به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید «علی اصغر شیردل» در سوم خرداد سال 1357 به دنیا آمد. از 16 سالگی وارد فعالیتهای مذهبی و فرهنگی در بسیج مسجد شد و در سن 18 سالگی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. او در این مدت به ماموریتهای مختلف داخلی و خارجی اعزام شد و با آغاز درگیریها در سوریه به عنوان نیروی داوطلب مهندس مخابرات به این کشور رفت. پس از گذشت 47 روز از حضورش در سوریه سرانجام بر اثر اصابت گلوله به پهلو به شهادت رسید و پیکرش یک سال پس از شهادت به کشور بازگشت و در قطعه 26 به خاک سپرده شد.
در ادامه خاطراتی از این شهید از زبان نزدیکان و دوستان وی را میخوانید.
حساسیت روی بیت المال باعث شهادتش شد
همرزم شهید: لحظاتی قبل از شهادت یعنی قبل از آخرین جا به جایی، وقتی فرمانده دستور داد که باید محل را تخلیه و به محل دیگری نقل مکان کنید شهید شیردل مشغول جمع کردن وسایل که شامل تجهیزات مهمی بود، شد.
انقدر این کار را با حساسیت انجام میداد که اصلا متوجه زمان و موقعیت حساس نبود. انقدر موضوع بیت المال برای او اهمیت داشت که حتی از کوچکترین تجهیزات هم نمیگذشت. دقت و حساسیت شهید در جمع کردم وسایل وقت زیادی از ما گرفت و باعث شد ما آخرین ماشینی باشیم که محل را ترک کرده و به بقیه نیروها ملحق شویم. شهید شیردل پشت فرمان مشغول رانندگی بود که از ناحیه پهلو مورد اصابت تیر دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.
فقط از رشادتهایم بگو
فرمانده شهید: شب قبل از شهادت با من تماس تلفنی گرفت. در این تماس که آخرین تماس ما بود صحبتهای زیادی در موضوعات مختلف کردیم. یکی از مواردی که چیزهایی که شهید از من خواست این بود که اگر شهید شد در مورد نحوه شهادتم حرفی به خانواده نزن، از اینکه چطور به شهادت رسیدم صحبت نکن و فقط از رشادتهایم بگو.
شهید شیردل واقعا دل نترسی داشت که توانسته بود 10 روز در محاصره باشد و کوچکترین ترس و تردیدی نسبت به راهی که انتخاب کرده را به دلش راه ندهد.
دوست دارم بدنم تکه تکه شود
همسر شهید: علی آقا احترام و علاقه خیلی زیادی به ائمه اطهار به خصوص امام حسین (ع) داشت. علاقه ایشان تا حدی بود که در وصیت نامه خود امیرعلی فرزند پنج سالهاش را به توجه خاص نسبت به امام حسین (ع) دعوت میکند.
علاقه زیادی به خواندن زیارت عاشورا داشت، چند ماه قبل از شهادتش به من گفت هر زمان از دنیا رفتم، چه با مرگ طبیعی و چه با شهادت از شما میخواهم به کسی که اولین بار برای شناسایی من بالای سرم حاضر میشود بگو زیارت عاشورا بخواند البته میدانم اگر لایق باشم و شهید شوم احتیاجی به غسل و کفن ندارم ولی مجدد از شما خواهش میکنم حتی در مراسم ختمم برایم نوحه و مداحی امام حسین (ع) پخش کنید.
درباره اینکه دوست دارد چطور شهید شود گفت که دوست دارم اگر شهید شدم بدنم تکه تکه شود یا سر از بدنم جدا شود. اصلا دوست دارم به صورت گمنام شهید شوم و پیکرم به کشور برنگردد.
این تمام صحبت ها و علایق علی آقا در مورد نحوه شهادتش بود، غافل از اینکه خدا تک تک حرفایش را شنید و آنطور که او دوست داشت شهید شد.
انتهای پیام/ 141