به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، هر بار میگویند «این بار دیگر کسی نمیآید!»؛ اما هرسال شلوغتر از سال قبل است؛ نمونه بارز آن هم راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال بود که از مدتها قبل گفته بودند «انقلاب اسلامی ایران ۴۰ سالگی خود را نخواهد دید»؛ اما دیدند که آمدیم و ۴۰ سالگی انقلاب را دیدیم و آن را جشن گرفتیم. امروز هم که روز جهانی قدس بود و این خواب پریشان برخی افراد، مانند هرسال تکرار شد.
وضعیت نابسامان اقتصادی، سوءمدیریت و فساد برخی مسئولان، گرمای هوا، زبان روزه و هزاران دلایل دیگر باعث نشد تا امروز مردم همیشه در صحنه ایران اسلامی، مردم مظلوم فلسطین و دیگر مسلمانان مظلوم جهان را تنها بگذارند و به آرمانهای انقلاب خود پشت کنند. به عبارتی دیگر امروز خیابان «انقلاب اسلامی» تهران شاهد حضور اقشار مختلف مردمی بود که آمده بودند تا ثابت کنند که انقلاب اسلامی ایران حامی مسلمانان مظلوم جهان است؛ اگرچه که فشار اقتصادی و سوءمدیریت برخی مسئولان، زندگی را بر مردم سخت کرده است؛ اما مقاومت با گوشت و پوست و استخوان ملت ما عجین شده و این خاصیت ملت انقلابی است که اهداف اصلی خود را فراموش نمیکند.
در میان جمعیت انبوهی که به راهپیمایی روز قدس آمده بودند، قدم میزنم تا سوژهای پیدا کنم؛ در این میان افراد مختلفی وجود داشتند؛ از جمله مرد مستضعفی که روزیاش را با یک ترازو کسب میکرد؛ ولی علیرغم این موضوع و تبلیغات سنگین دشمن، از مردم مظلوم فلسطین حمایت میکرد.
جلوتر مقابل درب اصلی دانشگاه تهران که روایتگر خاطرات زیادی از انقلاب اسلامی است، مرد میانسالی ایستاده بود با تابلویی در دست که روی آن نوشته شده بود «هدف بعد تلآویو؛ معامله حقیقی قرن»؛ وقتی به سراغش رفتم و از وی پرسیدم که «چرا امروز به راهپیمایی آمدهای؟» خود را برادر شهید و دانشآموخته رشته اقتصاد معرفی کرد؛ سر صحبت که باز شد، معلوم بود که از برخی مسئولان دل پُری دارد. با شور انقلابی شروع کرد به صحبت کردن و گفت: «شما در هیچ کجای دنیا نمیتوانی این موضوع را ببینی که در یک هفته قیمتها چهار برابر افزایش پیدا کند؛ مگر اینکه در پشت پرده افرادی باشند. این را برخی افراد درست کردهاند، آن هم به دو دلیل؛ یکی اینکه نظام اسلامی مجبور شود که «ترامپ» را بپذیرد و با او مذاکره کند؛ چراکه این افراد در این صورت حیات سیاسی دارند و دیگری نیز اینکه ماشینهای خارجی که همین آقایان وارد کرده بودند و خانههایی که ساخته بودند را با چهار یا پنج برابر قیمت بفروشند و به جیب بزنند.!»
پرسیدم «یعنی منظورتان این است که افراد مورد اشاره شما، نظام اسلامی را فراموش کرده و به دنبال ایجاد نظام سرمایهداری هستند؟»؛ گفت: «نه، این افراد توقعشان بالاتر از این حرفهاست؛ این افراد ۱۰۰ درصد ثروت را برای خودشان میخواهند و دست نظام سرمایهداری را از پشت بستهاند.!»
پرسیدم «حالا چرا ما باید با این وضعیت در راهپیمایی شرکت کنیم؟» حرفم تمام نشده بود که پاسخ داد: «معمار این انقلاب حضرت امام خمینی (ره) بود و راهپیماییها و نظیر آن در راستای ادامه انقلاب اسلامی ایران است نه وضعیتی که برخی این مسئولان منفعتطلب ایجاد کردهاند و انتهای آن به انقلاب بزرگ حضرت مهدی (عج) خواهد رسید؛ بنابراین حضور در راهپیمایی یک وظیفه و تکلیف است».
