همسر شهید «علی اصغر رستمی» در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

همسرم گفت آرزو دارم به جبهه بروم و به اسلام خدمت کنم

مرضیه اسماعیلی گفت: همسرم وقتی می‌خواست به جبهه برود به من گفت خواهش می‌کنم در این رابطه با پدر و مادرم صحبت نکنید، زیرا مانع رفتن من به جبهه می‌شوند، من آرزو دارم به جبهه بروم و به اسلام خدمتی کنم بعدا نامه‌ای برایشان می‌نویسم و می‌گویم که مرا حلال کنند.
کد خبر: ۳۵۱۵۶۶
تاریخ انتشار: ۰۸ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۷:۴۰ - 27March 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از خرم آباد، «شهید علی اصغر رستمی» از شهدای بمباران استان لرستان در هشتم دی 1330 در خرم آباد متولد شد و سرانجام در زمستان 1365 در حین مأموریت بر اثر موشک باران رژیم بعث عراق به فیض شهادت نائل شد.

«مرضیه اسماعیلی» همسر این شهید والا مقام در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس در خرم آباد، در خصوص نحوه آشنایی اش با شهید اظهار داشت: در دوران راهنمایی محصل بودم که پدرم برای آموزش قرآن مانع ادامه تحصیلم شد و  من  را در کلاس قرآن ثبت نام کرد. به علت پیشرفت‌‎هایی زیاد در یادگیری قرآن معلم شدم و شروع به آموزش کردم. خواهر شهید در کلاس‌های قرآن شرکت می‌کردند و بنده را به شهید رستمی معرفی کرد. در سال 1355 ازدواج کردیم و با خانواده  وی در یک خانه زندگی می کردیم که ماه حصل ده سال زندگی مشترک ما سه فرزند پسر و یک فرزند دختر بود.

وی افزود: همسرم در دوران انقلاب اعلامیه‌ها و عکس‌های امام خمینی (ره) را در سطح شهر پخش می‌کردند که یک روز مأمورین ساواک متوجه فعالیت‌هایش شدند و ایشان را تعقیب کردند. علی اصغر وقتی متوجه نیروهای ساواکی شد با فرار خودش را به مسجدی رساند.

اسماعیلی در خصوص ثبت نام و اعزام همسرش به جبهه بیان کرد: همسرم 3 بار برای رفتن به جبهه ثبت نام کرد که پدر و مادرشان مانع می‌شدند. یک شب تا صبح نخوابید. به او گفتم «چرا مضطرب و نگران هستی؟» ایشان گفت امروز فهمیدم بدون اجازه پدر و مادر می‌توانم به جبهه بروم چرا زودتر نرفتم، سپس در سپاه محمد رسول الله ثبت نام کرد و به من گفتند خواهش می‌کنم  در این رابطه با پدر و مادرم صحبت نکنید  زیرا مانع رفتن من به جبهه می‌شوند، من آرزو  دارم به جبهه بروم و  به اسلام خدمتی کنم بعدا نامه ای‌ برایشان می‌نویسم و می‌گویم که مرا حلال کنند.

همسر شهید با بیان اینکه  علی اصغر معاون آموزش و پرورش در  لرستان  بود، گفت: تنها سه روز به اعزام  ایشان به جبهه مانده بود که بروجرد بمباران شد. شهید  برای کمک به مجروحین و آسیب دیدگان به بروجرد رفت و در انجا هفت نفر را  غسل داد و دفن کرد و به خرم آباد بازگشت و رنگ و رخسار صورتش سفید شده بود و گفت «من فردا دوباره به بروجرد می‌روم» صبح با دو نفر دیگر از دوستانشان با ماشین شخصی حرکت کردند.

وی در خصوص نحوه شهادت همسرش اظهار داشت: روز سه شنبه 23 دی 1365 موشک‌های عراقی برای چندمین بار به لرستان حمله کردند، «علی اصغر رستمی» و دوستانش در حین ماموریت به فیض شهادت نائل شدند.

اسماعیلی در بخش دیگری از صحبت هایش به بیان خصوصیات اخلاقی همسر شهیدش پرداخت و گفت: ایشان تمام زندگی‌شان درس خدا شناسی، دین شناسی، ایثار و از خود گذشتگی بود و بسیار مراعات همسایگان را می‌کرد.

همسر شهید رستمی ادامه داد: ایشان در آموزش پرورش معاون بودند و خیلی مردم به محل کارش می‌رفتند و مشکلات خودشان را به وی می‌گفتند چرا که او را به عنوان حلال مشکلات می‌شناختند  و همیشه رفت و آمدش با مردم منطقی بود. می‌گفتند، آقای رستمی کارهایمان را انجام می‌دهد و همیشه عدالت را رعایت می‌کند.

وی اضافه کرد: ایشان یک روز در حالی که به شدت ناراحت بود، نامه می‌نوشت. ازش پرسیدم چرا ناراحت هستی گفت دارم نامه استعفای خودم را می‌نویسم، این روزها مردم که به من مراجعه می‌کنند مدیر فکر می‌کند که من قصد دارم که جانشین  او بشوم که من همچین قصدی ندارم و من فقط می‌خواهم مشکلات مردم را حل کنم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها