گروه حماسه و جهاد دفاعپرس- مونا معصومی؛ کردستان را دیدهاید؟ کوههای سر به فلک کشیده و طبیعت بکر و دست نخوردهاش را، با مردمی با ایمان و سلحشور که تاریخی به قدمت زندگیشان را در دلهاشان نهفته دارند. صلابت کردستان، عطوفت مردمش و طبیعت بکرش را در چهره فرماندهای دلاور خلاصه و سیمایی عارفانه را برایش ترسیم کنید. آنگاه عظمت «محمد بروجردی» را خواهید یافت.
بروجردی عاشق کردستان و مردم مهربانش بود. او لبخندی عارفانه داشت و قلبی به وسعت همه کردستان در وجودش میتپید. محمد بروجردی را همه کردها میشناسند و خوب میدانند که او به واقع منجی کردستان بود و کلامش دم مسیحایی داشت و حضورش دل هر دشمنی را به لرزه وا میداشت.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار ما با سردار محسن شیخی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان تهران پیرامون شخصیت شهید محمد بروجردی را میخوانید:
دفاعپرس: چه زمانی با شهید بروجردی آشنا شدید؟
پس از پیروزی انقلاب، در بخش آموزش کمیته خدمت آیت الله مهدوی کنی بودم. زمانی که برای حفاظت از جان امام (ره) به مدرسه علوی رفتم، با شهید بروجردی آشنا شدم. امام خمینی (ره) در اواخر مهر سال ۵۷ مساله وحدت گروههای مبارز را مطرح کردند. بر این اساس شهید مطهری، شهید منتظری و چند تن دیگر نظر معظمله را به گروهها انتقال دادند، تا زمینه گفتوگو و اتحاد هموار شود. سرانجام در هفتم تیر سال ۵۸، هفت گروه از جمله موحدین، فلاح، بدر، توحیدی صف و توحیدی خلق با صدور بیانیهای با نام جدید «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» اعلام موجودیت کردند. شهید بروجردی نیز جزوی از این گروهها بود که در جلسات انسجام گروهها و ایجاد سازمان مجاهدین شرکت میکرد.
دفاعپرس: فعالیتهای این شهید بزرگوار در حفاظت از جان امام (ره) چه بود؟
به توصیه رفیقدوست، از شهید بروجردی و گروهش دعوت شد که برای حراست از امام (ره) به مدرسه علوی بیایند، زیرا وی فردی مورد اعتماد بود و تشکیلات داشت. البته شهید بروجردی فعالیتهای دیگری داشتند که من آشنایی ندارم.
پس از دعوت رفیقدوست، شهید بروجردی و گروهش در جریان حراست از امام گروهی را تشکیل دادند که علاوه بر این حفاظت از انقلاب نیز داشته باشد. یعنی نگاهی بالاتر از گروهی که قبلا داشتند، داشته باشند.
سپاه پاسداران که تشکیل شد، من و تعدادی دیگر به سپاه رفتیم. جواد منصوری نخستین فرمانده سپاه بود. من هم رئیس دفتر فرمانده وقت بودم. در جلسهای بودیم که شهید بروجردی برای نخستین بار با توجه به جریانات کردستان، پیشنهاد اولیه تشکیل هسته اولیه پیشمرگان کرد مسلمان را اعلام کرد و مجوز این کار را از منصوری گرفت تا کار را شروع کند. این موضوع در شورای عالی سپاه تصویب و پیگیری شد. شهید بروجردی به دفتر فرماندهی سپاه آمد تا نیازهایش برای پشتیبانی را اعلام کند. بسیاری از مواقع که منصوری به دلیل اشتغالات حضور نداشت، سراغ من میآمد و درخواستهایش را میگفت تا کار انجام شود. ما هم تا جایی که در توان داشتیم، پشتیبانی کردیم.
شهید بروجردی را در حدی که میشناختم، او را فردی بسیار ماخوذ به حیا و محجوب دیدم. او در گمنامی کار کرد و اهل ریا نبود. کار را برای رضای خدا و انقلاب میکرد. زمانی که بحث تغییر فرماندهی سپاه به میان آمد. شهید بروجردی از جمله گزینههای انتخابی بود، ولی وی این مسئولیت را نپذیرفت.
دفاعپرس: شهید بروجردی در ایجاد امنیت پایدار در کردستان چه نقشی داشت؟
نقش شهید در کردستان، اثرگذار و ماندگار بود. در ۲۰ مهر سال ۵۹ که تازه جنگ شروع شده بود، معاون نیروی انسانی سپاه پاسداران را بر عهده داشتم. در آن زمان با توجه به این که در مناطق غرب کشور نیاز به تامین نیرو داشتیم. ۱۴ نفر از جمله شهید طباطبایی، غمخوار، شهبازی و ... را به عنوان نیروی انسانی به کردستان بردم تا یک تشکیلات برای جذب نیروهای محلی و بومی ایجاد کنیم. همزمان با ورود ما به کردستان، برای من ماموریتی پیش آمد تا مهمات را از کرمانشاه به قصر شیرین ببرم. این ماموریت حدود دو هفته طول کشید. وقتی به پادگان برگشتم، دیدم که شهید بروجردی این افراد را به عنوان فرماندهی استانهای کردستان منصوب کرده است. با شهید بروجردی جلسه گذاشتم و توضیح دادم که من این نیروها را به عنوان نیروی انسانی آوردهام. شهید بروجردی هم گفت که نیروهایی که آوردهای توانایی زیادی دارند که میتوانند ما را یاری کنند. در سخنان و فعالیتهای شهید بروجردی، پختگی، ممارست و بیریایی دیده میشد.
یکی از مهمترین فعالیتهای شهید بروجردی تامین امنیت پایدار در کردستان و اتصال جریان انقلاب با نیروهای بومی بود. این شهید بزرگوار با تشکیل مجموعه پیشمرگان کرد مسلمان، فاصلهای بین مردم و جریانهای گروهکها ایجاد کرد. شهید بروجردی از مردم بومی برای تامین امنیت پایدار منطقه استفاده کرد. این مردم نسبت به انقلاب عنایت داشتند، ولی جریانهای گروهکی سعی میکردند که با تهدید مردم را از انقلاب جدا کنند.
دفاعپرس: تعامل و وحدت شهید بروجردی با فرماندهان ارتش در غرب کشور چگونه بود؟
وی تعامل زیادی با ارتش داشت. از آنجایی که به طور مستمر با وی نبودم، تمام فعالیتهایش را نمیدانم، اما یکی از این فعالیتها را دیدم. به واسطه ارتباطات و رایزنیهای سپاه پاسداران، پنج آمبولانس برای قرارگاه در غرب کشور ارسال شد. شهید بروجردی اعلام کرد که ۲ آمبولانس را به ارتش بدهند. به دلیل نیازی که سپاه غرب به این آمبولانسها داشتند، برخی نسبت به این امر اکراه میکردند، اما شهید بروجردی پاسخ داد «آنها هم میجنگند و مجروح و شهید میدهند.» این شهید بزرگوار به رنگ لباس و سازمان اهمیت نمیداد و فرد مخلص و فداکاری بود. ویژگی منحصر به فرد شهید باعث شد که افرادی که اطراف وی جمع میشوند هم افرادی مخلص باشند.
انتهای پیام/ 131