خداحافظی کردم و در میان مردم بهدنبال سوژه دیگری گشتم؛ کمی آنطرفتر مردی در کنار همسرش ایستاده بود؛ به طرفش رفتم و از وی خواستم که گفتوگویی باهم داشته باشیم. با کمال میل قبول کرد و سر صحبت باز شد؛ پرسیدم «مگر وضعیت اقتصادی و این همه گرانی و اختلاس و... را نمیبینید؛ پس چرا به راهپیمایی روز قدس آمدید؟» آن مرد بلافاصله در جوابم گفت: «حضور ما در راهپیمایی روز قدس ربطی به این مسائل ندارد؛ چراکه بخشی از علت گرانیها تأثیر تحریمها و فشارهایی است که آمریکا میآورد و هدفش هم همین است که مردم ما را از صحنههای انقلاب اسلامی خارج کند و بهخاطر این ما محکمتر از گذشته ایستادگی میکنیم».
پرسیدم «فلسطین چهربطی به ما دارد که باید برای حمایت از آن به خیابانها بیاییم؟» گفت: «فلسطین خط مقدم جهان اسلام است؛ بهدلیل اینکه شعار «از نیل تا فرات» که اسرائیل بهدنبال اجرای آن است و البته ما هم نمیگذاریم، تحقق پیدا نکند؛ چراکه اگر آنجا فتح شود، سنگرهای بعدی به سمت ایران است و یک دلیل دیگر هم این است که انسانهای بیگناهی هستند که حقشان ضایع شده است و ما به حکم انسانیت باید از این افراد بیگناه دفاع کنیم».
تشکر کردم و رفتم آن طرفتر؛ درحالی که مردم برای اقامه نماز جمعه آماده میشدند؛ ناگهان مردی با یک دوچرخه آذینشده به گل را دیدم که در میان جمعیت حرکت میکرد و مردم هم دور وی جمع شده بودند تا با او و دوچرخهاش عکس بگیرند. روی دوچرخهاش عکس امام خمینی (ره)، امام خامنهای (مدظلهالعالی) و شهید مدافع حرم «محسن حججی» را نصب کرده و با دستخط خودش نوشته بود «سر و جانم فدای رهبرم». رفتم کنارش و با وی همکلام شدم، با گرمی من را تحویل گرفت و من مجددا همان سوال تکراری را از وی هم پرسیدم که «چرا با وجود وضعیت نامناسب اقتصادی، وجود اختلاس و مشکلات دیگر به راهپیمایی آمدهای؟» و وی نیز در جواب گفت: «من به دستور امام خمینی (ره) به راهپیمایی آمدهام و هر سال هم با این دوچرخه در راهپیمایی روز قدس و ۲۲ بهمن حضور پیدا میکنم». از عکسهایی که روی دوچرخهاش چسبانده بود پرسیدم و وی هم با اشاره به عکس شهید حججی، گفت: «من به این شهید علاقه زیادی دارم؛ چراکه سر و جان خود را فدای اسلام کرده است». پرسیدم «حالا چه ضرورتی دارد که ما از فلسطین حمایت کنیم»؛ گفت: «چون فلسطین مظلوم است و مانند این است که مستأجر از خانه شما بلند نشود. من حاضرم که با همین دوچرخه به اسرائیل بروم و اسرائیلیها را بازداشت کنم و به ایران بیاورم و یا اینکه یقه «ترامپ» را بگیرم و او را بازداشت کنم و با همین دوچرخه به تهران بیاورمش».
خلاصه اینکه هوا گرم بود و خودروهای آتشنشانی روی مردم روزهدار آب میپاشیدند؛ نه از سبد کالا خبری بود و نه از کیک و ساندیس و تنها چیزی که وجود داشت، عشق و علاقه مردم به آرمانهای انقلاب اسلامی ایران بود و آنچه خواندید هم گوشهای از صحبتهای هزاران نفری بود که به راهپیمایی روز قدس آمده بودند.
گزارش: سید محمد جواد میرخانی
انتهای پیام/ 113