گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ مهدی رئیسی؛ تحریمهای اقتصادی علاوه بر اینکه برای دولتمردان آمریکا یک تاکتیک است در برخی موارد از آن به عنوان استراتژی هم بهره میگیرند. چهار دهه است که ایران توسط آمریکا مورد تحریم قرار گرفته است؛ در برخی از مقاطع بر این اهرم فشار بیشتری وارد شده و در دورههایی نیز از حدت آن کاسته شده است. اما این تحریمها دو چیز را به مردم ثابت کرده است؛ نخست میتوان با اتحاد، نوآوری و مدیریت از آن عبور کرد و دیگر این که دولتمردان آمریکا قابل اعتماد نیستند؛ حتی امضایشان پای سندهای بینالمللی.
اما هیچ عرصهای نه به تنهایی از آسیب تحریم مصون است و نه بدون تدبیر. شاید که نه؛ حتما حوزه هنر و هنرمندان آسیب بیشتری خواهند دید. چرا؟ چون در دوره فشار، محصولات هنری نه برای عامه مردم اولویت دارد و نه دولتیان. این آسیب در بخشهایی از هنر مانند حوزه تجسمی بیشتر مشهود خواهد بود. کافی است نگاهی به سهم بودجه هنرهای تجسمی با عنوان «برنامه حمایت و گسترش هنرهای تجسمی» در بودجه سال جاری داشته باشیم این بودجه 35 میلیارد و 200 میلیون تومان است. (رقم سال گذشته 35 میلیارد و 100 میلیون تومان بود.) که با توجه به تورم بیش از 40 درصدی، این بودجه نه تنها افزایش نیافته، بلکه کاهش محسوسی داشته است.
تا همین جای کار باید حساب دست همه هنرمندان و متولیان این بخش آمده باشد. روزنه را باید جای دیگر جست و یافت. و اگر در این شرایط تحریم همراه نباشیم شکننده خواهیم شد؛ این همان خواسته و هدف آمریکاییان است.
تدبیر چیست؟ در صورتی که همه با کلمه واحد «مقاومت» کنیم از بحران فرصت ساختهایم. مقاومت در تمام عرصهها منظور است. بر همین اساس مقام معظم رهبری نقشه راه «اقتصاد مقاومتی» را پیش روی ما قرار داده اند.
در مقدمه ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، هدف از آن تأمین رشد پویا و بهبود شاخصهای مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز بیستساله، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با رویکردی جهادی، انعطاف پذیر، فرصت ساز، مولد، درونزا، پیشرو و برونگرا، عنوان شده است.
اما چگونه میتوان کلیدواژههای فوق را در عرصه هنرهای تجسمی اجرا و محقق ساخت؟ ورود جدی بخش خصوصی به این بخش، میتواند گرهگشای بخشی از ماجرا باشد؛ موضوعی که در بند اول اقتصاد مقاومتی به آن اشاره شده است: «تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط.»
شاید برخی بر این باور باشند که با وجود بوروکراسی حاکم بر مدیریت کشور، تبلور بخش خصوصی چندان ساده نباشد؛ کاملا درست است. اما در همین شرایط هم میتوان به اقتصاد کشور و همچنین اقتصاد هنرمندان کمک کرد؛ به عبارت دقیقتر همان بخش از جامعه که نه سهم چندانی از بودجه عمومی کشور دارند و نه آثارشان در اولولیت حمایتهای دولتی قرار دارد. بدون تعارف بخش زیادی از این هنرمندان در دهکهای متوسط و حتی پایین به لحاظ اقتصادی قرار گرفتهاند.
سادهترین و البته مهمترین تدبیر جهت بهبود اقتصاد هنرمندان، مهیا کردن زمینه عرضه و فروش آثار آنها است که این نیز بر مبنای همان کلیدواژههای اقتصاد مقاومتی بنا شده است. البته این موضوع در سالی که با نام «رونق تولید» نامگذاری شده است اهمیت بیشتری مییابد. رونق تولید داخلی نیازمند سازوکار و کار ویژه خود بوده و صد البته محقق ساختن آن بدون حضور جدی بخش خصوصی، غیر ممکن است.
