به گزارش خبرنگار دفاعپرس از خرمآباد، شهید «یدالله آذرخش»، 1349/6/3 در روستای «هرو» از توابع شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش «حسنجان» و مادرش «ساعدبانو» نام داشت.
تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم در رشته علوم تجربی ادامه داد. وی علاقه خاصی به ورزش کشتی داشت و در این رشته ورزشی فعالیت میکرد. در دوران دفاع مقدس بعنوان پاسدار به مناطق عملیاتی اعزام شد. تا اینکه در تاریخ 1365/3/1 در منطقه عملیاتی «حاج عمران» به در جه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامه شهید یدالله آذرخش
بارالها، قلم میل به نوشتن ندارد. دستم میلرزد، اما دلم میگوید بنویس تا برای آیندگان و دشمنان دین خدا پندی باشد که بدانند معشوقان الله و راهروان طریق خدا چگونه آگاهانه و با چشم و گوش باز راه خود را انتخاب نموده و تا آخرین لحظه زندگی به عهد و پیمان خود وفادار مانده اند.
خدایا، معبودا، اکنون که شاید بیش از چند روزی به عملیات نمانده است کماکان تمامی بچه ها به این پیبرده اند اما وقتی که به آنها و چهره های خندانشان مینگری، واقعاً که آنها در پی زندگی جدیدی میگردند و آن زندگی جز در رضوان و در کنار باری تعالی نیست.
خدایا، ما میرویم تا ادامه دهنده راه شهیدان عزیزی باشیم که با ریخته شدن خونشان ما را و هزاران مسلمان آزاده را بیدار کردند. خدایا، ما که با زندگیمان خدمتی به تو و خلقت نکردیم ولی میرویم تا شاید با شهادتمان و با ریخته شدن خونمان گامی در راه پیشرفت دین مبین اسلام برداریم.
خدایا، تاکنون بارها وصیتنامه نوشته ام، ولی یا به دست دشمنان دینت افتاده و یا در خانه مانده است. ولی به نظرم این بار با دفعات قبل فرق داشته باشد و از تو میخواهم که ما را در انجام این مأموریت یاری فرمایی.
پروردگارا، تاکنون بارهاست که به جبهه میآیم و در طی این مأموریتها دوستان و سروران عزیزی را از دست داده ام. خدایا الان دلم برای آنها تنگ شده است و مشتاق دیدار روی آنها میباشم. خدایا مرا به پابوس آنها برسان.
و در انتها چند کلامی با برادران رزمنده: ای عزیزان، ای کسانی که سرمایه خود را در طبق اخلاص نهاده و تقدیم باری تعالی میکنید شما که گام در این راه مینهید سعی کنید که حرکت خود را بر این محورها منطبق کنید. اولاً هدفتان الله باشد، ثانیاً اطاعت امر فرماندهان که همانا اطاعت از ولی امر است را فراموش نکنید. ثالثاً در تهذیب نفس خود کوشا باشید و اخلاق اسلامی را با سایر رزمندگان رعایت نمایید که اخلاق نیکو پل شهادت است.
اما چند کلام با فرماندهان محترم: اولاً ایشان باید در فرماندهی به علی (علیه السلام) اقتدا نمایند و این مسئولیت را جز برای رضای پروردگار و پیشرفت اسلام قبول ننمایند و پیوسته در برخورد با نیروهای رزمنده خاضع و خاشع باشند و بدانند که رفتار آنها در جذب نیروها تاثیر عمیقی دارد و در برخورد با نیروها رعایت مقام و منزلت یک سرباز اسلام را بنماید.
اما چند کلمه ای با خانواده محترم: پدر و مادر بزرگوارم، اولا که از این شما تشکر را دارم که با من در رفتن به میدان رزم و پیکار موافقت کردید و از شما میخواهم که در این جشن که همانا شهادت من است صبری زینبی از خود نشان دهید و از شما میخواهم که سنگر رزم مرا خالی نکنید و اسلحه ام را برزمین نگذارید و تا پای جان و تا آخرین فرزندتان از این جنگ پشتیبانی کنید و مساجد را خالی ننمایید و به خاطر خدا مشکلات را تحمل کنید. زخم زبان ها را به خاطر خدا زیر پا گذارید و بر اهدا این هدیه افتخار کنید و در مراسم شهادت من شیرینی تقسیم کنید و عکسی از شهید «جوزی امیری» روی مزار من قرار دهید و سیاه نپوشید.
انتهای پیام/