به گزارش خبرنگار دفاعپرس از خرم آباد، شهید «اصغر سرلک» در 1343/9/19 در شهرستان «الیگودرز» به دنیا آمد. پدرش «عباس» و مادرش «محترم» نام داشت.
تا پایه اول راهنمایی درس خواند و از آن پس برای کمک به امرار معاش خانواده کارگری کرد. در دوران جنگ تحمیلی مانند بسیاری از جوانان ایران زمین تجاوز دشمن بعثی به خاک کشور را تاب نیاورد و برای دفاع از کیان ایران اسلامی به میادین نبرد شتافت تا اینکه در تاریخ 1362/1/18 در تنگه «چزابه» به شهادت رسید ولی تاکنون اثری از پیکر پاکش به دست نیامده است.
متن کامل وصیتنامه شهید «اصغر سرلک»
اول با پدر و مادر خود چند حرف دارم. آنها حق بزرگی به گردن من دارند. امیدوارم که من را حلال کنند. مادر، میدانی چرا به جبهه میروم؟ مادر، وقتی که بار دوم آمدم به قول امام: «جبهه دانشگاه است» و من هم یکی از دانشجویان این دانشگاه بودم. مادر، نمیدانم که برای تو چطور بگویم؟ چه حرفی؟ خدایی که من را به تو داده روزی از تو خواهد گرفت. چه بهتر که در راه خدا روم، راهی که انبیاء و امامان ما رفته اند.
مادر جان من که از علیاصغر (ع) بهتر نیستم. خوشا به حال آن مادری که فرزند خود را در راه خدا بدهد و بگوید ای خدایی که فرزندی به من دادی من هم او را حلال کردم و به سوی تو آمده است. او را قبول کن.
مادرجان، من به تو نمیگویم که گریه نکن، گریه بکن ولی برای امام حسین (ع)، برای رضای خدا گریه کن. حلالم کن تو ای مادر.
و تو پدر، ای پدر پیر از کار افتاده، ای پدری که چه زحمتهایی برای من کشیده ای دستهایت پینه بسته تا مرا بزرگ کنی، ای پدر، تو را از جان و دل دوست دارم و به تو افتخار میکنم که همچون پدری زحمت کش برای خدا دارم. پدر جان، امیدوارم که مرا حلال کنی، اگر تو را اذیت کردم خدا میداند که نمیدانستم که اذیت کردن مادر و پدر چه عذاب سختی در بردارد.
پدر جان، من از تو میخواهم که گریه کنی که هیچ موقع تا به حال گریه نکرده بودی، اما گریه برای چه کسی، برای امام حسین (ع).
به علت اینکه وقت کم است، چند حرف هم با برادران خود دارم امیدوارم که من را حلال کنند و راه مرا ادامه بدهند که راهی خوب و راهی برای رسیدن به سعادت و خوشبختی است.
ای خواهر، تو حجاب خود را حفظ کن که از خون من رنگین تر است.
ای همشهریان و ای دوستان و ای کسانی که این وصیت نامه را میخوانید امیدوارم که شماها هم راه شهدای انقلاب را بروید، راهی که پیامبران رفته اند، راهی که امامان رفته اند و خلاصه راهی که بهشتیها و مطهریها رفته اند.
انتهای پیام/