به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، برای مدافعانی که رسمشان دفاع از ارزشهاست داخل و خارج از کشور فرقی ندارد، این را بچه های مدافع حرم به حرف که با عمل ثابت کرده اند، هرجا که به آنها نیاز باشد و رضای خدا محور قرار بگیرد دیگر توجیهی برای نبودنشان پیدا نمیکنند، خودشان را به میدان رسانند تا از قافله عاشقان عقب نمانند، این مسیر اگر گل باشد های پلاستیکی به پا میکنند و اگر مین و خمپاره و تیر باشد پوتینهای نظامیشان را. در این بین هدایت و رهبری فرمانده هم بی اثر نیست، تا فرمانده فرمان حضور در صحنه را میدهد دیگر سر از پای نمیشناسند و راهی میشوند.
از محاسن سیل اخیر
سیل چند وقت اخیر کشور با همه بدیهایش یک خوبی داشت، اینکه آدمهای پای کار و خالص را دوباره کنار هم جمع کرد تا در فاصله اندک زمانی در محدوده معین از کشور شاهد حضور همه اقشار در کنار هم باشیم، کسانی که برای کمک به مردم سیل زده از هر شهر و با هر سلیقهای آمدند تا در کنار یکدیگر حماسه غیرت را به نمایش بگذارند، از بینشان طلبه، دانش آموز و دانشجو، پیرمرد و کارگر نیز میتوان دید. بچههای مدافع حرمی هم که تا دیروز در سوریه و عراق رو به روی دشمن میجنگیدند یک پای کار این روزهای سیل بوده و هستند. آنها که روزی عاشقانه برای دفاع از حریم آل الله به سوریه رفتند امروز به حرمت انسانهایی که احتیاج به کمک دارند خودشان را به خوزستان، لرستان و گلستان رساندند، آن روز با پوتین اسلحه و امروز با بیل و چکمه.
خیلی از بچههای یگان فاتحین در این ایام در مناطق سیل زده هستند. زمانی که سردار سلیمانی پیامی با این مضمون منتشر کرد که عاشقان حضور در صحنه دفاع از حرم امروز وارد میدان خدمت به مردم سیل زده شوند به هر قیمتی بود عزم رفتن کردند. گروههای خودجوش که از هر جای تهران خودشان را به لرستان و خوزستان میرسانند و صحنههای را خلق میکنند که بی شباهت به صحنههای حضورشان در دفاع از حرم نیست، صحنههای گاه سخت و درناک و گاه شیرین و زیبا. رامین فرهادی از بچههای فاتحین که مدتی هم در سوریه حضور داشته است از خاطرهاش درباره حضور نیروهای مدافع حرم در مناطق سیل زده میگوید: «خودم و چند نفر دیگر از دوستانم در این مورد هم نظر هستیم که پیام حاج قاسم خیلی تاثیر داشت، من به دلایلی نتوانستم از ابتدای بحث سیلاب و خرابیها در منطقه حضور داشته باشم اما از زمانی که پیام حاج قاسم سلیمانی منتشر شد خودم را هر طور بود به پلدختر رساندم. برای بچهها کار در سوریه و خوزستان و لرستان فرقی ندارد چون هدف باید الهی باشد، آنچه که در اینجا و سوریه مطرح است. تا به حال به آن تعداد نیروی نظامی در شهری ندیده بودم، همه دست به دست هم کنار یکدیگر کار میکردند، ارتش بیشتر با ماشین الات سنگینش کار میکرد، بچههای بسیجی خانه ها را تمیز میکردند و کمپهایی کار طبخ غذا را در شهر داشتند، کمکهای مردمی انقدر خوب بود که همه چیز به وفور دیده میشد. ما هم هفت نفر بودیم که به منطقه پلدختر رفتیم و به یک گروه دیگر از نیروهای فاتحین که 40 نفر میشدند پیوستیم. بچه ها در 2 وعده کار میکردند، نصف روز در طبخ غذا کمک میکردند و نصف روز دیگر خانه و معابر را از گل و لای پاک می ردند. با وجودی که تعداد نیروها زیاد بود و معمولا در جایی که جمعیتی باشند اختلاف نظر پیش میآید اما در این مدت هیچ اختلاف نظری بین بچه ها ندیدم.»
