خباثت عنوان میکنند تحریمهای ایران به هیچ وجه بر علیه معیشت و زندگی مردم ایران نیست. ولی شما شاهد هستید که در طی روزها و هفتههای اخیر کاخ سفید حتی به مردم سیل زده و گرفتار هم رحم نکرده و اجازه آزاد سازی حسابهای هلال احمر و یا ورود قطعات یدکی ماشین آلات و بالگردها را به ایران برای کمک به سیل زدگان نمیدهد. این همان آمریکایی است که دولت حسن روحانی به دنبال مذاکره با آن بود و این درس بسیار بزرگی است که به ما یاد آور خواهد شد با چه کسانی در کاخ سفید رو به رو هستیم.
اما تلاشهای کاخ سفید برای تحریم سپاه به عنوان یک گروه تروریستی تا چه اندازه موثر خواهد بود؟
یقیناً نهادی مانند سپاه که مهمترین ارگان برای حفظ امنیت در کشور به شمار میرود، به گونهای شکل گرفته است که در سایه این دست مواضع پوچ و توخالی آمریکاییها با مشکلات جدی روبه رو نخواهد شد. هرچند که آمریکاییها با این اقدام میخواهند امنیت و ثبات داخلی ایران را تحت الشعاع قرار دهند، اما مسئله مهم اینجاست که در صورت این اقدام از جانب آمریکاییها مطمئناً امنیت منطقه، هم برای بازیگران همسو با ایالات متحده و هم برای خود نیروهای آمریکایی حاضر در منطقه غرب آسیا بسیار گران تمام خواهد شد. شاید آمریکاییها بخواهند این بازی را شروع کنند، اما یقیناً این واشنگتن نخواهد بود که آن را تمام خواهد کرد.
در این راستا تا چه اندازه مسئله صفر شدن فروش نفت ایران میتواند تحقق پیدا کند، به خصوص که در 11 ماه گذشته این مسئله روی واقعیت به خود ندیده، چرا که برخی از کارشناسان معتقدند که مسئله به صفر رساندن فروش نفت ایران در 11 ماه گذشته به دلیل خواست خود ایالات متحده، آن هم به واسطه افزایش قیمت جهانی نفت و تبعت منفی آن برای جهش نرخ حاملهای انرژی در داخل آمریکا بوده است. شما تا چه اندزه با این تحلیل موافقید؟
من با کلمه «نخواست» مخالفم؛ آمریکا معافیتهای تحریمی برای فروش نفت به هشت کشور را در قبال جمهوری اسلامی ایران پی گرفت، چون «نتوانست» نسبت به نیاز شدید بازار جهانی نفت اقدامی را انجام دهد. به عبارت دیگر علیرغم تمام مذاکرات و فشارهایی که به مشتریان عمده نفتی ایران در این مدت از جانب کاخ سفید آمده است این بازیگران به صراحت از نیاز خود به نفت ایران گفتند. پس آمریکای نتوانست فروش نفت ایران را به صفر برساند، نه این که نخواست. با این تفاسیر مواضع اخیر مقامات کاخ سفید در خصوص این که تلاش و تحریمهای جدیدی برای به صفر رساندن واقعی فروش نفت ایران در سایه عدم تمدید معافیتهای تحریمی را هم نباید چندان جدی گرفت. چون اساساً این مسئله هیچ تناسبی با اقتضائات و واقعیتهای میدانی ندارد و به صفر رساندن فروش نفت ایران یک رویای است که هیچ گاه تعبیر نخواهد شد و خود آمریکاییها بیشتر از دیگران بر این واقعیت آگاهند. البته این مسئله به معنای کاهش فروش نفت ایران نیست.
به هر حال تحریمها سبب شده تا مشتریان ما دست به کاهش خرید نفت از ایران بزنند، اما به صفر رساندن فروش نفت ایران یک مسئله دیگر است. در کنار این مسئله باید یک نکته مهم را هم مطرح کنم که در سالهای گذشته دولت باور داشت در صورت عدم وجود برجام نمیتوان فروش نفت را به مشتریان خود داشت این سخن هم در آن زمان و هم اکنون در سایه تحریمهای آمریکا به شدت اشتباه است و آسیبهای جدی را به اقتصاد کشور وارد کرده است. در این راستا مسئله مهم به میزان تلاش و هوشمندی ما در دور زدن تحریمها و تقابل با فشارهای ایالات متحده آمریکا باز میگردد. اگر وزارت نفت و دیگر بخشهای دولت در خصوص دور زدن تحریمهای نفتی تعلل کنند و یا به امید برخی بازیگران مانند اروپا دست روی دست بگذارند یقیناً فشارهای آمریکا برای به صفر رساندن فروش نفت ایران اثرات خود را خواهد گذاشت و ما شاهد کاهش بیش از پیش فروش نفت به مشتریان خود خواهیم بود. پس باز تأکید میکنم همانگونه که ایالات متحده آمریکا و وزارت خزانه داری برنامههای جدی برای افزایش تحریمها بدون هیچ گونه ملاحظهای را در دستور کار دارند ما هم باید با هوشمندی برنامههای جدی را برای دور زدن و تقابل با این تحریمها پی بگیریم.
اقتضائات سیاسی داخلی ایالات متحده آمریکا در شرایط کنونی چه تاثیری میتواند بر این برنامههای دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران داشته باشد، آیا شرایط فعلی میتواند به عنوان یک کاتالیزور و تسریع کننده عمل کند و یا تنش کنگره با کاخ سفید، نتیجه تحقیقات مولر و احتمال استیضاح رئیس دولت، ترمز برنامههای بولتون، ترامپ و پمپئو را میکشد؟
در شرایط کنونی دیگر ایران، هم برای جمهوری خواهان و هم برای دموکراتها از آن حساسیت و اهمیت گذشته برخوردار نیست، چرا که ذیل برجام، پرونده هستهای بسته شد. نکته مهم دیگر به اشتراک نظر جمهوری خواهان و دموکراتها در خصوص افزایش فشار بر ایران باز میگردد. ما در زمان دولت باراک اوباما شاهد اعمال بیشترین تحریمها علیه ایران بودیم که در زمان هیچ کدام از روسای جمهور پیشین این میزان از فشارها بر ایران شکل نگرفته بود. پس اعمال فشار بر ایران محل اختلاف دموکراتها و جمهوری خواهان نیست؛ لذا اگر برخی در داخل مانند اعضای دولت منتظر نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 ایالات متحده آمریکا هستند باید عنوان کرد چه در صورت پیروزی دونالد ترامپ و یا هر شخص دیگری شرایط برای کشور تغییر پیدا نخواهد کرد و این واقعیتی است که باید این آقایان به آن برسند. متاسفانه در شش سال گذشته کشور معطل برجام شد و اکنون هم با ناکارآمدی برجام کشور تا دو سال دیگر باید منتظر نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باشد؛ نتایجی که هیچ تاثیری بر شرایط کشور نخواهد داشت و این آقایان عملاً هشت سال از فرصتهایی که میتوانستیم برای ارتقای اقتصاد و معیشت مردم به کار گیریم فقط به دلیل نگاه به امریکا دوری کردیم.
انتهای پیام/ 112