گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ انقلاب اسلامی ایران با وجود ناملایمات و دشمنیهایی که از سر گذارنده، علیرغم تحریمها و تهدیدها و ضربات پیدرپی بدخواهان خود، وارد دهه پنجم حیاتش شد.
حضور بینظیر مردم در 22 بهمن 97 ثابت کرد که انقلاب با مردم و مردم با انقلاب اسلامی همراه هستند. رهبر معظم انقلاب اسلامی با تقدیر از این پایمردی و پایبندی مردم، بیانیه گام دوم انقلاب را صادر فرمودند که به نوعی نقشه راه سالهای پیش رو برای پیشبرد انقلاب اسلامی است.
مطالعه، تفحص، تبیین و تشریح این بیانیه مهمترین وظیفه جامعه فرهنگی است تا مسیر پیش رو را با قدرت بیشتر و با گامهایی پرصلابتتر برداریم. در سلسله یادداشتهای «گام دوم انقلاب» سعی میشود مطالبات رهبر معظم انقلاب اسلامی با محوریت بیانیه فوق و با نگاه فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد که بخش دوم از قسمت هفدهم (قسمت آخر) آن را در ادامه میخوانید.
همچنان اقتصاد مقاومتی
مقام معظم رهبری پس از «علم و پژوهش» و «معنویت و اخلاق» موضوع مهم «اقتصاد» را مطرح میکنند. اقتصادی که مبتنی بر آموزههای اسلامی داشته باشد و حفظ سرمایه و تولید ثروت و رفاه را وسیله بداند نه هدف میتواند اثر بخش باشد. اقتصاد بیمار نتیجه انحصاری شدن ثروتی است که متعلق به عموم مردم جامعه است.
وقتی ثروت در دست یک عده خاص باشد مسلما تولید و بازار نیز در اختیار اکثریت جامعه نیست و این ضعف ساختاری ثمری جز بیعدالتی و ایجاد فاصله طبقاتی ندارد. اقتصاد بیمار و معیوب فقر، بیثباتی بازار، بیاخلاقی، افزایش بزهکاری را در پی خواهد داشت. این عوامل سبب خواهد شد تا مردم مدیران جامعه را از خود ندانند و راه برای سلطه پذیری آماده کنند.
مدیریت مدبرانه است که برای همه ارکان و اجزاء اقتصاد برنامه داشته و برای سرمایه گذاری، تولید، توزیع، مصرف و... سیاستهای کاربردی دارد. متاسفانه ضعف در ساختار اقتصادی کشور سبب شده تا آن اقتصادی سالمی که منظور نظر اسلام است چنان که باید رشد نکرده است. ممکن است میزان تولید افزایش پیدا کرده و در تولید کالاهایی ـ نظیر برخی اقلام دارویی ـ که قبل از انقلاب وارد کننده صرف بودیم به صادرکننده بزرگ در منطقه تبدیل شدهایم اما اقتصاد اسلامی که هدفش تکریم و برابری و برادری است را باید همه مردم احساس کند و در زندگی همه خانوادهها محسوس باشد.
به بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از دچار مشکل کرده است. تحریمهای متعدد دشمنان نظام سبب شده بعضی از عناصر وابسته و بدخواهان نظام از شرایط موجود استفاده کرده و با هر عمل خباثتآلودی چون احتکار و واردات بیحد و اندازه و اعمال محدودیت در تولید که کاهش صادارت را در پی داشته است اقتصاد را بیش از پیش دچار مشکا کند.
ایران کشوری است با هزاران استعداد درخشان در زمینه تولید و کارآفرینی همچنین فرصتهایی چون تولید صنایع دستی، نظیر فرش و گلیم و قالی، سفال، سرامیک، آبگینه تولیدات بخش کشاورزی از جمله زعفران و پسته و خرما و انبوه مثالهای دیگر که در جهان نظیر و رقیبی ندارد به تنهایی میتواند چند برابر ظریت نفت سوددهی داشته باشد.
