به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، «مالک سراج» از معدود بازیگران آثار دفاع مقدسی است که تجربه نزدیک و طولانی از جنگ تحمیلی دارد. این تجربه طولانی عمیقا بر بازی او تاثیر گذاشته است. صداقتی که در سراج وجود دارد در بازی او جلوه کرده و باعث شده تا مخاطب او را باور کند و با نقشی که او ارائه میدهد، همذاتپنداری کند.
با مالک سراج در خصوص فعالیتهایش مصاحبهای انجام شده که بخش اول آن را از اینجا و بخش دوم (پایانی) آن را در ادامه میخوانید.
دفاعپرس: با توجه به تجربه خوب شما در طول حضورتان در دفاع مقدس تصمیم نگرفتید که خودتان هم سراغ کارگردانی بروید؟
بارها تصمیم گرفتم که فیلم دفاع مقدسی کار کنم اما متاسفانه نتوانستنم. حتی یک فیلم کوتاه پنج دقیقهای در رابطه با شهدای مدافع حرم دارم اما هنوز نتوانستم سرمایهگذاری برای ساخت این فیلم پیدا کنم. کار کردن در این فضا بسیار سخت است امیدوارم کسی پیدا شود تا بتوانم این آثار را به مرحله اجرا برسانم. من چهار سال با خانوادهام زیر بمباران دشمن در آبادان زندگی کردهام. تجربیات نابی از حضور در فضای جنگ دارم، اما هنوز شرایط آن پیش نیامده که بتوانم این تجربیات را به تصویر بکشم. فیلمنامههایم را به جاهای مختلفی ارائه کردهام اما هنوز خبری نشده است. جایی هم نیست که نرفته باشم.
نمایشنامهای دارم که در جشنواره تئاتر دفاع مقدس جایزه اول نمایشنامهنویسی را برده و قرار بر این شد که در سال 1390 چاپ شود اما تاکنون این اتفاق نیافتاده است و ظاهرا قرار هم نیست این نمایشنامه به چاپ برسد. هر وقت هم که پیگیری میکنم کسی جوابگو نیست. این عادت بدی است که وقتی ما به جایی میرسیم به دنبال این هستیم که کار خودمان را پیش ببریم. متاسفانه خیلی از مسئولان فرهنگی از جایگاه خود به نفع خودشان استفاده میکنند.
آنها آمدهاند که کار دیگران را راه بیاندازند نه کار خودشان را. متاسفانه ما به شدت از فرهنگ سالهای دفاع مقدس دور شدهایم و این معضل در میان مسئولین بیشتر است. اگر چنین چیزی وجود نداشت ما چنین وضعیتی را نداشتیم.
اگر چنین نیست چرا پروژههای بزرگ منحصر به عدهای خاص است و با خودشان قرارداد میبندند. برخی از این مدیران وقتی از شبکه مدیریت خارج میشوند میبینید که کلی موقعیت دارند و کارهای بزرگ انجام میدهند. چطور دوستی که روز اول وارد این فضا شد و چیزی نداشت الان میتواند پروژههای سنگین کار کند. مشخص است که دارای رانتهای متعددی شده و از آنها استفاده میکند. کسی هم نمیپرسد چرا؟
در حوزه نشر نمایشنامه هم همین طور است. نمایشنامههایی که مرتب منتشر میشوند مختص عدهای خاص هستند. آثاری منتشر میشود که قبلا جای دیگری چاپ شده است. چرا باید این نمایشنامهها با هزینه بیتالمال چاپ مجدد شوند و برخی نمایشنامهها انتشار پیدا نکنند؟ در یک شورای سه نفره وقتی دو نفر به اثر خودشان رای بدهند مشخص است که مجوز انتشار میگیرد. مشکل ما جای دیگری است اینها معضلاتی است که در فضای تئاتر کشور وجود دارد. من نمایشنامهای تحت عنوان «کسی صدای افتادن برگ را نشنید» نوشتهام که درباره شهید «علیمحمدی» است اما متاسفانه بعد از چند سال انتظار و پیگیری هنوز برایش اتفاقی نیافتاده است. این نمایشنامه دارای مضامین ارزشی است و هنوز سرمایهگذاری پیدا نشده تا روی این اثر کار کند. وقتی ما از فرهنگ دفاع مقدس فاصله گرفتهایم نتیجه هم این فضای فرهنگی میشود که مشاهده میکنید که در آن سالها وجود نداشت. کو آن فرهنگ سالهای دفاع مقدس؟ آن بچهها کجا هستند؟ من نمیخواهم بگویم ذوب در ولایت هستم و ادعایی هم در این زمینه ندارم اما باید بگویم این که تعداد کمی از مدیران به مطالبات رهبری در حوزه فرهنگی توجه میکنند غیرقابل تحمل است. نسخه خروج از این بحران همان احیای فرهنگ دفاع مقدس است، این چاره کار ماست.
دفاعپرس: آیا فیلمسازانی که در حوزه دفاع مقدس کار کردهاند توانستهاند به رسالت خود در مورد احیای فرهنگ دفاع مقدس عمل کنند؟
من چندان با کلمه رسالت موافق نیستم چرا که این کلمه بار معنایی وسیعی دارد. معتقد هستم که باید به اندازه توانایی خودمان از خودمان توقع داشته باشیم. ما باید از خود بپرسیم که نسبت به اتفاقاتی که پیرامون ما میافتد به تعهدمان عمل کردهایم یا نه.
اولین تکلیف این است که من برای انجام کارم طوری حرکت کنم که بدون عذر و بهانه آن را به سرانجام برسانم. یعنی من باید از زندگی خودم مایه بگذارم تا آن کار انجام شود. مثل بچههای رزمنده که از همه چیز خود گذشتند تا به تکلیف خود عمل کنند. با توجه با این شرایطی که شاهد هستیم می توان گفت اگر از ابتدای جنگ تحمیلی تا الان 10 تا فیلم قابل قبول و تأثیرگذار در حوزه دفاع مقدس ساخته شده که بتوان به معنای واقعی کلمه از آن دفاع کرد، سینمای دفاع مقدس به وظیفه خودش عمل کرده است. به نظر من سینمای دفاع مقدس دین خودش را نسبت به آن هشت سال ادا کرده است. انبوه سازی اهمیتی ندارد این که چند اثر قابل، ساخته شده مهم است.
دفاعپرس: آیا میتوان درمورد رسانه ملی هم چنین نظری ارائه داد؟
متاسفانه تلویزیون شرایط خوبی ندارد. به عنوان مثال سریالهای ماه رمضان امسال را نگاه کنید ابدا قابل تحمل نیست. شما نگاه نکنید که یک بازیگر خوب میآورند تا با حضور او داستان فیلم پیش برود. این جواب نمی دهد مردم مجموعههای تکراری سالهای قبل را بیشتر دوست دارند تا سریالهایی را که الان از تلویزیون پخش میشود. این رسانه هم معضلات خودش را دارد. دخالت بیش از حد مدیران در آثار نمایشی و اظهار نظر نسبت به هنری که دانش آن ندارند، به سریالها ضربه وارد کرده است. تلویزیون به هر شکلی میخواهد پول درآورد و به هرکسی اجازه ساخت میدهد. در موضوع تولید آثار دفاع مقدسی باید گفت نمیتوان از همه آنها دفاع کرد. تعداد آثار خوب در این زمینه بسیار کم است. خیلی وقت است که من یک اثر خوب قابل قبول ندیدهام.
دفاعپرس: شما از نزدیک درگیر تولید و بازی در آثار دفاع مقدسی بودید به نظر شما چه سالهایی نقطه اوج سینمای دفاع مقدس بوده تا بتوانیم آن را دوباره احیا کنیم؟
باید از آثاری یاد کرد که قابل دفاعند و میتوان از آنها نام برد. مثلا فیلم «ملکه» از آثار ممتاز سینمای دفاع مقدس است و هر وقت آن را نگاه میکنم لذت میبرم. فیلم «روز سوم» هم در حد و اندازه خودش قابل دفاع بود. در حوزه سریالسازی هم باید از سریال «درچشم در باد» ساخته «مسعود جعفری جوزانی» نام برد که اثر شاخص و قابل قبولی است و میتوان راجع به آن حرف زد. ما باید این نوع فضا را تجسم کنیم و داستانی روایت کنیم و تا مخاطب با وجوه گوناگون دفاع مقدس آشنا شود.
انتهای پیام/ 161