راستی‌ ابوالفضل‌! از «حورٌ عين» چه‌ خبر؟

سوره‌ «واقعه» را می‌خواندیم‌، تا می‌رسیدیم‌ به‌: «وَحُورٌ عِينٌ... كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ»، «ابوالفضل‌ نقاد» شیطنت‌ می‌کرد و «وَحُورٌ عِينٌ» را چند دقیقه‌ای‌ کش‌ می‌داد.
کد خبر: ۳۴۹۶۲۲
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۱ - 09June 2019

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حمید داودآبادی» رزمنده، جانباز و پژوهشگر دوران دفاع مقدس، با انتشار خاطره‌ای از شهید والامقام «ابوالفضل‌ نقاد» در صفحه اجتماعی خود، نوشت:

همه‌ گردان‌ها این‌ رسم‌ را داشتند؛ فقط‌ ما نبودیم‌؛ اصلاً در کل‌ جبهه‌ها این‌ رسم‌ بود که‌ شب‌ها قبل‌ از خواب‌، سوره‌ «واقعه‌» را دست‌جمعی‌ می‌خواندند؛ صفایی‌ هم‌ داشت‌.

همه‌ دورتادور چادر می‌نشستیم‌ و باهم ‌شروع‌ می‌کردیم‌ به ‌خواندن‌: «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ... بِسْمِ‌اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ... إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ... لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ...».

میان‌دار چادر ما «ابوالفضل‌ نقاد» بود. سوره‌ را می‌خواندیم‌، تا می‌رسیدیم‌ به‌: «وَحُورٌ عِينٌ... كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ»

ابوالفضل‌ شیطنت‌ می‌کرد و «وَحُورٌ عِينٌ» را چند دقیقه‌ای‌ کش‌ می‌داد و با زبان،‌ دور لبانش‌ را خیس‌ می‌کرد و «بَه‌بَه‌» می‌گفت‌.

راستی‌ ابوالفضل‌! از «حُورٌ عِين» چه‌ خبر؟

شهید «ابوالفضل‌ نقاد» در تصویر معروف دوران دفاع مقدس

همان‌ شد که‌ تصمیم‌ گرفتیم‌ که کاری‌ کنیم‌ تا این‌ عادت‌ از سرش‌ بپرد. علت‌ فقط‌ این‌ نبود، بعضی‌ وقت‌ها بحث‌های‌ کش‌دار و طولانی‌ ایدئولوژیک‌ او، سر همه‌ را درد می‌آورد و تا نیمه‌های‌ شب‌ مزاحم‌ خواب‌ دیگران‌ می‌شد.

تصمیم‌ گرفتیم‌ تا دهان‌ «ابوالفضل‌» به‌ صحبت‌ باز می‌شود، همه‌ باهم صلوات‌ بفرستیم‌ و این‌کار را کردیم‌؛ ابوالفضل‌ سلام‌ می‌کرد، صلوات‌ می‌فرستادیم‌. خداحافظی‌ می‌کرد، صلوات‌ می‌فرستادیم‌؛ خلاصه‌ تا لبانش ‌می‌جنبید، همه صلوات‌ می‌فرستادند.

یک‌ هفته‌ای‌ این‌ وضع‌ ادامه‌ داشت ‌تا این‌که‌ نقاد تسلیم‌ شد و گفت‌: «باشه‌... باشه‌... دیگه‌ «وَحُورٌ عِينٌ» رو کِش‌ نمی‌دم‌... چَشم‌... فهمیدم‌... دیگه‌ بحث‌های‌ طولانی‌ راه‌ نمی‌اندازم‌... باشد، دیگر از ساعت‌ 9 شب‌ خاموشی‌ بزنید، منم‌ ساکت‌ می‌شوم‌ ... قبول‌».

حدود 30 سال بعد فهمیدم «ابوالفضل»، اوایل انقلاب از هواداران منافقین (مجاهدین خلق) بوده و مدتی هم در زندان اوین بوده؛ اما توبه کرده و عازم جبهه شده است.

«ابوالفضل نقاد» متولد سال 1338، روز چهارشنبه 5 مرداد سال 1367 در عملیات «مرصاد» در اسلام‌آباد به‌ دست منافقین خائن به وطن، به شهادت رسید.

مزار: بهشت‌زهرا (س) قطعه‌ی 26 ردیف 14 شماره‌ی 30

پیام شهید «ابوالفضل نقاد» به خانواده‌اش:

«در نبود من شیرینی پخش کنید و شهادت مرا تبریک عرض کنید که ان‌شاءالله من برای شما باقیات‌الصالحات و ذخیرةالآخره باشم و بتوانم شفیع شما در آن دنیا باشم؛ ان‌شاءالله تعالی.

من از افرادی که امام خمینی را یاری نمی‌کنند بی‌زاری می‌جویم و آن‌ها را دعوت به اصلاح و تهذیب نفس و متهذب شدن می‌کنم.»

راستی‌ ابوالفضل‌! نگفتی‌ از «حُورٌ عِين» چه‌ خبر؟ چیزی‌ گیرت ‌آمد؟

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها