چرا جنگ نمی‌شود؟

در روز‌هایی که هیجان آغاز جنگ فراگیر شد، برخی همسایه‌ها حتی نتوانستند شادی و هیجان خود را پنهان کنند، اما واقعیت به گونه‌ای دیگر رقم خورد.
کد خبر: ۳۴۷۲۲۰
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۱ - 21May 2019

چرا جنگ نمی‌شود؟به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس به نقل از روزنامه جوان، در روز‌هایی که هیجان آغاز جنگ فراگیر شد، برخی همسایه‌ها حتی نتوانستند شادی و هیجان خود را پنهان کنند، اما واقعیت به گونه‌ای دیگر رقم خورد. در ایران حکومت آرام و مطمئن و مردم قضایا را با شوخی و جوک و البته برخی اوقات نیز با پرسش جدی دنبال کردند. اما چرا جنگ نشد؟ آیا احتمال وقوع آن در آینده وجود دارد؟


دلایل متعددی وجود دارد که چرا جنگی جدید در خاورمیانه پرتنش شکل نگرفت. مهم‌ترین عامل این بود که دونالد ترامپ نه اراده جنگ دارد و نه اینکه امریکا اکنون از آسیب‌های آن در امان است. جدای از اینکه کنگره یا حتی مردم امریکا مخالف جنگ باشند یا نباشند، ترامپ از این ابزار استفاده می‌کند تا فقط امتیازات دلخواه خود را بگیرد. او یک نارسیسیست است که اهل جنگ اقتصادی و نمایش شخصی است. این موضوع در تهدید‌ها علیه کره‌شمالی و چرخش یکباره به مذاکره نمایان است. مسئله این است که کره‌شمالی با اینکه بمب اتمی داشت و هر حمله‌ای به آن می‌توانست بخشی از رقبا و دشمنان پیونگ‌یانگ را در شرق آسیا دود کند و به هوا ببرد، تصمیم گرفت وارد بازی ترامپ شود و در دوئل جنگ مذاکره، دومی را انتخاب کند. اما ایران چه چیزی داشت که سیاست نه جنگ نه مذاکره را انتخاب کرد تا جایگاه ترامپ و امریکا را با تزتزل همراه کند.


پاسخ به این پرسش دومین دلیل صورت نگرفتن جنگ را نمایان می‌سازد. مسئله این است که بخش قابل‌توجهی از «مردم جهان عرب»، پیدا و پنهان ضد اسرائیل و به تبع آن مخالف سیاست‌های حمایتی امریکا در تحولات منطقه به‌خصوص در حوزه فلسطین هستند. اما مسئله مهم‌تر این است که بسیاری از شهروندان عرب از اینکه در کل منطقه، خوار سیاست‌های اسرائیل و امریکا شده‌اند، حس حقارت و جبران دارند؛ بنابراین در دل خواهان مقاومت در برابر برخی دولتمردان خود، امریکا و اسرائیل هستند. با توجه به اینکه برخی از مقامات عرب به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل پیش رفته‌اند، این موضوع پیامد‌های واکنشی زیادی را در آینده ایجاد خواهد کرد. یادمان نرود اولین اقدام خارجی مردم مصر بعد از انقلاب، حمله به سفارت اسرائیل در قاهره بود. مسئله این است که اگر امریکا حاکم و سلطان سلاح است، ایران در این منطقه حاکم دل‌هاست. آنچه که از سوریه تا عراق، یمن، لبنان و حتی برخی کشور‌ها که تصورش کمتر است، بسیج مردمی برآمده از بطن اجتماعی نامیده می‌شود، در هر حمله‌ای علیه ایران می‌تواند به کمک آن بیاید. این همان موضوعی است که حاکمان سعودی و اماراتی از آن به عنوان «دخالت ایران در امور داخلی کشور‌های عربی» یاد می‌کنند. در حالی که ایران در منطقه متحدان بلافصلی دارد که در متن جامعه حضور دارند و جسم‌شان، سلاح‌شان است. قطعاً امریکا نمی‌تواند با این سلاح بجنگد. نمونه آن فتوای عالم اهل تسنن عراق برای دفاع از ایران در صورت حمله امریکا است. کسانی که تاریخ منطقه و اسلام را مطالعه کرده‌اند، اشراف دارند که این فتوا چه معنایی می‌تواند داشته باشد. در کنار این مسئله گروه‌های شناخته شده و نشده تأثیرگذاری در منطقه حضور دارند که طی چند سال اخیر امتحان خود را پس داده‌اند.


اما دلیل دیگری که از جنگ جلوگیری کرد فضای کلان نظام بین‌الملل است. جهان کنونی جهان امریکامحور نیست. اگرچه واشنگتن هنوز دارای قدرت اقتصادی و نظامی برتر است، اما جهان سال‌هاست که گوش به فرمان امریکا نیست. به‌خصوص که برای حمله به هر رقیب و مخالفی، دروغ را به سیاست آمیخته است. بهانه حمله به عراق این موضوع را آشکار ساخت. سیاست دروغ امریکا، دست‌کم در این مرحله اروپا، حتی انگلیس را از حمایت جنگ جدید جدا کرد. از طرفی روسیه و چین حتی اگر نخواهند در کنار ایران بمانند، علاقه ندارند امریکا تصمیم‌گیر نهایی جهان باشد و حکم آخر را در جنگ و صلح بدهد. در این میان روسیه حتی خونسردتر عمل کرد و برخلاف تحولات ونزوئلا که روزانه به زبان تهدید با امریکا صحبت می‌کرد، در کنار آرامش ایران ایستاد، چون مطمئن بود که این مرحله بدون هراس خواهد گذشت؛ بنابراین تنها به جملات دیپلماتیک بسنده کرد.
اما در بین همسایگان برخی از اعراب فریب خوردند و حتی برای تشویق ترامپ برای حمله دست به سناریو‌سازی زدند. فجیره تنها یک نمونه از آن است که سعودی‌ها و امارتی‌ها در آینده نیز بر آتش آن خواهند دمید. اما نه‌تن‌ها دستاوردی نصیب‌شان نشد بلکه دشمنی منطقه‌ای را عمیق‌تر کرد. از طرفی مجبور به پرداخت‌های بیشتری برای تسلیحات امریکایی خواهند شد و از سوی دیگر از واشنگتن می‌خواهند که برای حفظ خودشان در منطقه بماند و شیرش را بدوشد. در حالی که یک گروه کوچک در یمن، با توجه به تحریم دریایی سعودی، بدون اینکه توان دریافت سلاح از بیرون را داشته باشد، طی 800 کیلومتر در خاک عربستان به شریان و منبع اصلی پول‌ساز سعود‌ها می‌رسد، نشان کوچک و هشدار‌دهنده‌ای می‌دهد و بازمی‌گردد تا اعلام کند، در منطقه امنیت را چه کسی تعریف و تأمین می‌کند و اگر جنگ رخ دهد چه اتفاقی خواهد افتاد.

انتهای پیام/ 811

نظر شما
پربیننده ها