گروه فرهنگ و هنر دفاعپرسـ رسول حسنی؛ در تاریخ زندگی اهل بیت (ع) آنچه بیش از هر چیز دیگر نمود دارد، احیای معارف اسلام با زبان شعر است. ائمه هدی (ع) همواره نسبت به اهمیت شعر تاکید داشته و برای شاعران اهمیت خاصی قائل بودند؛ بخصوص شاعرانی که در مدح و رثای سیدالشهداء (ع) مرثیه سرایی میکردند. این شاعران همیشه مورد تحسین ائمه اطهار (ع) قرار میگرفتند و صلههای قابل توجهی از ایشان دریافت میکردند. به همین دلیل است که شاعرانی چون فرزدق، دعبل و... از منظر اهل بیت (ع) دارای احترام بودند.
مسلما شعر در سدههای اول و دوم اسلام و قرون بعد از آن مهمترین و همهگیرترین ابزار فرهنگی بود که اغلب مردم با آن ارتباط برقرار میکردند.
به دلیل محدودیتهای فقهی در مورد هنرهایی چون پیکرتراشی، تصویرگری، موسیقی و داستانسرایی، شعر پیشرفتهای بسیاری در حوزه فرم داشته است. آشنایی ایرانیان با اسلام و پذیرش این دین مبین از یک سو و تنوع اوزان و غنای فرهنگی ایران باعث شد که شعر به اوج خود برسد. بدون اغراق این نوع از هنر در هیچ جای جهان مثل ایران تا این اندازه مورد اقبال همه اقشار جامعه قرار نگرفته است. تا جایی که صاحبنظران اروپایی بارها اعتراف کردهاند که ایرانیان اغلب با زبان شعر سخن میگویند.
وقتی شعر به عنوان مهمترین ابزار فرهنگی برای انتقال مفاهیم بلند دینی چون جهاد و شهادت مورد تاکید اهل بیت (ع) قرار گرفته است باید از خود بپرسیم مهمترین ابزار فرهنگی و تاثیرگذارترین زبان هنری در قرن حاضر چیست؟ آیا با وجود تنوع هنرها باز هم شعر میتواند همان کارکرد را داشته باشد؟
قطعا در فضایی که امروز در آن نفس میکشیم هیچ رسانهای مثل سینما و به طور عامتر هنرهای نمایشی نمیتواند همان رسالتی را به دوش بکشد که شعر در سدههای اول و دوم اسلام به دوش میکشید. ممکن است به دلایلی شعر بهترین محمل برای انتقال ارزشهای اسلامی باشد، اما مثل سینما مورد اقبال قاطبه مردم نیست. نسل امروز، سینما را بیش از هر رسانه دیگری دنبال میکند و به اتفاقات آن واکنش نشان میدهد.
اسلامی بودن انقلاب ایران و موقعیت استراتژیک این کشور در منطقه شرق آسیا، سینماگران را ملزم به این میکند که نسبت به احیای سینمای دینی اهتمام ویژهای داشته باشند. فیلمسازان باید بدانند آنها نسبت به امام زمان (عج) خود همان وظیفهای را دارند که امثال دعبل نسبت به امام زمان (عج) خود داشتند. چگونه میشود فیلمسازی مسلمان باشد اما نسبت به شعائر دینی خود بیتفاوت باشد اگر چنین فیلمسازی از مفاهیم دینی صحبت نکند چه کسی باید وارد میدان شود.
این انتظار بیموردی است که همه فیلمهایی که روی پرده میروند در این حوزه بگنجند، به هر حال سینما باید همه حوزهها از سینمای سیاسی تا سینمای اجتماعی و کمدی و دیگر گونهها را پوشش دهد اما نمیتوان پذیرفت که از انبوه آثار سینمایی حتی یک اثر، حماسه عاشورا را به تصویر نکشد. اگر در تاریخ سینمای پس از انقلاب نگاه کنیم جز «سفیر» ساخته «فریبرز صالح»، «روز واقعه» ساخته «شهرام اسدی» و «روز رستاخیز» ساخته «احمدرضا درویش» هیچ اثر دیگری درباره این واقعه مهم تاریخ اسلام ساخته نشده است.
سینمای ایران نه فقط برای صدور ارزشهای انقلاب و اسلام که برای تربیت نسل فردا، نیازمند پرداختن به تاریخ اسلام است. عدهای با این شعار که نیازی به پرداخت مستقیم به وقایع تاریخ اسلام نیست ناخواسته در حق اسلام و تاریخ آن جفا میکنند. چنان که شاهد هستیم در هالیوود همچنان درباره مسیحیت و شخص حضرت عیسی (ع) فیلم میسازند و کاملا مستقیم به تاریخ مسیحیت میپردازند. پس چرا سینماگران ما با چنین توجیهاتی سعی دارند از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کنند. زندگی امامان معصوم (ع) باید به تصویر کشیده شود و همه توجیهاتی مثل سرمایه، حرمت تصویرسازی، نگرانی از بازگشت سرمایه نمیتواند و نباید مانع ورود به این عرصه شود. زندگی اهل بیت (ع) حتی از نگاه درام شناسانه نیز قابلیت این را دارد که تبدیل به یک اثر فاخر ـ نه به معنای اثر گران ـ و پر مخاطب شود که تنها شرط تحقق چنین خواستهای ورود سینماگران به این حوزه است که مهمترین اقدام انقلابی آنها نیز محسوب میشود.
انتهای پیام/ 161