مقام معظم رهبری با توجه با این اقتصاد ایران و مشکلات مربوط به آن است که سیاست اقتصاد مقاومتی را مطرح کردهاند. اقتصاد مقاومتی در واقع مثل یک داروی پزشک حاذقی است تا اقتصاد کشور را به به نقطه ثبات برساند و بعد از آن با برنامه و سیاستها و راهکارهایی مسیر رشد اقتصاد را هموار کند. اگر نه با انبوه معادن و فرصتهایی نظیر گردشگری و وجود ایران در مسیر اقتصادی جهانی و موقعیت استراتژیک باید یک قدرت اقتصادی در جهان باشد نه آنکه در شرایطی قرار بگیرم که با ارزش پولی کشور مواجه شویم.
راه حل این مشکل را رهبر انقلاب ورود جوانان به عرصه اقتصاد میدانند. ایشان بر این نکته تاکید دارند که راه برونرفت از این اوضاع این نیست که فکر کنیم ضربههایی که بر پیکره اقتصاد وارد شده صرفا به دلیل تحریمهاست هر چند این تحریمها موثر است اما بخش مهم این نابسامانی ضعف در درون کشور است که با همت جوانان مرتفع خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای در این خصوص میفرمایند: «اقتصاد: اقتصاد یک نقطهی کلیدی تعیینکننده است. اقتصاد قوی، نقطهی قوت و عامل مهم سلطهناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطهی ضعف و زمینهساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادیات و معنویات بشر، اثر میگذارد. اقتصاد البته هدف جامعهی اسلامی نیست، اما وسیلهای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید. تأکید بر تقویت اقتصاد مستقل کشور که مبتنی بر تولید انبوه و باکیفیت، و توزیع عدالتمحور، و مصرف بهاندازه و بیاسراف، و مناسبات مدیریتی خردمندانه است و در سالهای اخیر از سوی اینجانب بارها تکرار و بر آن تأکید شده، بهخاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد میتواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد.
انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بیرونی تحریم و وسوسههای دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کماثر و حتی بیاثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریتی است.
مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیت داخلی، استفادهی اندک از ظرفیت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرایی اقتصاد و عدم رعایت اولویتها و وجود هزینههای زائد و حتی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجهی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقهی ضعیف و امثال آن است.
راهحل این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرایی برای همهی بخشهای آن تهیه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درونزایی اقتصاد کشور، مولد شدن و دانشبنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدیگری نکردن دولت، برونگرایی با استفاده از ظرفیتهایی که قبلا به آن اشاره شد، بخشهای مهم این راهحلها است. بیگمان یک مجموعهی جوان و دانا و مؤمن و مسلط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشرو باید میدان فعالیت چنین مجموعهای باشد.
جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همهی راهحلها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفا ناشی از تحریم است و علت تحریم هم مقاومت ضدم استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راهحل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجهی گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلتزدگان داخلی صادر میشود، اما منشأ آن، کانونهای فکر و توطئهی خارجی است که با صد زبان به تصمیمسازان و تصمیمگیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود.»
مقام معظم رهبری در ادامه مبحث اقتصاد از مفهومی بنیادین و مهمی چون «عدالت و مبارزه با فساد» صحبت میکنند که در هر نظام و حکومتی بسیار مناقشه و بحثبرانگیز است.
معظمله در این فصل از بیانیه گام دوم میفرمایند: «عدالت و مبارزه با فساد: این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، تودهی چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنهی حکومتها عارض شود، زلزله ویرانگر و ضربهزننده به مشروعیت آنها است و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیتی فراتر از مشروعیتهای مرسوم و مبناییتر از مقبولیت اجتماعی است، بسیار جدیتر و بنیانیتر از دیگر نظامها است. وسوسهی مال و مقام و ریاست، حتی در علویترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقهی زهد انقلابی و سادهزیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب میکند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سهگانه حضور دائم داشته باشد و بهمعنای واقعی با فساد مبارزه کند، بویژه در درون دستگاههای حکومتی.
البته نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سر تا پا فساد و فسادپرور بود، بسی کمتر است و بحمدالله مأموران این نظام غالبا سلامت خود را نگاه داشتهاند، ولی حتی آنچه هست غیر قابل قبول است. همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیت همهی مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. همه باید از شیطان حرص برحذر باشند و از لقمهی حرام بگریزند و از خداوند در اینباره کمک بخواهند و دستگاههای نظارتی و دولتی باید با قاطعیت و حساسیت، از تشکیل نطفهی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند. این مبارزه نیازمند انسانهایی باایمان و جهادگر، و منیعالطبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همه جانبهای که نظام جمهوری اسلامی باید در راه استقرار عدالت به کار برد.
عدالت در صدر هدفهای اولیهی همهی بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است؛ این، کلمهای مقدس در همهی زمانها و سرزمینها است و بهصورت کامل، جز در حکومت حضرت ولیعصر (ارواحنا فداه) میسر نخواهد شد ولی بهصورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن و فریضهای بر عهدهی همه بویژه حاکمان و قدرتمندان است. جمهوری اسلامی ایران در این راه گامهای بلندی برداشته است که قبلا بدان اشارهای کوتاه رفت؛ و البته در توضیح و تشریح آن باید کارهای بیشتری صورت گیرد و توطئهی واژگونهنمایی و لااقل سکوت و پنهانسازی که اکنون برنامهی جدی دشمنان انقلاب است، خنثی گردد.»
بنا به حدیثی از پیامبر که ملک با کفر دوام مییابد اما با ظلم نه باید گفت که عدالت لازمه دوام و بقای هر حکومتی است. این که عادلت امری انتزاعی است و هرگز به طور کامل تحقق پیدا نخواهد کرد شعار فریبکارانهای است برای پاسخ دادن به مطالبات مردم. عدالت یک امر فطری است و در نهاد هر بشری نهفته و برای نیل به آن تلاش میکند.
به جرات میتوان گفت اغلب بوجود آمدن شورشها و انقلابها در همه تاریخ برای تحقق عدالت صورت گرفته است. این تبعیضها بوده که انسانها را وادار به شورش کرده تا برابری در جامعه نهادینه شود. بیعدالتیها همیشه با خودویرانی غیرقابل تصوری به همراه داشته که حتی قدرتمندترین حکومتها نتوانستهاند در مقابل آن مقاومت کنند. جمهوری اسلامی ایران نیز اگر سعی در تحقق عدالت نداشته باشد به چنین سرنوشتی دچار خواهد شد.
نوع حکومتی که حضرت امام خمینی (ره) برای ایران تعریف کرده است با توجه مشارکت حداکثری مردم در تصمیمگیریها و انتصاب مسئولان کشور که با رای مستقیم آنها صورت میگیرد تا حد زیادی از بیعدالتی در جامعه جلوگیری میکند اما باید توجه داشت که عدالت باید در همه موارد رعایت شود. عدالتی که در ایران شاهد آن هستیم اصلا قابل مقایسه با کشورهای دیگر نیست اما هدف غایی انقلاب در زمینه عدالت طلبی نیز میسر نشده است.
مطالبهگری توام با انقلابیگری است که میتواند عدالت را در همه زمینهها محقق کند. جوانان با بصیرت خود افرادی را انتخاب کنند که بتوانند شعار عدالت را در جامعه عملی کنند. اگر مسئولی با رای مردم برای مسئولیتی انتخاب شود که سعی در عملی کردن شعار عدالت نداشته باشد مردم در این قصور شریک و باید خود پاسخگوی این بیعدالتی و تبعات آن باشند.
مقام معظم رهبری در ادامه این بخش از بیانیه گام دوم میفرمایند: «با این همه، اینجانب به جوانان عزیزی که آیندهی کشور، چشمانتظار آنها است صریحاً میگویم آنچه تاکنون شده با آنچه باید میشده و بشود، دارای فاصلهای ژرف است. در جمهوری اسلامی، دلهای مسئولان بهطور دائم باید برای رفع محرومیتها بتپد و از شکافهای عمیق طبقاتی بشدت بیمناک باشد.
در جمهوری اسلامی کسب ثروت نهتنها جرم نیست که مورد تشویق نیز هست، اما تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژهخواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بیعدالتی میانجامد، بشدت ممنوع است؛ همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، بههیچرو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاستها و قوانین، بارها تکرار شده است ولی برای اجرای شایستهی آن، چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام ادارهی بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان ـ که بحمدالله کم نیستند ـ سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ انشاءالله.»
استقلال و آزادی
«استقلال و آزادی: استقلال ملی به معنی آزادی ملت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطهگر جهان است. و آزادی اجتماعی بهمعنای حق تصمیمگیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه افراد جامعه است و این هر دو از جمله ارزشهای اسلامیاند و این هر دو عطیه الهی به انسانهایند و هیچ کدام تفضل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظف به تأمین این دواند.
منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیدهاند. ملت ایران با جهاد چهلساله خود از جمله آنها است. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خونآورد صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در رتبههای رفیع انسانیت. این ثمر شجره طیبه انقلاب را با تأویل و توجیههای سادهلوحانه و بعضا مغرضانه، نمیتوان در خطر قرار داد. همه ـ مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی ـ موظف به حراست از آن با همه وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود، و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود.»
رژیم پهلوی که نزدیک به 60 سال بر ملت ایران حکومت کرد تنها سلسله شاهی بود که با حضور مستقیم بیگانگان روی کار آمد و در طول حکومت جابرانه خود برای خوشخدمتی به غرب نه خود را که همه کشور را به خدمتگذاران غرب گماشت. مسالهای که سبب شد اولین جرقههای شکلگیری انقلاب زده شود.
ایران بعد از انقلاب کاملا از سلطه بیگانه خارج و استقلال خود را به دست آورد. استقلالی که برای حفظ آن در طول این 40 سال جانهای بسیاری فدا و خونهای بیشماری ریخته شد. شهدای جنگ تحمیلی، شهدای ترور، شهدای هستهای و مدافعان حرم و شهدای مرزبان تقدیم انقلاب شدند تا استقلال ایران اسلامی حفظ شود.
مهمترین ارمغان انقلاب آزادی غیرقابل تصوری بود که به همراه آورد. حضور مردم در پای صندوقهای رای در 12 فروردین 1358 اثبات این آزادی گسترده بود که هیچ شرطی برای حضور و عدم حضور نداشت. استقلال و آزادی خصیصه ذاتی اسلامیاند که به تعبیر رهبر انقلاب عطیه و لطف حکومتها نیستند. در واقع وظیفه حکومت صیانت از استقلال و آزادی هستند که مردم آن را محقق کردهاند. برای همین مذاکرات بیدلیل با قدرتهای جهانی و اصرار بر انجام آن به معنای لوث شدن استقلال و متضرر شدن ملت ایران است.
همینطور باز کردن دروازههای کشور به روی ورود کالاهای فرهنگی رنگارنگ غرب و بیتفاوتی نسبت به هر اظهارنظری که نظام اسلامی را تهدید میکند به معنای ملوث شدن آزادی است نه آزادی بیان و اندیشه که در این زمینه باید دقت نظر بیشتری صورت بگیرد.
عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن
«عزمت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخههایی از اصل «عزت، حکمت و مصلحت» در روابط بینالمللیاند. صحنهی جهانی، امروز شاهد پدیدههایی است که تحقق یافته یا در آستانهی ظهورند: تحرک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطهی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاستهای آمریکا در منطقه غرب آسیا و زمینگیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانهی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه.
اینها بخشی از مظاهر عزت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمیآمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملت ایران علاوه بر آمریکای جنایتکار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعهگر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلاب و ملی خود، یک گام هم عقبنشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همهحال، عزمت کشور و ملت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحتجویانه و البته از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با آن جز زیان مادی و معنوی محصولی نخواهد داشت.»
ایران اسلامی نه تنها کشوری منزوی نیست بلکه در کانون اخبار جهان قرار دارد و مورد توجه کشورهای جهان است. جالب اینکه این مورد توجه بودن وجه مثبتی دارد و مثل کشورهای دیگری چون آمریکا نیست که جز جهانخوارگی و آتشافروزی و خباثت هنری ندارد. این اقتدار توام باعزت است که سبب حسادت و کینه دشمنان شده است.