آنها که از نزدیک فضای معنوی جبهههای دفاع مقدس و دفاع از حرم را دیدهاند میگویند که فضای این روزهای مناطق سیل زده بی شباهت به دوران دفاع مقدس و روزهای دفاع از حرم نیست. حمیدرضا یکی دیگر از نیروهای فاتحین که حدود یک ماه است در منطقه پلدختر حضور دارد از اولین نیروهایی است که بعد از سیل همراه با عدهای از دوستانش به منطقه رفت و این روزها در پلدختر کار پخت میانگین سه هزار پرس غذا را برعهده دارند، او میگوید که حال و هوای این روزهای شهر جو جبهه را تداعی میکند، همان تصویری که شهید آوینی آن را در فیلمهایش به تصویر میکشید و در خاطره رزمندهها میشنیدیم، لحظه خوش و بش نیروها در خیابان، سر و وضع گلی و حمام رفتنهای بچهها در شهر، خستگیها و خوابیدنهایشان وسط خیابان. او ادامه می دهد: «ما صحنههایی که در فیلم ها دیدم و کمی از آن را در جبهههای دفاع از حرم درک کردیم اینجا به عینه بینیم، نگاه ایثار و فداکارانه و پر از محبت مردم به مردم و موج احساسات خوب به یکدیگر امروز در پلدختر تکرار میشود.»
صدیق حرف جالبی میزند، او میگوید: «بچههایی که همیشه در همه اتفاقات و بحران ها پیشگام بوده و در صف اول هستند امروز جزو اولین گروه ها و نیروها به مناطق سیل زده آمدند و با اینکه 10 روز از حادثه گذشته است ولی هنوز نیروهای جهادی می آیند و همین چند دقیقه پیش برای هماهنگی با یکی از گروه هایی که قصد عزیمت داشتند صحبت می کردم. اینجا بچه ها با روحیات و ظاهر مختلف همدل یکدیگر شدند، از دل مناطق شمال شهر تهران بچههایی آمدهاند که شاید تابه حال در چنین شرایطی نبوده اند و از محیط تاثیر گرفته اند. این زمان فرصت خوبی است تا تفکر و نگاه انقلاب اسلامی را با مردم شریک شویم و به محرومیت زدایی کمک کنیم.»
چند روز پیش بود که عده ای از رزمنده های افغانستانی مدافع حرم که زمانی به نام لشکر فاطمیون در جبهه سوریه می جنگیدند در قالب گروه هایی خودجوش برای امدادرسانی به مناطق سیل زده اعزام شدند. یکی از خبرنگاران روایت کرده بود که در بحث گل روبی از خانه ها بچه های ایرانی جایی به مشکل برخوردند و فاطمیونی ها به دادشان رسیدند. این همدلی و همراهی انگار منحصر به ایرانی ها نشده و وسعتش به کشورهای دیگر نیز رسیده است.
تصویر یکی از کامیون هایی حامل اقلام اهدایی مردم به مناطق سیل زده در فضای مجازی منتشر شد که روی آن بنر بزرگی با این جمله نصب شده بود: «برای دیدن خدا به لرستان می رویم»، مناطق سیل زده این ایام دیگر به اسم یک منطقه شناخته نمی شوند، همه یک شهر هستند و آنقدر مردم از جای جای کشور برای کمک به این شهرها هجوم آوردهاند که شهر را پر از جمعیت غیر بومی کردهاند، آنها که اهل معرفت هستند بهتر می دانند دست خدا با جماعت است، این همدلی و همبستگی نشانه های خدایی است، خدایی که در نزدیکی ما و شاید بیشتر، در نزدیکی کسانی باشد که همدلیشان تصویر قشنگ این روزهای ایران ما شده است.
انتهای پیام/ 141