به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «عبدالله گنجی» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «جوان» نوشت: با فروکش کردن سیل کمسابقه در مناطق جنوبی کشور به صورت طبیعی ترمیم آلام روحی و هزینههای مالی و مادی مردم باید در کانون توجه حاکمیت و خصوصاً دولت قرار گیرد. زحماتی که تاکنون نیروهای مسلح و اجزای مختلف دولت کشیدهاند مربوط به دوران اضطرار و گذار بوده است و کمکم مرحله اقدامات زیرساختی و تثبیت شروع خواهد شد.
باید منصفانه دید و گفت که گرچه وظیفه اصلی بر دوش دولت است، اما دولت قادر به تأمین همه منابع موجود برای رفع مشکلات کشاورزی، احشام، اثاثیه و مسکن، راه، برق، آب، گاز و... نخواهد بود. اینجاست که «جهاد ملی مشارکت» را باید راهحل اصلی مسئله دانست، باید متناسب با وزن هر یک از سهگانه:
۱- دولت
۲- دستگاههای حاکمیتی فرادولتی
۳- کمکهای مردمی، برنامهریزی و تقسیم هزینه و تخصیص منابع کرد.
به صورت طبیعی کار اصلی بر دوش دولت است و برخی امور در همه جغرافیای مناطق بحرانزده بر عهده آن است. حتی اگر ابزار و ادوات انجام کار نیز در خارج از دولت یافت شود، اما تأمین منابع به عهده دولت خواهد بود.
۱- مأموریت دولت در حوزههایی مانند کشاورزی، احشام، آبرسانی، برقرسانی و ترمیم راههای ارتباطی قطعی و حتمی است. اگر این امور در همه مناطق به عهده دولت گذاشته شود قابل انجام است، زیرا ساختارهای آن را دارد. این بخش اگرچه گسترده است، اما هزینههای آن شاید به اندازه همه مسکن آسیب دیده نباشد. شرط این مهم آن است که دولت را از حوزه مسکن و اثاثیه معاف کنیم.
۲- سازمانها و نهادهایی هستند که دارای زیرساخت، ادوات، نیروی انسانی متخصص و با تجربه هستند. دولت میتواند ساخت جادهها، لایروبیها و خدمات عمومی را بین آنان از جهت قدرالسهم جغرافیایی توزیع کند و هر سازمان معین منطقهای خاص شود، اما منابع این کار نیز به عهده دولت باشد.
۳- اما مسئله اصلی و اساسی تأمین مسکن یا ترمیم آن است که هزینه زیادی را به خود اختصاص خواهد داد. تصدیگری مستقیم دولت یا هر سازمانی در این حوزه امری غیرعقلایی است، چرا که اگر مالک را از فرآیند ساخت حذف کردیم او صرفاً توقعات را طرح میکند و توقع دارد منزلی مطلوب در اختیارش قرار گیرد. پس محوریت اصلی ساخت مسکن باید مالک باشد تا هم سلیقه خود را اعمال کند و هم قدرالسهم حاکمیت به وی روشن باشد و خود مدیریت کار را به عهده بگیرد.
به نظر میرسد باید منابع مالی بخش مسکن و تأمین اثاثیه منزل را به مردم سپرد. مشارکت مردم باید در این نقطه متمرکز شود. کمکهای خالصانه و بیشائبه مردم تاکنون رضایتبخش بوده، اما هم در نسبت با خسارات وارده ناچیز است و هم در مرحله اسکان و ضروریات و تغذیه هزینه شده است. طرح سازمان بسیج مستضعفین مبنی بر «یک مسجد یک منزل» را باید مورد توجه قرار داد و این شدنی است. اول اینکه بسیج دارای شبکه سراسری در کشور است و تقریباً در همه مساجد کشور حضور دارد.
حدود ۷۰ هزار مسجد در کشور وجود دارد که ۴۰ هزار آن فعال است. اما حدود ۱۵ هزار مسجد پای کار میتوانند مشکل مسکن همه سیلزدگان را حل کنند. دوم اینکه بازاریان و متمکنین اهل مسجد هستند که میتوانند هم مرجع جمعآوری منابع شوند و هم خود به میدان بیایند. در عین حال هزاران مسجد کشور دارای اماکن تجاری و درآمدزا هستند که تأمین یک باب منزل که شاید زیر ۱۰۰ میلیون تومان تمام شود برای آنها، عدد زحمتآوری نباشد. این کار به دو روش میتواند انجام گیرد؛ اول اینکه بسیج به تصدیگری ورود نکند. هر مسجد مستقیماً ساخت منزلی را در مناطق سیلزده به عهده بگیرد و هیئت امنا و بسیج مسجد مستقیماً به مالک وصل شوند و امر ساخت و ساز را با هم انجام دهند. راه دوم اینکه مساجد منابع را در اختیار بسیج سازندگی قرار دهند و نواحی شهرستانهای بسیج به مالکان منازل آسیب دیده وصل شوند و امر ساخت و ساز را تسهیل کنند.
اثاثیه منزل را نیز میتوان به چند سازمان مشخص مانند ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، کمیته امداد حضرت امام، آستان قدس و قرارگاه محرومیتزدایی سپاه و بسیج اصناف واگذار کرد.
با این اوصاف بخش گستردهای از کار مستقیماً بر دوش دولت قرار میگیرد و بخش متمرکز و پرهزینه کار نیز بهعهده مساجد درآمدزای کشور خواهد بود. هر مسجد میتواند منابع بانکی را نیز از دولت اخذ و اقساط آن را خود پرداخت کند، زیرا بسیاری از مردم روستاهای لرستان و خوزستان حتی قدرت دریافت وام را نیز ندارند و نسبت به اخذ آن تمایل نشان نمیدهند. این ایده را میتوان به طرح عملیاتی تبدیل کرد و در وانفسای منابع دولتی، مردم را به میدان مشارکت آورد.
انشاءالله»
انتهای پیام/ 112