گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، بعد از حضور داعش و دخالتهای غرب به ویژه آمریکا در مناسبات داخلی سوریه به منظور سرنگونی این کشور بسیاری از هنرمندان سوری این کشور را ترک کردند. اما در این میان هنرمندانی بودند که در کنار مردم حود ایستادند تا در فرصتی مناسب بخشی از مظلومیت کشور خود را به تصویر بکشند.
«ایمن زیدان» کمدین مشهور سوری است که سریال «مدیرکل» با بازی وی بارها از تلویزیون پخش شده است از این نظر زیدان در ایران نیز هنرمند شناخته شدهای است. زیدان در سوریه نیز هنرمندان بسیاری را به سینمای سوریه تقدیم کرده است.
این کارگردان و بازیگر با نخستین ساخته سینمایی خود «امینه» که اولین نمایش بینالمللی خود را نیز تجربه میکند. در سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور دارد.
«امینه» داستان زنی به نام امینه یا ام سهیل است که به تازگی همسرش را از دست داده است او همراه دخترش سهیلا از تنها پسرش سهیل که یک جانباز جنگی است و مورد احترام اهالی روستاست پرستاری میکند. ایمن با وجود همه ناملایمات زندگی و تنگناهای بعد از جنگ همچنان به آینده و بهبود حال پسرش امیدوار است.
در مواجه با فیلمی «امینه» باید زاویه دید خود را تغییر داد، چرا که این فیلم از دل آتش جنگ و کمبودهای بسیاری بیرون آمده است. تا این جای کار «امینه» نسبت به انبوه آثار ایرانی که در جشنواره ملی فیلم فجر به نمایش درآمدهاند در مقام بالاتر ایستاده است. هر چند امینه ضعفهای بسیاری در ساختار خود دارد اما به هیچ وجه کم فروشی نمیکند. زیدان در مقام کارگردان نیز همه سعی خود را کرده تا یک اثر سینمایی قابل قبول به مخاطب خود ارائه دهد و از این نظر باید گفت، زیدان در رسیدن به هدف خود موفق بوده است.
فیلم «امینه» به شدت یادآور فیلم ایرانی «گیلانه» به کارگردانی «رخشان بنیاعتماد» است. از نام فیلم که هر دو برگرفته از شخصیت اصلی فیلم که هر دو مادر جانباز هستند تا قطع نخاع بودن «سهیل» فیلم «امینه» و «اسماعیل» فیلم «گیلانه». در فیلم «امینه» شاهدیم که سکانسی هستیم که سلما همسر سهیل او را به دلیل جانباز بودنش ترک میکند که این سکانس یادآورنده فصلی از فیلم گیلانه است که دختر مورد علاقه اسماعیل او را ترک میکند. حتی جغرافیایی هر دو فیلم به شدت به هم نزدیک است. اما پایان فیلم «امینه» تلختر از فیلم «گیلانه» است.
امینه که برای پرداخت قرضهایش زمین موروثیاش را که همه داراییاش بوده، فروخته است اکنون با شهادت پسرش نه فرزندی دارد و نه زمینی. از این منظر که در فرهنگ شرق پسر را نشانه تداوم نسل میدانند نه دختر را. دیگر اینکه پسر باید بر زمین کار کند و محصول آن را استخراج کند وقتی زمین مورثی از دست میرود دیگر وجود سهیل به عنوان نیروی مولد اهمیتی ندارد.
زیدان در پس این داستان سعی دارد بگوید که اولویت با حفظ وطن است و اگر وطنی در بین نباشد همان بهتر که جوان سوری هم نباشد. از دست دادن زمین و فرزند برای مادری چون امینه به معنای پایان همه چیز است که جبران آن عملا امکان پذیر نیست. شاید پسر سهیل تنها یادگار یک رزمنده و یا سهیلا و همسرش «ولید» بتوانند این نور امیدی را در فقدان قهرمان ملی خود روشن کنند اما باید منتظر آینده بود که آیا چنین آرزویی ممکن است به رنگ واقعیت به خود بگیرد یا نه.
از این منظر «امینه» هر چند فیلم تلخی است اما مثل «گیلانه» علیه دفاع مقدس و ارزشهای آن نیست. «امینه» به دلیل تذکر بیپروایش به جوانان سوری اثر قابل احترامی است.
انتهای پیام/ 161