اما لازمه حضور بخش خصوصی همراهی دیگر ارکان است. در حال حاضر بر اساس نظر کارشناسان دو عامل پیچیدگیهای اداری و غیرقابل پیش بینی بودن آینده از جمله موانع مهم برای حضور بخش خصوصی است. در صورت عدم تدبیر برای این دو عامل، رونق تولید نیز دشوار خواهد بود.
جنس و جوهره «رونق تولید» از بازار نشأت میگیرد؛ آنهایی که در بخش هنرهای تجسمی فعالیت دارند، میدانند که در حال حاضر یکی از رویدادهایی که توسط بخش خصوصی شکل و قوام گرفته، «حراج تهران» است. اگر تا کنون در حراجهای خارجی تنها برخی از افراد شهیر ایرانی امکان عرصه آثار خود را داشتند، این حراج با «رویکردی جهادی» میدان را برای هنرمندان انقلابی و همچنین نسل جوان گشوده است. تعامل با دیگر ارکان هنری چه در دولت و چه غیر دولتی از آن یک مجموعه «انعطاف پذیر» ساخته است و سبب ایجاد انگیزش برای خلق آثار جدیتر میان هنرمندان داخلی شده است؛ «مولد و درون زا». سیر دورههای گذشته آن تا کنون نشانگر رشد کمی و کیفی آن است «پیشرو». و دست آخر نگاههای بسیاری را در خارج و داخل به خود خیره ساخته و از همین رهگذر آثار هنرمندان به دیگرحراجهای بینالمللی دنیا راه یافته است «برون گرا».
نکته مهم آن که این رویداد بر پایه تجارب داخلی و بینالمللی، خود را با شرایط ایران اسلامی آن هم در دوران تحریم تطبیق داده است تا همچون گذشته خط بطلانی باشد بر آثار منفی فشار اقتصادی که آمریکا آن را علیه مردم ایران پیشه خود ساخته است.
با وجودی که این رویداد امروز یک برند مهم در داخل کشور به شمار میرود اما نیازمند بسط و گسترش بیشتر است؛ البته این مهم یک حمایت همه جانبه نیاز دارد و برای این کار باید بار دیگر به بند اول اقتصاد مقاومتی که در همین یادداشت ذکر شده بود بازگشت. در بخشی از این بند بر به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی تاکید شده است. اما گاهی این مشارکت چه از درون و یا بیرون با موانعی روبرو میشود و همین مانعها پیامهایی را به دیگر فعالان بخش خصوصی مخابره میکند که به چنین میدانهایی ورود نکنند؛ این نیز در مغایرت کامل با بندهای اقتصادی مقاومتی که طراح و بنیانگذار آن مقام رهبری هستند، قرار دارد.
اقتصاد مقاومتی به زبان ساده، اقتصادی است درون زا، برون نگر، عدالت پایه، مردممحور و دانش بنیان که نسبت به تهدیدها، تغییرات و مخاطرات مقاوم بوده و نه تنها از جریانهای ناخواسته و منفی کمترین اثر را میپذیرد بلکه میتواند به جریانسازی مثبت و مطابق با منافع ملی اثر بگذارد.
حالا حراج تهران خود را برای برگزاری یازدهمین دوره آماده میکند. هنرمندان، کارشناسان و تحلیلگران بسیاری چشم به این حراج دوختهاند تا هر کدام از دیدگاه خود به داوری آن بنشینند. حراج تهران که سالانه دو بار با محوریت عرضه «هنر کلاسیک و مدرن» و «هنر معاصر» برگزار می شود، در هر دوره هنرهای ناب ایران اسلامی و انقلابی را عرضه می کند تا علاوه بر نمایش پویا بودن این هنرها در داخل کشور، کمکی برای ارتقاء اقتصاد هنر کشورمان باشد.
انتهای پیام/ 121