این عزت که ثمره باور به اسلام راستین است نوع مرزبندی با دشمن و حدود روابط خارجی ما را نیز تعیین میکند. ایران اسلامی تا وقتی که دشمنانش اقدامی علیه آن نکردهاند، کاری نمیکند اما قطعا در مقابل هر عملی که کیانش را تهدید کند قطعا مقابله به مثل خواهد کرد. به انفعال کشاندن آمریکا و محدود شدن اعمال خصمانه رژیم صهیونیستی نتیجه مرزبندی با دشمنان خارجی است.
اما این مرزبندی به معنای توهم توطئه نیست و ایران اسلامی روابط دوستانهای با جامعه جهانی برقرار کرده است. دولتهایی که روی کار میآیند و قدرت سیاسی را به دست میگیرند باید در مسیر حفظ عزت ملی در مجامع بینالمللی قدم بردارند و بر تعالی آن کوشش کنند.
باید همه ما متوجه باشیم که دشمنی برخی از کشورها نظیر آمریکا که از همان ابتدا برپایه کینهورزی بنا شده تمامی ندارد و این کشور که خوی استکباری در آن ریشه دوانده است جز خدعه و نیرنگ به چیز دیگری نمیاندیشد. حتی فکر کردن به مذاکره با آمریکا غیرقابل بخشش است. آمریکا در تصورتی با ایران وارد گفتوگو میشود که ایران بدون هیچ قیدی همه شروط تعیین شده را بپذیرد و در موضع ضعف قرار بگیرد. چرا باید ایران از عزتی که با شور و شعور و ایثارگری و شهادت جوانان ایرانی حاصل شده بگذرد تا آمریکا با رفع تحرمها موافقت کند.
ملت غیور ایران هرگز تن به این ذلت نخواهد داد و اجازه سیاست مذاکره و سازش را به هیچ مقام مسئولی نمیدهد. صبوری ملت ایران در دوران تحریم و همت و غیرت جوانان ایرانی سبب خواهد شد که مشکلات ناشی از تحریم رفع شود.
سبک زندگی
«سبک زندگی: سخن لازم در اینباره بسیار است. آن را به فرصتی دیگر وامیگذارم و به همین جمله اکتفا میکنم که تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.»
چنان که در این بخش از بیانیه گام دوم انقلاب مشاهده میشود، رهبر انقلاب از جهاد همه جانبه در مقابله با جنگ نرم دشمنان نظام ایران اسلامی میگویند. جهادی که هر چند ویرانیهای جنگ تحمیلی را ندارد اما خسارات جبران ناپذیری را به همراه دارد که لطمههای ناشی از آن کاریتر از حملههای دشمن در جبهههای جنگ است.
اگر سبک زندگی اصلاح شود و اسلامی ـ ایرانی بودن به عنوان یک الگوی بینظیر و بیاشکال معرفی شود به مرور شاهد تربیت نسلی خواهیم که با کمترین هزینه، زیانهای اخلاقی، اقتصادی، دینی و سیاسی را جبران خواهد کرد. برای نیل به این مقصود خانههای ما قبل از هر جای دیگری باید تبدیل به پایگاههای تربیت رزمندگان جبهه فرهنگی شود.
جوانان باید جور کمکاریهای گذشته را بدوش بکشند و از همان ابتدای تشکیل خانواده به این امر مهم توجه کنند که هیچ الگویی مثل سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی نمیتواند نسل آینده را از هجمههای جبهه فرهنگی غرب که متاسفانه در داخل کشور نیز سربازان خود فروختهای دارد حفظ کند.
مقام معظم رهبری در پایان بیانیه گام دوم انقلاب میفرمایند: «در پایان از حضور سرافرازانه و افتخارانگیز و دشمنشکن ملت عزیز در بیستودوم بهمن و چهلمین سالگرد انقلاب عظیم اسلامی تشکر میکنم و پیشانی سپاس بر درگاه حضرت حق میسایم. سلام بر حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه)؛ سلام بر ارواح طیبهی شهیدان والامقام و روح مطهر امام بزرگوار؛ و سلام بر همهی ملت عزیز ایران و سلام ویژه به جوانان.»
انتهای پیام/ 161