گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ حامد افروغ؛ تروریستی نامیدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در روزهای پایانی فروردین ماه 98 از سوی آمریکا، بزرگترین خبری بود که پرونده ماه اول بهار را بست.
این اقدام اگر چه در برخورد اول، خشم مستضعفین و آزادگان ایران و جهان را برانگیخت که چرا سپاهی که در کارنامه خود افتخاراتی چون گلاویز شدن با غول بیشاخ و دم داعش را دارد و پیشینهاش مزین به چیدن نوک منافقین از ایران است، باید از سوی دولتی که رسما اعتراف به ایجاد داعش و یا طالبان کرده، تروریستی نامیده شود.
با کمی تدقیق به رفتار دولت سرکش ترامپ، قطعا میتوان این اقدام را رفتاری از روی استیصال دانست، رفتاری که پس از آزمودن راههای مختلف برای ضربه زدن به سپاه ـ به عنوان نیروی رسمی حفاظت از انقلاب اسلامی ایران که تکلیفی ورای ارتش به عنوان نیروی رسمی هر کشوری دارد ـ و به بن بست رسیدن در نیل به اهداف سرکشانه این دولت، رسما به فحش و لیچارگویی منجر شده است.
در رفتارهای عوامانه نیز وقتی 2 نفر درگیر میشوند و نفر روبرو کم میآورد، نهایتا به فحش و لیچارگویی دست میزند که نشانگر اوج استیصال و درماندگی او در مواجهه با رقیب است؛ اقدام اخیر ترامپ هم که پس از خرج هفت تریلیون دلاری در غرب آسیا توسط اسلافش، نتوانسته وجاهتی برای دولت آمریکا دست و پا کند بلکه عواید خرجهای آنها با هدایتگری سپاه، به جیب جبهه مقاومت رفته، راهی جز لیچارگویی و لجنپراکنی برای این دولت مستکبر نگذاشت.
فارغ از فریادهای رسانهای و تبلیغی که باید بکشیم و تاریخ را آکنده از ندای حقطلبی خود کنیم که مورد لعن و توهین دولتی قرار گرفتهایم که در طول 400 سال تاریخش، 222 جنگ خانمانبرانداز در کل دنیا داشته و میلیونها انسان را در خاک خود و دیگر ممالکت راهی قبرستان کرده است، باید در دل نیز بخندیم و خوشحال باشیم که دشمن را وادار به کشیدن جیغ بنفش کردهایم آن هم از روی درماندگی.
از همه اینها که بگذریم علت توفق سپاه و به دنبال آن ستارههایی چون حزب الله لبنان، حشد الشعبی و انصارالله که در پی این نهاد قطار شدهاند، بر جبهه غرب چیزی نیست جز فرهنگ مقاومت و فرهنگ آزادگی. سپاه همچون باقی نیروهای نظامی، اسلحه دارد، درجات نظامی دارد، قوانین سخت و خشن دارد، اما چرا موفقتر از ارتشهای پر طمطراقی چون ارتش آمریکا و اروپاست؟ چرا در دلهای ایران و منطقه جا باز کرده؟ علت آن قطعا قدرت نظامی نیست که چه بسا همرده یا بالاتر آن را برخی ارتشها داشته باشند، آن چه که به نظر از همه روشنتر می نماید این است که قدرت نظامی سپاه نه برای گردنکشی در برابر سایر ملل و سرزمین ها که قدرتی برای حفظ عزت و سربلندی بشر است، بشری که در ایران و عراق و افغانستان و یمن و سوریه و عربستان و امارات و بحرین و اروپا و آمریکا یک ماهیت دارد و خون همهشان سرخ است، بدون اینکه توجه شود از کدام تیره و قبیله و رنگ و نژاد هستند و به پاس همین انسان بودن باید آزاده و سربلند زندگی کنند لذا هرکس که در برابر آزادی و سربلندی بشر بایستد سپاه در مقابل اوست چرا که انقلاب در برابرشان خواهد بود. این فرهنگِ برگرفته از انقلاب اسلامی چونان چشمهای که از زیر پای انقلاب زاده شده، راه خود را به برهوت دلها و سرزمین ها باز کرده و باعث شده تا سپاه در دلهای افتادگان و زجرکشیدهها (همان 99 درصد معروف) خیمه بزند.
فرهنگ همان چیزی است که سالهاست از سوی غرب برای رسوخ دادن مرام بردگی و وادادگی به اذهان بسیاری از ملتها مورد توجه و هجمه قرار گرفته، که البته با ظهور انقلاب اسلامی رشتههای آنان پنبه شد و دست قهر خداوند از آستین انقلاب بیرون آمد تا با قدرت سپاه پاسداران جلوی آنان بایستد که «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دينِهِ فَسَوفَ يَأتِي اللَّهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَيُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ يُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَلايَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ ۚ ذٰلِكَ فَضلُ اللَّهِ يُؤتيهِ مَن يَشاءُ ۚ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ ﴿۵۴﴾» و این وعده خداست که به آمریکاییهای ظاهرا سوپر مسیحی، که خود را پیرو راستین مسیح میدانند و به زعم بوش پسر در پی ایجاد جنگهای صلیبی هستند، بفهماند که اگر از دین مسیح عدول کنند خداوند کسانی را بر می انگیزاند که پس از 400 سال استثمار و استعمار ملتها توسط دولتشان، در مقابل آنان بایستد.
از اینرو طبیعی است که ما مستضعفین وقتی که به فرموده امام راحل باید هر چه فریاد داریم بر سر آمریکا بکشیم، جبهه باطل هم هر چه فریاد دارد بر سر ما خواهد کشید چرا که ما را در برابر خود میبیند نه دیگری را. لذا نباید از این عربدههای از سر زخم خوردن آنها ترسید یا شکی به دل راه داد چرا که به فضل خدا بارقههای طلیعه ظهور روز به روز افزون میشود و بساط ظلم و ظالم برچیده خواده شد.
انتهای پیام/ 112