مینیاتور جمهوری اسلامی/ 1

میرزا کوچک خان، مرد تنهای مبارز که به روس‌ها و انگلیس‌ها "نه" گفت

قیام میرزا کوچک‌ از جمله نهضت‌هایی است که با اندیشه اسلامی و ضد استعماری شکل گرفت اما با خیانتهایی که صورت گرفت میرزا هیچگاه حاضر به ترک ایران نشد و ننگ تسلیم به قوای دولتی را نپذیرفت و سرانجام پس از سال‌ها مبارزه علیه خیانت‌های قاجار و استبداد رضاخان در 11 آذر 1300 به شهادت رسید.
کد خبر: ۳۵۲۳۵
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۹ - 02December 2014

میرزا کوچک خان، مرد تنهای مبارز که به روس‌ها و انگلیس‌ها

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از رشت، میرزا کوچک جنگلی فرزند میرزا بزرگ که نام اصلیاش یونس استادسرایی است در سال 1257 ه.ش در محله استادسرای رشت به دنیا آمد . یونس در مدرسه حاجیحسن صالحآباد رشت و همچنین مدرسه جامع به آموختن تحصیلات دینی مشغول شد و پس از آن به مدرسه صالحیه قزوین رفت و چندی هم در مدرسه محمودیه تهران به ادامه تحصیل پرداخت که البته با بوجود آمدن حوادث و انقلابهای کشور مسیر افکارش تغییر کرد و به راهی دیگر کشانده شد.

میرزا کوچکخان دارای دو خواهر به نامهای «کربلایی خانم» و «سارا خانم» و دو برادر به نامهای میرزا محمدعلیخان و میرزا رحیمخان بود که هر دو پس از میرزا وفات یافتند. همچنین در اواخر با دختری ازدواج کرد اما فرصت زندگی مشترک نیافت.

میرزا کوچک در فتح قزوین و در واقعه مشروطیت به انقلابیون پیوست، او رهبر جنبش جنگل بود و در تاریخ 1293 ه.ش، مبارزه مسلحانه بر ضد ارتش خارجی داخل خاک ایران و بریگاد قزاق، که زیر دست افسران روسی تعلیم و تربیت شده بودند را اعلام کرد.

جنگلیها هدف خود را «اخراج نیروهای بیگانه، رفع بیعدالتی، مبارزه با خودکامگی و استبداد و برقراری دولتی مردمی» اعلام میکردند که تعداد زیادی از انقلابیون جنگل در درگیریهای مسلحانه با لشکریان انگلیس، روسیه و قوای دولت قاجار کشته شدند.

در روز یکشنبه 16 خرداد 1299 قوای جنگل با انتشار بیانیهای تشکیل کمیته انقلاب ایران و تأسیس حکومت جمهوری گیلان را اعلام کرد و یکروز بعد کمیته انقلاب هیئت دولت جمهوری را معرفی کرد که میرزا عنوان رهبر را داشت اما هنوز دولت تازه انقلابی سامان نگرفته بود که با حمایت بلشویکهای روس اغتشاش انقلابیهای سرخ طرفدار شوروی آغاز شد که نهایتاً جمعه 18 تیر 1299 میرزا به عنوان اعتراض از رشت به صومعهسرا رفت و قبل از حرکت، پیغامی توسط نماینده خود برای لنین به مسکو فرستاد که در آن ذکر شده بود: «در موقع خود به نمایندگان روسیه اظهار کردم که ملت ایران حاضر نیست برنامه بلشویکها را قبول کند».

در تاریخ شنبه 9 مرداد 1299 طرفداران شوروی با رهبری و حمایت فرمانده قوای مسلح شوروی و مدیر بخش سیاسی و امنیت نظامی آن در رشت بر ضد میرزا کودتا کرده و همه طرفداران میرزا را دستگیر و بازداشت و دولت جدیدی معرفی کردند که احسانالله خان سرکمیسر و کمیسر خارجه و سیدجعفر جوادزاده سیدجعفر پیشهوری کمیسر داخله شد.

بالا گرفتن اختلافات و دستگیریها موجب تضعیف قوای جنگل شد و به فرمان احمدشاه قاجار قوای دولتی بریگاد قزاق به سرکردگی سردار سپه برای سرکوبی قوای سرخ وارد رشت شد که چندین برخورد جنگی بین دو قوا بهوجود آمد که گاه نیروهای دولتی پیشروی و گاه عقبنشینی میکردند که در نهایت با مذاکرات پشت پرده قوای سرخ، خاک رشت و بندر انزلی را ترک کردند.

در این جنگها میرزا با قوای خود در صومعهسرا بود که بیطرف ماند و در فکر تجدید قوا بود و سعی قزاقها به فرماندهی سردار سپه برای مذاکره با میرزا و دعوت او به مرکز نتیجه نداده و بنا به دلایل فراوانی مذاکرات به شکست انجامید.

یکی از دلایل این بود که تعدادی از جنگلیها مانند دکتر حشمت و یارانش قبلاً با سردار سپه توافق کرده بودند که عملاً به کشته شدنشان انجامید و در نهایت قوای قزاق از فرصت استفاده کرده و با شبیخونهای فراوان نیروهای جنگل را وادار به عقبنشینی کردند و برخی از سران تسلیم یا کشته شدند.

میرزا همراه با تنها یار وفادارش «گائوک» آلمانی معروف به هوشنگ برای رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو که همواره از میرزا حمایت میکرد به طرف کوههای خلخال حرکت کردند اما دچار بوران و طوفان شده و سرانجام زیر فشار سرما و برف در 11 آذر 1300 هنگامی که میرزا هوشنگ را به کول گرفته بود از پای در آمدند.

فردی به نام «کَرَم» که از خلخال عازم گیلان بود آن دو را در بین برفها دیده و شناخت و خبر ماجرا را به روستای نزدیک آنجا رساند اهالی به آنجا شتافتند و تن یخزده آنها را به روستا آوردند که فایدهای نداشت.

میرزا کوچکخان حاضر به ترک ایران نشد و ننگ تسلیم به قوای دولتی را نپذیرفت و سرانجام پس از سالها مبارزه علیه خیانتهای قاجار و استبداد رضاخان در 11 آذر 1300 به شهادت رسید.

در تاریخچه مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران قیام میرزا کوچکخان جنگلی از جمله نهضتهایی است که با اندیشه اسلامی و ضد استعماری شکل گرفت اما با نیرنگ و خیانت کمونیستها به انحراف، تجزیه و نفاق داخلی دچار شد و نهایتاً همسویی اعلام نشده روسهای بلشویک با رژیم استبدادی قاجار و سپس نظامیگری سرکوبگرانه رضاخان آن را به شکست کشاند.

سر میرزا کوچک جنگلی به دستور سردار سپه در گورستان حسنآباد دفن شد و بعد یکی از یاران قدیمی میرزا به نام کاس آقا حسام، سر میرزا را مخفیانه از گورکن تحویل و به رشت برده و در محلی موسوم به سلیمانداراب به خاک سپرد.

در شهریور 1320 و هنگام استعفای رضاشاه آزادیخواهان گیلان قصد داشتند جسد بدون سر میرزا را با تشریفات شایسته از خانقاه طالش به رشت حمل کنند اما ماموران جلوگیری کردند و در نتیجه به دلیل پیشگیری از برخورد، جسد میرزا را به طور عادی به رشت حمل و در جوار سر دفن کردند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها