بخش اول/ مالک سراج در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

مفتخر به شهرت در نقش‌های دفاع مقدسی‌ هستم/ تصور غلطی از بچه‌های جنگ در حوزه بازیگری وجود دارد

بازیگر سینما و تلویزیون ضمن افتخار به ایفای نقش در آثار دفاع مقدسی گفت: در بازیگری تصوراتی که از بچه‌های جنگ وجود دارد، غلط است. من با خود عهد کردم تا زمانی که زنده هستم تصویر درستی از آن‌ها ارائه دهم و خوشحالم از اینکه وقتی در خیابان راه می‌روم مردم من را به عنوان بازیگر فیلم‌های دفاع مقدسی می‌شناسند.
کد خبر: ۳۴۷۸۳۲
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۲:۱۲ - 26May 2019

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «مالک سراج» از معدود بازیگران آثار دفاع‌مقدسی است که تجربه نزدیک و طولانی از جنگ تحمیلی دارد. این تجربه طولانی عمیقا بر بازی او تاثیر گذاشته است. صداقتی که در سراج وجود دارد در بازی او جلوه کرده و باعث شده تا مخاطب او را باور کند و با نقشی که او ارائه می‌دهد، همذات‌پنداری کند.

با مالک سراج در خصوص فعالیت‌هایش مصاحبه‌ای انجام شده که بخش اول آن را در ادامه می‌خوانید.

دفاع‌پرس: لطفاً از شروع فعالیت‌های خود در حوزه تئاتر و سینما بگویید.

زمان تحصیل، قبل از انقلاب، در مدرسه روزهای پنج‌شنبه کلاس‌های فوق برنامه داشتیم و هر کس هر هنری داشت ارائه می‌کرد. من هم که از کودکی علاقه زیادی به خوانندگی داشتم سر کلاس آواز می‌خواندم. البته پدر من هم از خوانندگان معروف زمان خودش در خوزستان بود که هم نوازندگی می‌کرد و هم آواز می‌خواند، دستی هم در شعر داشت. در کنار این ذوق موسیقی، در سال 1353 به همراه دوستانم در جلسات پنهانی که آن زمان زیاد بود، شرکت می‌کردیم که پنجشنبه هر هفته برگزار می‌شد. در همین جلسات مسابقه‌ای ترتیب داده بودند که هر کس صبح زودتر به مسجد می‌رسید، اذان صبح را او می‌گفت.

بعضی از دوستان مثل سردار «مکی یازع» که الان هم در کار هنری مشغول به فعالیت هست و جشنواره دانش‌آموزی دفاع مقدس را برگزار می‌کند، جزو همین دوستان بود. این قضیه ادامه داشت تا زمانی که انقلاب پیروز شد و ما وارد فعالیت نظامی شدیم. من در همان ابتدای جنگ در درگیری‌های ذوالفقاری زخمی شدم و به خاطر جراحاتی که داشتم به من گفتند که بروم و با بچه‌های تبلیغات کار کنم و بعد از بهبودی دوباره به منطقه برگردم اما بعد این اتفاق نیافتاد و به من گفتند باید بمانم و کارهای فرهنگی و هنری انجام دهم.

در سال 1360 با «حسن برزه» و «محمدعلی باشه‌آهنگر» که به کار تصویربرداری علاقه داشتند، آشنا شدم. در همان سال‌ها نیز با دوستانی که کار تصویر در جبهه انجام می‌دانند هم آشنایی پیدا کردم؛ این دوستان از اولین کسانی بودند که در جنگ کار تصویر انجام دادند ولی جایی اسمی از آنها برده نشد. بسیاری از تصاویری که این دوستانمان ضبط کردند مورد استفاده قرار گرفت و از تلویزیون هم پخش شد بدون اینکه نامی از آنها در تیتراژ برده شود. این تصویربرداران در همه این سال‌ها گمنام مانده‌اند.

«حسن برزه» وقتی به واحد تبلیغات آمد یک نمایشنامه انتخاب کرد و مشغول تمرین شد. من هم در تمرین‌ها حاضر می‌شدم و با خودم می‌گفتم مگر می‌شود زیر بمباران کار نمایش انجام داد. به هر حال من همراه گروه بودم تا اینکه یک روز یکی از بازیگران به خاطر مصدومیت سر تمرین نیامد و برزه از من خواست جای بازیگر مذکور بایستم تا بتواند میزانسن‌ها را طراحی کند و خودش دیالوگ‌ها را می‌گفت.

من به برزه گفتم که همه دیالوگ‌ها را حفظم اگر می‌خواهی اجرا کنم و او هم اجازه داد. این شد که وارد کار نمایش شدم. بعد از این، نمایش دیگری با مضمون دفاع مقدس به کارگردانی برزه تمرین و اجرا کردیم که «حافظین حدود الله» یا «نگهبانان حدود خداوند» نام داشت، این نمایش در شیراز و بهبهان اجرا شد و در اولین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر هم روی صحنه رفت. من در این جشنواره جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را گرفتم. این نمایشنامه از اولین کارهایی بود که در حوزه دفاع مقدس بود و ضبط تلویزیونی هم شد. به بیان دیگر می‌توان گفت این نمایش اولین تله‌تئاتری بود که با مضمون دفاع مقدس از تلویزیون پخش شد.

سال 1362 با باشه‌آهنگر کار دیگری که آن هم مضمونی دفاع مقدسی داشت کار کردیم که به جشنواره تئاتر فجر راه پیدا کرد. اینگونه بود که پای من به فضای تئاتر باز شد و از آن سال به بعد همه تلاشم این بود که در این فضا بمانم ولی در شرایط جنگ بسیار سخت بود چرا که اولویت ما خوزستانی‌ها مقابله با دشمن بود برای همین وقتی عملیات می‌شد کار تئاتر را کنار می‌گذاشتیم. در واقع کار نمایش مختص اوقاتی بود که خبری از عملیات نبود. این قضیه تا بعد از جنگ ادامه داشت. بعد از پذیرش قطعنامه فرصتی پیش آمد تا ادامه تحصیل بدهم برای همین در کنکور شرکت کردم و وارد دانشکده «سینما تئاتر» تهران شدم. ضمن تحصیل برای گذران زندگی کار تصویری هم می‌کردم.

«مهدی کیهانی» و «ابراهیم کیهانی» سریالی با سیمای آبادان کار کرده بودند در رابطه با آزاده‌هایی که تازه آزاد شده بودند. من در بخش تولید با این دوستان همکاری داشتم. در سال 1373 بود که با ابراهیم کیهانی سریالی به نام «ما هنوز زنده‌ایم» کار کردم و این زمینه‌ای شد برای حضور در تلویزیون و سینما که تا امروز ادامه دارد و نزدیک به 170 کار تصویری می‌شود.

تصور غلطی از بچه‌های جنگ در حوزه بازیگری وجود دارد

دفاع‌پرس: فعالیت شما فقط در زمینه کار هنری است یا در بخش‌های دیگری هم فعالیت داشتید؟

بله. در «بنیاد روایت فتح» و «انجمن سینمایی دفاع مقدس» چند سالی حضور داشتم و از آنجا هم به «انجمن تئاتر دفاع مقدس» رفتم. در آنجا شورای تئاتر بسیج را تشکیل دادیم تا تقویت شود. یک شورای مرکزی ایجاد کردیم که «حسین مسافر آستانه»، «حمیدرضا آذرنگ» و «سعید نجفیان» عضو این شورا بودند. در سراسر کشور، شورایی برای هر منطقه تشکیل شد که همه این شوراها زیر نظر شورای مرکزی اداره می‌شد.

قبل از آن در حوزه تئاتر محدودیت موضوعی داشتیم که فقط در مورد دفاع مقدس کارهایی اجرا می‌شد. در صورتی که ما معتقد بودیم بسیج متعلق به همه جامعه است و باید در همه مسائل ورود پیدا کند. رشد تئاتر بسیج به این برمی‌گردد که محدود به دفاع مقدس نباشد و برای اینکه تقویت شود و رشد پیدا کند، باید به روز باشد. ابتدای کار مقاومت‌هایی از سوی برخی افراد می‌شد چرا که معتقد بودند مأموریت بسیج فقط حوزه نظامی است درصورتی که ماهیت بسیج غیر از این بود.

برای این منظور یک سری نمایشنامه‌ انتخاب شد که با هویت ذاتی بسیج سازگار بود. این متن‌ها برای گروه‌هایی که می خواستند کار کنند، ارسال شد. خود این اتفاق باعث شد که قدرت و توان تئاتر بسیج بالا برود، همچنین تنوع موضوع باعث شد رشد بسیار زیادی کند به طوری که در پنج سالی که من در شورای مرکزی تئاتر بودم هر سال سه کار به جشنواره تئاتر فجر ارسال می‌شد که حائز رتبه و مقام هم می‌شدند.

این نشان می داد که تئاتر بسیج به رشد و بلوغ قابل قبولی رسیده است. متاسفانه دوستانی که بعدها وارد انجمن تئاتر دفاع مقدس شدند اعتقادی به نظرات ما نداشتند و نتیجه این نگاه، انحلال همه شوراهای تئاتر بسیج بود و معتقد بودند که به چنین جایی نیاز نداریم. بنابراین حاصل آن پنج شش سالی که من و دوستانم زحمت کشیده بودیم از بین رفت که دلایل متعددی دارد و نمی خواهم اینجا به آنها بپردازدم.

دفاع‌پرس، چرا بیشتر فعالیت شما در حوزه دفاع مقدس است، آیا می خواهید ادای دین کنید؟

این مسئله به عقبه من و تجربه‌ای که از سر گذراندم برمی‌گردد. همه از زمان دانشکده مرا می‌شناسند و می‌دانند در طول جنگ تحمیلی از نزدیک درگیر وقایع مربوط به آن بودم. همه سعی من هم این بوده تا چهره حقیقی رزمندگان را نشان بدهم و امید دارم که موفق شده باشم. در اولین هفته هنر انقلاب اسلامی نام بنده هم در کنار بزرگانی که در حوزه دفاع مقدس تلاش کرده بودند، برده شد. هنوز هم هدف من این است که در این فضا بمانم.

همیشه گفته‌ام که اگر دو فیلمنامه در یک سطح کیفی به من پیشنهاد شود که یکی در حوزه دفاع مقدس است و دیگری در حوزه اجتماعی یا موضوع دیگری باشد قطعاً انتخاب اول من فیلمنامه دفاع مقدسی است. برای آن هم دلیل دارم چون دوستانی که با آنها بودم و دنیایی را که در آن بودم را دوست دارم. می‌خواهم آدم‌هایی را که دیده‌ام، همان طور که بودند ارائه دهم و فکر می‌کنم این توانایی را دارم که آن آدم‌ها را همان طور که بودند به دور از شعارزدگی به مخاطب نشان دهم.

موضوع اغراق و شعارزدگی در بسیاری از آثار دفاع مقدسی وجود دارد به خصوص در بازیگری تصوراتی که از بچه‌های جنگ وجود دارد غلط است. من با خودم عهد کردم تا زمانی که زنده هستم ترجیح دهم آن بچه‌ها را به تصویر بکشم. خوشحالم از اینکه وقتی در خیابان راه می‌روم مردم من را به عنوان بازیگر فیلم‌های دفاع مقدسی می شناسند، این برای من بسیار ارزشمند است. من خوشحالم که تصویر خوبی از بچه‌های جنگ به مخاطب نشان بدهم.

تصور غلطی از بچه‌های جنگ در حوزه بازیگری وجود دارد

دفاع مقدس: تجربه‌ای که شما در دل دفاع مقدس داشتید چقدر به بازی شما در آثاری که در آن حضور داشتید کمک می‌کند؟

خوشبختانه من از گذشته کاری‌ام راضی هستم. من در جنگ آدم شجاعی نبودم، خط‌شکن نبودم اما نمی‌خواستم رزمندگانی  که کنارشان بودم را تنها بگذارم. یادم است که حدود 40 نفر بودیم که وقتی جنگ شروع شد با هم تصمیم گرفتیم که یا بمانیم و تا آخر روی این عهد ماندیم و یا اصلاً نمانیم، که همگی تصمیم گرفتیم بمانیم. بسیاری از این دوستان شهید شدند، ما با هم عهد کردیم تا آخر جنگ، هر چند سال که طول کشید بمانیم و خوزستان را ترک نکنیم حتی اگر 10 سال طول بکشد. همه این سال‌ها به من در بازیگری کمک زیادی کرد. ادعا نمی‌کنم آدم توانمندی هستم اما قطعاً گذشته و تجربه من در جنگ به کمک من می‌آید.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها